• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4603 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۵ اسفند

ساز و حرف نزدن

غلامرضا طريقي

من بيش از 3 سال سرباز بودم. اگر بخواهم دقيق بگويم حدود 37 ماه.

بخش اول خدمتم در تبريز و در لشكر عاشورا با نظم و آرامش سپري شد.

اواسط سربازي بود كه فرماندهم منتقل شد كردستان و پيش از رفتن، مرا به زنجان فرستاد.گفت قدر تو را اينجا نمي‌دانند. برو شهر خودت كه راحت‌تر ته مانده خدمتت را بگذراني و بروي دنبال زندگي‌ات.اما همان ته‌مانده، بيشتر از بخش اول سربازي‌ام شد.

در زنجان به انتخاب خودم رفتم دسته موزيك. به هواي اينكه سه‌تار مي‌زنم و اين طوري مي‌توانم از موسيقي دور نباشم.در دسته موزيك ساكسيفون مي‌زدم. ساكسيفون آلتو و تنور.

فقط كسي كه در گروه موزيك نظامي حضور داشته، مي‌داند كه چقدر تمرين و تكرار مارش‌هاي خشن، كسل‌‍‌كننده است.در ميان اين تمرين‌ها تنها چيزي كه جگر سرباز را حال مي‌آورد و باعث مي‌شود با اشتياق تمرين كند اين است كه آهنگ‌هاي غيرنظامي را تمرين كند و دربياورد.من واقعا حال سربازهايي كه فيلم‌شان دارد دست به دست مي‌شود را مي‌فهمم.

احتمالا آنها بعد از يكي، دو ساعت تمرين كسل‌كننده دارند به روح و جان‌شان استراحت مي‌دهند. دم فرمانده گرم كه پشت آنها درآمد و از آنها دفاع كرد.ما هم از اين كارها مي‌كرديم.

يك ‌بار من فارغ از عالم نشسته بودم گوشه‌اي از محوطه پادگان و سعي مي‌كردم در زمان استراحت ديگران، ملودي «امشب در سر شوري دارم» را بزنم. غرق خودم بودم و متوجه نبودم كه فرمانده تيپ با همراهانش براي بازديد آمده.

آن وقت‌ها هنوز محمد اصفهاني اين آهنگ را نخوانده بود كه مجاز شود! يكهو يكي زد روي شانه‌ام و گفت چه كار مي‌كني سرباز؟ ما اين همه هزينه نمي‌كنيم كه شما اينجا آهنگ‌هاي مستهجن بزنيد.دست و پايم مي‌لرزيد. گفتم ماجرا را با سكوت مي‌گذرانم. سرم را انداختم پايين اما سردار ول‌كن نبود. گفت با توام سرباز چرا آهنگ مستهجن مي‌زدي؟

دل را به دريا زدم و گفتم: سردار من هنوز تكه تكه داشتم ملودي را مي‌زدم. شما چطور متوجه شديد كه اين ملودي مال چه آهنگي است.

و منتظر جواب ماندم.

پاسخ سردار چه بود؟ ...

تا بفهمم كه گنده‌تر از دهانم نبايد حرف بزنم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون