گيلان و مازندران در تب و تاب خبرهاي وضعيت كادر درمان، مبتلايان و وضعيت جاده‌ها
واهمه‌هاي خطه شمال
زهرا چوپانكاره|خبر بسته شدن راه‌هاي ورودي به شهرستان‌هاي استان گيلان و مازندران در ميان تصويرها و اظهارنظرهاي مختلف تاب مي‌خورند. يك روز خبر از قرنطينه مي‌آيد، يك شب تصوير حضور اهالي بومي در پليس‌راه آمل منتشر مي‌شود كه جلوي راه ماشين‌هايي با پلاك غيرمحلي را سد مي‌كنند. به اين تصويرها، وضعيت نامشخص بستري بيماران در شهرهايي مانند رشت و لنگرود را هم بايد اضافه كرد كه هم نشان از نگراني بابت كمبود امكانات بستري و قرنطينه بيماران دارد و هم كمبود وسايل و تجهيزات مراقبتي براي كادر درمان. وضعيتي چنان نامشخص كه سبب شده برخي از اهالي شهرهاي شمال هم در خانه بمانند و چشم‌هاي نگرانشان را به شبكه‌هاي اجتماعي و تلويزيون و خبرگزاري‌ها بدوزند تا ببينند آن بيرون در همان شهر خودشان چه مي‌گذرد.
روز يكشنبه 18 اسفند ويديويي از مكالمه احمد لاشكي، نماينده مردم چالوس و نوشهر منتشر شد كه او را در حال گفت‌وگو با واعظي، رييس دفتر رييس‌جمهور نشان مي‌دهد، مكالمه‌اي كه براي آشكار بودن محتواي آن با گذاشتن گوشي همراه اين نماينده مجلس روي حالت بلندگو انجام شد. «مردم من دارند نابود مي‌شوند، تعداد كشته‌هايمان خدا مي‌داند الي ماشاالله دارد، مي‌رود بالا. خب يك هفته نيايند! اگر نشود مردم مي‌بندند. من كنار مردمم آقاي واعظي.» گذشته از اينكه لاشكي با علم به ضبط تصوير چند باري بر كنار مردم بودنش تاكيد مي‌كند و مي‌گويد اگر دولت دستور بسته شدن راه را ندهد، مردم آتش به اختيار عمل مي‌كنند، پاسخ واعظي در واكنش به حرف‌هاي او اين است:«مملكت صاحب دارد... شما اين حرف را مي‌زنيد يعني مي‌خواهيد مملكت را به هم بريزيد.» اين تنها يك صحنه است از مديريت بحران در استان‌هاي شمالي كشور، جايي كه كار به ضبط صدا و تصوير نماينده مجلس و دولت مي‌كشد. محمود قاسم‌نژاد‌درويشي، معاون سياسي، امنيتي و اجتماعي استاندار گيلان روز گذشته به ايلنا گفت:«اگر دولت موافقت كند در استان آمادگي كامل و صددرصد براي جلوگيري از ورود افراد به استان را داريم. با توجه به توصيه‌ها و پيگيري‌هايي كه در حال حاضر نيز انجام شده است، سفرها به استان گيلان تا 80 درصد كاهش پيدا كرده است.» در توييتر عكسي به سرعت در حال دست به دست شدن است كه مدعي است، پرستاران بيمارستان اميني لنگرود در اقدامي هماهنگ در صفحه‌هاي اينستاگرام خود يك پيغام واحد را گذاشته‌اند:«درخواست كمك فوري! در صورت ادامه خدمت بدون تجهيزات حفاظتي مناسب و استاندارد قطعا هيچ فردي براي پرستاري از بيماران در بيمارستان اميني لنگرود باقي نمي‌ماند و همه پرستاران مبتلا خواهند شد.» و خبر درگذشت دكتر وحيد منصف‌كسمايي، متخصص طب اورژانس و دانشيار دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني گيلان هم كه روز گذشته منتشر شد به التهاب اين خبرهايي كه از خطه شمال كشور مي‌رسد، افزود و حالا در شبكه‌هاي اجتماعي، ساكنان اين سو و آن سوي مرز در حال تبادل نظر هستند كه چطور بايد جاي خالي امكانات را مردم براي مردم پر كنند.
درگيري با خبرهاي متناقض
در اين اوضاع، ساكنان استان‌هاي گيلان و مازندران هم ميان خبرها و تكذيب‌ها و وضعيت جاده‌ها و بيمارستان‌ها مدام در تلاطم‌اند. مريم معلم است و ساكن لنگرود. دو هفته قبل‌تر كه خبرهاي كرونا و شيوعش در گيلان داشت اوج مي‌گرفت با خودش فكر مي‌كرد، موجي آمده و بايد بگذرد، بايد مراقب بود و بيشتر در خانه ماند. براي او اما خبر وقتي واقعي شد كه آگهي ترحيم يكي از آموزگاران با سابقه تدريس زبان انگليسي لنگرود را ديد، استاد خودش. او به «اعتماد» مي‌گويد:«بعد از خبر فوت استادم، تزلزل شروع شد بعد هي خبرهاي اوضاع و احوال بيمارستان‌ها و درمانگاه‌ها مي‌رسيد كه واقعا آدم را اذيت مي‌كرد.» مريم تقريبا يك هفته را در اوج ترس و به قول خودش آستانه فروريزي گذراند و از قضا در اين شرايط يكي از دوستانش بود كه توانست كمي حال او را بهتر كند، دوستي كه با تست مثبت كرونا در لنگرود بستري شد و از روي تخت بيمارستان گزارش ماوقع مي‌داد:«بعد اينكه با الف صحبت كردم، شرايطي كه توصيف مي‌كرد با آنچه مي‌شنيدم، فرق داشت. آن عكس درخواست فوري كمك از بيمارستان شهيد اميني يك چيز مي‌گفت از طرف ديگر آرامشي كه او داشت نشان مي‌داد، يك چيز ديگر. من در اين دو روز گذشته بيشتر درگير اين تناقضم.» براي حفظ روحيه خودش هم كه شده، تصميم گرفته فعلا به حرف‌هاي دوستش گوش كند و تا چيزي به او ثابت نشده، درگير باقي خبرها نباشد. در اين مدت تنها چيزي كه ثابت مانده اين است كه تا چند روز هيچ خبري از هيچ مسوولي نبود كه بيايد، توضيح بدهد اينجا چه خبر است:«بعد از انتخابات كه نماينده لنگرود راي نياورد تا مدت‌ها پيدايش نبود، همه مي‌گفتند هر كدام از اين مسوولان رفته‌اند، فكر خودشان باشند. بعد از مدتي شهردار پيدايش شد و حالا خبر رسيد بالاخره آقاي لاهوتي گفته يك بيمارستان تازه‌ساز كه هنوز تكميل نشده را قرار است به بستري كرونا اختصاص دهند.» مريم مي‌گويد در روزهاي گذشته مردم شهر دارند، كمپين‌هايي راه مي‌اندازند براي حمايت از پزشكان و پرستاران: «يك‌سري پويش براي جمع كردن پول و خريد تجهيزات راه افتاده كه مردم خودشان به دست كادر درمان برسانند.» در اين شرايط او اميدوار است كه دست‌كم گيلان از حضور مسافران خالي بماند تا شايد اوضاع را بتوان راحت‌تر كنترل كرد.
همان جايي كه هستيد بمانيد
كيوان عكاس است، ساكن ساري. يك هفته‌اي هست كه در حد امكان خودش و خانواده‌اش در خانه مانده‌اند و مي‌گويد شهر خلوت شده، مردم رعايت مي‌كنند و تنها نگراني‌شان بابت آمدن مسافران است.«استانداري دارد اقدامات خوبي مي‌كند البته سمت محله ما نيامدند اما در تصاوير يك سري از دوستانم در ساير نقاط شهر ديدم كه ماشين‌هاي‌شان در محله‌ها هستند و به مردم اطلاعات مي‌دهند و بعضي نكات را اعلام مي‌كنند. اما اينكه ميزان بحران چقدر است را نمي‌دانيم چون هر كسي اطلاعات خودش را مي‌دهد، علوم پزشكي از ميزان مبتلايان و فوت‌شدگان يك عددي مي‌دهد، يك سري تكذيب مي‌كنند و اطلاعات دقيق مشخص نيست. فقط مشخص است كه به خاطر حضور مسافران و مردمي كه خودشان هم رعايت نمي‌كنند اين بيماري دارد روز به روز به صورت تصاعدي در مازندران افزايش پيدا مي‌كند.» چند بار به موضوع مسافران مازندران اشاره مي‌كند و بعد البته توضيح مي‌دهد كه اين حرف‌ها را از روي خشم نمي‌زند:«من فقط برايم سوال مطرح است كه چطور ممكن است كسي سلامتي ديگران برايش مهم نباشد. با اين همه تعداد كشته و خبرهايي كه وجود دارد چطور مي‌شود باز هم كسي بخواهد سفر كند؟ البته به نظرم اين قضيه مختص به مازندران، تهران، قم يا اينها نمي‌شود. به نظرم هر كسي هر جايي كه هست بايد همانجا بماند. درست نيست فكر كنيم مثلا من در قشم ويلا دارم و بايد از اينجا بروم آنجا شايد امن‌تر باشد. اين سفر كردن به همه آسيب مي‌زند. وقتي اوضاع بحراني است همه بايد خودشان به فكر قرنطينه باشند و همان جايي كه هستند بمانند؛ چه مازندراني كه در تهران است و چه تهراني كه در مازندران.»
آن روزي كه خبر درگذشت نرجس خانعلي‌زاده، پرستار بيمارستان لاهيجان به عكس چهره جوانش ضميمه شد و دست به دست چرخيد، شيوع كرونا در گيلان خودش را جدي‌تر از خبرهاي پيشين نشان داد. بعد ديگر نام‌ها به همراه گذر روزهاي شيوع، تك به تك از راه رسيدند: غلامرضا وثوقي‌كيا پرستار تيم جراحي بيمارستان‌هاي پورسينا و آرياي رشت، علي شيخ‌مرادي پرستار بيمارستان قائم(عج) رشت، سيامك ديوشلي متخصص اطفال انزلي(مشكوك به ابتلا به كرونا)، دكتر حميد لطفي پزشك متخصص ارتوپدي صومعه‌سرا، دكتر رضا كوچكي‌نيا پزشك آستانه اشرفيه، دكتر محمدعلي ربيعي پزشك شفتي، دكتر محمد محمدي پزشك پيشكسوت رشتي و ديروز نام دكتر وحيد منصف‌كسمايي، متخصص طب اورژانس هم به اين فهرست افزوده شد. يكي از كاربران توييتر با انتشار ويديويي از لحظه انتقال پيكر دكتر كسمايي توسط همكارانش كه با اشك و فرياد لااله‌الاالله همراهي‌اش مي‌كردند، نوشت كه اين سوي ديگر آن دست‌افشاني‌هايي است كه پزشكان و پرستاران از خودشان منتشر كردند.