مديريت بحران بارشها
مهدي زارع
3 هفته از ابتداي سال 99 گذشته است و درهمين 3 هفته موجهاي بارش پي در پي موجب سيلاب در مناطق مختلف كشور در استانهاي بوشهر، فارس، هرمزگان، كرمان و سيستان و بلوچستان شده است. ميزان بارش در سال آبي 98-97 تا روز22 فروردين 99 به 253 ميليمتر رسيده كه نسبت به 291 ميليمتر سال آبي گذشته (98-97) تا همين تاريخ 13 درصد كاهش نشان ميدهد ولي در مقابل ميانگين 11 ساله(186ميليمتر) 36 درصد افزايش و نسبت به ميانگين 51 ساله(202ميليمتر) 26درصد افزايش نشان ميدهد. بنابراين امسال نيز اگرچه نه در حد سيلابهاي سال قبل ولي همچنان به عنوان سالي نسبتا پر بارشتر از ميانگين دهه و نيم قرن اخير در معرض سيلاب هستيم. توجه شود كه بارش در حوزه شرق ايران حتي نسبت به سال آبي قبل نيز 73 درصد افزايش نشان ميدهد. بيراه نيست كه امسال گزارشهاي سيلاب از جنوب استان كرمان و استانهاي سيستان و بلوچستان و خراسان جنوبي بيش از سال قبل به گوش ميرسد. ولي آيا مساله سيلاب فقط بارشهاي سنگين است؟ و اساسا سيلاب چيست؟ اگر ظرفيت رودخانه از مواد سيلابي كه به آن وارد ميشود كمتر باشد موجب سيلاب ميشود؛ كه اين مساله به دليل بارندگي زياد به ويژه بعد از يك خشكسالي همچنين بارش شديد در يك بازه زماني كوتاه اتفاق ميافتد. در ايران در زمانهاي خاص- مثلا در فروردين و ارديبهشت 98 كه بعد از يك خشكسالي حدودا 10 ماهه ناگهان بارندگي شديدي داشتيم- متاسفانه تبديل به سيلهايي در جاهاي مختلف ايران شد و حدود 26 استان را درگير كرد. تغيير اقليم در ايران موجب شده كه همان بارندگيهايي كه در يك بازه زماني كوتاه در مناطق خاص به شدت ميبارد و پايان ميپذيرد از نظر ريتم رخداد و تكرار براي ما موجب سيلاب شود. مثلا 3 سيلي كه در فروردين 98 مشاهده كرديم، نتيجه بارشهايي بود كه براي حدود 200 سال انتظار ميرفت(يعني بازگشت 200ساله) اما هر 3 نوبت بارش در يك فروردين دريافت شد و با توجه به تغييرات اقليمي، تكرار اتفاقاتي شبيه به سال گذشته در سال آبي جديد از دي ماه 98 تا فروردين 99 به ويژه در استان سيستان و بلوچستان مجددا مشاهده ميشود.
با همان پراكندگي آباديها و مناطق طبيعي كه كلمه سيل را در نام خود دارند- سيل، يا مسيل يا سيلاب يا سيلابخور مانند دشت سيلاخور دورود و شبيه آن- پراكندگي نسبتا مشابهي در همان نواحي جغرافيايي در مورد نام مكان با كلمه «خشك» وجود دارند. مشاهده ميشود كه تواليهاي سيل و خشكسالي در گذشته ايران يك اتفاق معمولي بوده است؛ يعني از يك خشكسالي وارد سيلاب ميشد و به يك خشكسالي ديگر ميرفت و مجددا به يك سيلاب جديد ميرسيدهايم. اين روال هم اكنون نيز ادامه دارد و انتظار ميرود كه با ادامه روند گرم شدن زمين در محدوده ايران، تكرار و شدت اين اتفاقات بيشتر شده و بيشتر هم خواهد شد. اين موضوع فقط مربوط به نقاط خشك ايران نيست؛ بلكه مناطقي مانند استانهاي مازندران، گيلان، گلستان و ساحل درياي مازندران نيز چنين وضعيتي دارند. شرايط كنوني ما يك پيشينه تاريخي دارد كه لازم است با دقت و كيفيت بالايي سنجيده شود. تاريخ زمينلرزههاي ايران مشخص است ولي تاريخ سيلهاي ايران، خير. به مفهوم علمي، يعني كار علمي سيستماتيك براي در اختيار داشتن كاتالوگ سيلهاي ايران انجام نشده است، اطلاعات پراكنده از جاهاي مختلف كشور وجود دارد ولي كاتالوگ سيلهاي ايران هنوز و همچنان موجود نيست و اين يكي از نقصهايي است كه در مديريت بحران در زمان ورود به فصلهاي بارندگي يا هشدارهاي بارندگي سازمان هواشناسي ايجاد مشكل ميكند. هر اتفاقي كه قبلا در طبيعت افتاده، ميتواند تكرار شود پس دانستن تاريخچه رخدادهاي طبيعي گذشته خيلي كمككننده است.