درباره سريال «نونخ» به كارگرداني سعيد آقاخاني
دور از هياهوي شهر
محدثه واعظيپور
سري اول سريال نوروزي «نونخ» كه پارسال روي آنتن رفت آنگونه كه استحقاق داشت، ديده نشد. شايد به اين دليل كه سعيد آقاخاني اگرچه در يك دهه اخير يكي از كارگردانهاي پركار حوزه طنز تلويزيوني بوده اما هيچ يك از مجموعههايش، شاخص يا خاص نبودند و به ياد نماندند. «نونخ» اما يك گام بزرگ در كارنامه اوست. يك كمدي موقعيت كه بيشترين گرما را از دو شخصيت نورالدين خانزاده (آقاخاني) و خليل پسر عموي شارلاتانش (حميدرضا آذرنگ)، طبيعت مناطق كردنشين و لهجه و لباس كردي ميگرفت. در سري دوم تغييرهايي در شخصيتها و روابطشان داده شده و با ورود شفيع، جدال نورالدين و شفيع بخشي از درام را پيش ميبرد. خوشبختانه در سري دوم تا اينجا كه قصه بيشتر در همان اقليم بكر و كمتر ديده شده روايت شده و پاي شخصيتها به تهران باز نشده است. «نونخ» مجموعهاي از بازيگران بومي دارد كه به شكل غريبي انگ نقشهايشان هستند. بازيگراني مستعد كه هماهنگ و يكدست هستند، درست انتخاب شده و هوشمندانه هدايت شدهاند. در كنار آنها تسلط آقاخاني بر نقش، ميميك و ديالوگهايش باعث شده او ستاره سريالش باشد و شخصيتي كه خوب نوشته شده، كم نقص بازي كند. اگر در ديگر سريال پربيننده نوروزي اين سالها كه خارج از تهران (بخشي از مازندران) تصويربرداري ميشود بيشتر ديالوگها يا موقعيتها به رودرروييهاي جدي و متلكهايي گاه سبك منجر ميشود در «نونخ» جنس شوخيها ملايمتر، خانوادگيتر و مليحتر است. استفاده درست از جذابيتهاي فرهنگ كردي، نوع پوشش، آواها و ته لهجه امتيازي است كه آقاخاني به دليل آشنايي و قرابتش با آن فرهنگ توانسته در سريال برجسته كند و بر خلاف اغلب توليدات تلويزيون كه از فرهنگ بومي تهي هستند يا به شكلي كليشهاي آن را بازنمايي ميكنند به كارش اصالت و هويتي بدهد كه براي تماشاگر جذاب است. تماشاگري كه خسته از سريالهاي آپارتماني است از ديدن طبيعت زيباي روستاي محل وقوع داستان به وجد ميآيد. ويژگي و روحيات كردها اسباب طنازي و خلق شوخي و موقعيتهاي كميك شده، بدون اينكه حساسيتي ايجاد يا اين هموطنان محترم را آزرده كند. اشاره به رفاقت مردانه شفيع (ميرطاهر مظلومي) و خليل يا معرفت و مردانگي نورالدين كه برايش اسباب دردسر ميشود، بخشي از اين دنيا را نمايش ميدهد. سري دوم «نونخ» نوستالژيكتر از سري اول است. در سري نخست تنها در قسمت پاياني اصل يك ترانه كردي قديمي پخش شد اما اينبار، بارها ترانهها و آوازهاي اصيل كردي با صداي خوانندگان اصلي حسن زيرك و مظهر خالقي پخش ميشوند كه وجهي نوستالژيك به سريال ميدهند. يكي از امتيازهاي ديگر سري دوم، اداي دين به زلزلهزدگان و قربانيان زلزله ويرانگر سر پل ذهاب است. سكانسي كه اهالي روستا دور هم و زير چادر اخبار فاجعه را تماشا و دسته جمعي گريه ميكنند، يكي از فصلهاي به يادماندني مجموعه است. نويسنده از اين رويداد، بستر داستاني ميسازد اما اجازه نميدهد تلخي واقعيت، حال و هواي اين مجموعه طنزآميز را عوض كند. آقاخاني در «نونخ» تلاش كرده بخشي از زيباييهاي فرهنگ كردي را به نمايش بگذارد، آوازخواني و رقص دسته جمعي مردان، همراهي مردم با يكديگر و صفا و صميميتي كه اين روزها ناياب و گرانبهاست به اين روايت طنزآميز جان و گرما داده است. «نونخ» تا امروز بهترين مجموعه آقاخاني است و در كنار بازيهاي خوبش در «خداحافظي طولاني» و «خون شد» در كارنامه او به نقطه عطف تبديل ميشود.