قرنطينه خانگي
فريدون مجلسي
اين روزها ظاهرا قرار است در نوعي قرنطينه خانگي ايراني قرار داشته باشيم. ايراني يعني گويا مانند همه ممنوعيتها ممنوع ممنوع هم تلقي نميشود؛ گويا جدي گرفته نميشود. ميگويند به خيابان نياييد ميآيند، ميگويند خريد عيد را فراموش كنيد، نميكنند! ميگويند سفر نرويد، ميروند. جلويشان را كه ميگيرند، ناراحت ميشوند و ميگويند كار داريم! آن يكي ميگفت ويلا خريدهام كه بروم! نميدانند قرنطينه يعني شرايط اضطراري. يعني ويلا خريدهاي، مبارك باشد، اما عجالتا نبايد بروي! گياهت خشك ميشود، بشود! ظاهرا دو نوع قرنطينه خانگي داريم، يكي مربوط به بعد از بيماري است تا جايي كه به مرحله حاد و خطرناك نرسيده باشد كه توصيه ميشود نزديكان با رعايت احتياط بهداشتي كامل، بيمار را در اتاقش تنها بگذارند و آب و دارو و غذا و آشي از دور به دستش برسانند. اين قرنطينه در هر خانهاي امكانپذير هم نيست.
امكاناتي ميخواهد كه در اختيار همگان نيست. خانه براي بسياري از مردم يك اتاق است براي همه! به هر حال قرنطينه خانگي بيمار غير از امكانات به فرهنگ و تحمل و رعايت بهداشت شخصي و رعايت حقوق ديگران هم نياز دارد. ميگويند شانس سلامت در همان قرنطينه خانگي بيش از 90 در صد است. اما پس از بهبود هم نياز به يكي دو هفته ادامه جدايي دارد تا ويروسها ناپديد شوند.
اما قرنطينه خانگي عمومي يعني خلوت نگه داشتن شهر كه مردم سالم را نيز ملزم به ماندن در خانه ميكند. اينجاست كه بدمستي آغاز ميشود.
ناگهان دوستان اجتماعي ميشوند. ابراز دلتنگي در شرايطي كه كافه و رستوران و نه سينما و تئاتر و نمايشگاهي هم در كار نيست پس بايد در خانه بمانند. جدي بودن و الزامي بودن قضيه از بفرما و بنشين قدمي فراتر ميرود. گويي وقتي ميگويند بيرون نرويد، ناگهان هزار نوع هوس بيرون رفتن پديد ميآيد، مانند آنكه وقتي ميگويند صورت و بيني و اطراف دهان و چشم را در خارج از خانه و با دست نشسته نبايد بخاريد، ناگهان همه اعضا و جوارح صورت به خارش ميافتد. نميتوان منكر نياز حداقل بيرون رفتن براي خريد نان و مايحتاج شد. اين امري محلي و محلهاي است. با رعايت دستورالعملهايي كه اكثرا از حفظ هستند. دستكش بر كف و ماسك بر چهره و خندان لب و مست، نان و دان در كيسه پرداخت بها با كارت بانكي در دست!
خوشبختانه اين روزها بسياري از كارها و تماسهاي اداري را به لطف اينترنت و تلفنهاي هوشمند ميتوان در خانه انجام داد. همين يادداشت را كه مطالعه ميكنيد در خانه تايپ و با ايميل به روزنامه ارسال شده است. نه امروز كه از 15 سال پيش چنين بوده است. ميدانيم كه كارهاي اضطراري بايد به هر حال و با احتياط لازم انجام شود، اما بايد صحنه عمومي را خالي گذاشت كه همان كارهاي اضطراري با كمترين ازدحام و خطري انجام شوند.
عدم ازدحام و تماس فردي نزديك به ديگراني كه ميتوانند حامل ويروس باشند امكان انتقال را از بين ميبرد و تحمل دو نوبت چهارده روزه، يعني دو نوبت فرصت طي دوره پنهان و آشكار بيماري، ميتواند مانع واگيري شود و با از ميان رفتن كانونهاي انتقال ميتوان به دور شدن اين ميهمان ناخوانده اميدوار بود. هوا نيز رو به گرمي ميرود كه ميگويند براي زنده ماندن ويروس شراطي مطلوبي است. راستي ميگفتيد وقت براي كتاب خواندن نداريد؟ بفرماييد. اين همه وقت، اين شما و اين كتاب و اين همه روزنامه و سالنامه.