همه دلتنگيها
«همه دلتنگيها» نوشته آلبرت كوچويي منتشر شد.
كوچويي در بخشي از اين كتاب نوشته است: «شايد آرزويم بود كه داستاننويس شوم. رماننگار. اما شتاب، سرعت و به سرعت ديدن حاصل كار خود. در روزنامه حكايت ديگري است، اما داستاننويس بودن درنگ ميخواهد و تامل و تعلل و بارها بازنگري كه دريافتم، با من سازگار نيست. اين همه را گفتم تا به مجموعه نوشتههايم در روزنامه اعتماد برسم. روزي، دوست ناديده و ناشناخته و بعد دريافتم فرهيخته، از من خواست تا گاهگاه، بسته به موضوع، يادداشتي براي روزنامه اعتماد بنويسم كه توصيه آقاي ميرفتاح، سردبير آن همان طنزپرداز شناخته و آقاي دكتر بهزادي روزنامهنگار شهرهور و مشاور روزنامه بود. ستوننگار روزنامه شدن را هميشه دوست داشتم، پذيرفتم. منظم و منضبط، چنين كردم. يار عزيز، علي دهقانشاد مدير نشر پوينده همكارم در روزنامه «آيندگان» از برخي از اين نوشتهها، با خبر شد. مصر بود، تا آنها را با يادداشتهاي ديگر، كتاب كند. اصرار و پافشارياش، سبب چاپ چند كتاب از سوي او و همين مجموعه شد. روزنامهنگار بود و شناخت غريبي از نوشتهها داشت. به خاطر او، به وعدهام وفا كردم. حروفچيني و صفحهآرايي شدهاش را شيفتهوار تاييد كرد، اما سرطان بيرحم، نگذاشت، كتاب را به دست بگيرد و دريغ و با اشك، بدرقه آن عزيز سفر كرده شد.»
اين كتاب در 154 صفحه توسط نشر پوينده منتشر شده است.