ادامه بلاتكليفي جشنواره تئاتر دانشگاهي و تماشاخانههاي تهران
دو بيانيه در يك روز
بابك احمدي
جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران هر سال در ماه ارديبهشت برگزار ميشود و دانشجويان پيش از هر اتفاقي بايد منتظر مشخص شدن دبير باشند تا امور اجرايي جريان پيدا كند. اين در حالي است كه انتخاب و معرفي ديرهنگام دبير يكي از معضلات تكراري اين رويداد است و از سوي دانشجويان و رسانهها به عنوان يك سنت پذيرفته شده، مسوولان هم به نظر از اين وقفهها ناخرسند نيستند.
دخالتهاي مديران بالادستي نيز معمولا برآتش فقدانها و كشيدن ماجرا به دقيقه نود دامن ميزند. روندي كه امسال به اوج رسيده و اظهارات نمايندگان دانشجويي اينطور حكايت ميكند كه تصميمگيرندگان در وزارت علوم از مقطعي به بعد حتي تلفنهاي همراه خود را نيز پاسخ ندادهاند؛ ولي مساله چطور تا اين اندازه پيچيده شد؟ ماجرا از اين قرار است كه چندي قبل (23 بهمن) با حضور مهندس عسگري مديركل فرهنگي اجتماعي وزارت علوم، مديران گروه تئاتر يكي دو دانشگاه، اميرحسين حريري مدير تالار مولوي، شهرام كرمي مديركل هنرهاي نمايشي و نمايندگان كانونهاي دانشگاهي، جلسهاي پيرامون انتخاب دبير دوره بيست و سوم از بين دو گزينه نهايي برگزار ميشود، اما با توجه به شبهات موجود در تركيب حاضران، اين جمع نهايتا تصميمگيري درباره گزينه قطعي را به نمايندگان كانونهاي دانشگاهي يا به قولي خود دانشجويان واگذار ميكند.
اين جمعيت، يك روز بعد تشكيل جلسه داده و روز گذشته گزينه نهايي خود را در فضاي مجازي! معرفي كرد. اينكه چه عاملي موجب شد نمايندگان دانشجويي گزينه نهايي دبيري بيست و سومين دوره جشنواره تئاتر دانشگاهي ايران را در فضاي مجازي اطلاعرساني كنند هم دقيقا به سكوت ادامهدار و البته معنادار مسوولان وزارت علوم بازميگردد. از اين مقطع به بعد توپ در زمين وزارتخانهاي است كه ظاهرا بيش از آنكه عزم برگزاري داشته باشد، به تعويق برنامهها تا اطلاع ثانوي فكر ميكند.
مشابه همين سكوت و سكون را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، در قبال ضرر و زيان مالي سالنهاي تئاتر غيردولتي به نمايش گذاشته است. اين امر در نهايت به انتشار بيانيه انجمن صنفي تماشاخانههاي ايران منجر شد كه طي آن 16 سالن تئاتر به تشريح مشكلات خود پرداختند. مجموعههايي شامل 2856 صندلي نمايش و 170 نفر پرسنل كاري و 2419 هنرمند كه از پيش اين برنامهريزي شده بود در ماههاي اسفند 98 و فروردين 99 آثار خود را در اين سالنها به نمايش بگذارند. نويسندگان متن در پايان به رقم كلي زيان وارده اشاره ميكنند كه فقط ماه اسفند را شامل ميشود.
براين اساس، 16 سالن ياد شده در مدت مورد نظر مبلغ 2 ميليارد و 651 ميليون تومان خسارت ديدهاند. انجمن صنفي تماشاخانههاي ايران معتقد است ادامه سكوت مسوولان به گسترش آسيب و تحت تاثير قرار گرفتن گروههاي نمايشي منجر خواهد شد.
بايد منتظر ماند و ديد مسوولان وزارتخانههاي يادشده چه زماني قرار است از شوك گسترش ويروس كرونا در كشور خارج شوند و براي ماههاي آينده برنامهريزي كنند.