يك ماه از شروع آتشسوزيها در كشور گذشته است
زمينهاي سوخته
گروه اجتماعي| زنجيره خبرهاي ريز و درشت آتشسوزيهاي كشور به موازات زنجيره خبرهاي ريز و درشت كرونا ادامهدار شده است؛ خبرهاي آتش گاهي كمرنگ ميشوند و گاهي مانند حالا كه سه تن ديگر از نيروهاي داوطلب جانشان را براي مهار آتش گذاشتند، پررنگتر. همين جانهايي كه از دست رفتند سبب شد تا دوباره در شبكههاي اجتماعي و از زبان برخي كارشناسان يادي شود از صحبتهاي عيسي كلانتري، رييس سازمان حفاظت محيط زيست كه چندي پيش روبهروي دوربين خبرگزاري ايسنا نشست و گفت: «آتشسوزيهايي كه تا حال اتفاق افتاده كمتر از هزار و 500 هكتار بوده. اين مساله عادي است منتها چون امروز شبكههاي تلويزيوني مخالف نظام جمهوري اسلامي هي بزرگ ميكنند؛ بيبيسي، من و تو، وياواي و بقيه، بعضيوقتها مسوولان هم تحت تاثير آنها قرار ميگيرند.»
محمد درويش يكي از كارشناساني است كه از ابتداي آتشسوزيها از طريق اينستاگرام و تلگرام به صورت مرتب در مورد وضعيت و دامنه بحران به مخاطبانش اطلاعرساني ميكند. روز يكشنبه در ويديويي هم به دستكم گرفتنهاي آتشسوزي از سوي رييس سازمان حفاظت محيط زيست انتقاد كرد و هم توجه مخاطبانش را به سوي نقشهاي كشاند كه چند روز پيش از سوي سازمان فضايي ايران منتشر شد و وسعت آتشسوزيها را نشان ميداد: «سطحي از كشور كه متاسفانه بر اثر آتشسوزيهاي اخير، رويشگاههاي طبيعي، مرتعي و جنگلي خودش را از دست داده، بيش از 40 هزار هكتار و اين فقط در ماه خرداد بوده. اين در حالي است كه ما معمولا به صورت ميانگين بين 8 هزار تا 40 هزار هكتار در طول يكسال جنگلها و عرصههاي طبيعيمان دچار آتشسوزي ميشد پس امسال با يكسال فوقالعاده استثنايي مواجه هستيم». همين موضوع سبب شد كه او در صحبتهايش به عددهاي اعلام شده از سوي كلانتري اشاره و اين عاديسازيها را ناشي از اظهارات او در سال گذشته بداند: «رييس سازمان حفاظت محيطزيست همچنان ميگويد اين آتشسوزيها عادي است؛ خودش روشن ميشود، خودش خاموش ميشود و فقط حدود هزار هكتار جنگل سوخته و نبايد بيش از حد نگران باشيم. چرا چنين حرفي را ميزند؟ چون ايشان سال گذشته اعلام كرد كه سرمايهگذاري براي اطفاي حريق در جنگلهاي ايران توجيه اقتصادي ندارد و كسي كه آن حرف را ميزند الان هم بايد مصيبتي را كه رويشگاههاي جنگلي و مرتعي ما دچارش شدهاند را دستكم بگيرد و اهميتش را كم كند.»
از ابتداي امسال مشخص بود كه به سبب گذراندن يك دوره ترسالي، امكان شعلهور شدن بيشتر مراتع و جنگلها بيشتر است و يكي از انتقادات مطرح شده در مورد بروز و گسترش آتشسوزيها همين است كه با وجود اين هشدارها و پيشبينيها، فكري براي تامين منابع و تجهيزات مورد نياز نبرد با حريقهاي گسترده نشد و در عوض حالا انگشت اتهام به سوي مردم و آتشسوزيهاي عمدي نشانه ميرود. اين نكتهاي است كه درويش هم در صحبتهايش به آن اشاره كرد: «نبايد اين مساله را در زمين مردم بيندازيم و بگوييم مردم دارند عمدي آتش ميزنند و دستي در كار است تا مديريت جمهوري اسلامي را ناكارآمد نشان دهد. اين اتفاق طبيعي بود و بايد ميافتاد اما ما ميتوانستيم با رعايت اصولي كه در پيشگيري و آمادگي است و با برخورداري از يگانهاي هوايي مختص اطفاي حريق اين خسارتها را كم كنيم. دولت ما هنوز نتوانسته همان شماره سه رقمي 139 را رسما اعلام كند. يك ماه از آتشسوزيها ميگذرد. دولتي كه نميتواند بستر نرمافزاري لازم براي يك شماره سه رقمي را فراهم كند، نبايد توپ را در زمين حريف بيندازد يا بگويد اتفاقي نيفتاده.»
اين كارشناس محيطزيست در صحبتهايش هشدار ميدهد كه هنوز هم با رسيدن به قلب بحران فاصله داريم و همين حالا بايد هشدارها جدي گرفته شوند چون سه ماه تير تا شهريور هم احتمال گسترش بيشتر آتشسوزيها هست و هنوز ميتواند جلوي رسيدن به اوج سوختن زمينها را گرفت.
از خرداد تا تير
هنوز اوايل خرداد بود كه آتشي كه در جنگلهاي گچساران كهگيلويه وبويراحمد زبانه كشيد لحظه به لحظه دامنش را گستردهتر كرد و بعد چند روز ديگر تصاوير نيروهاي مردمي كه با شاخههاي درختان تلاش داشتند آتش را خفه كنند بر صفحه خبرگزاريها مخابره شد. بعد خبر آتش از خاييز بوشهر و بعد خاييز خوزستان رسيد و اينبار ديگر رسيدن فيلمهايي از مويه مردم بر حجم آتش و بعد حضور خبرنگاران و عكس و خبرهايي كه ارسال كردند، موضوع آتشسوزيهاي گسترده را بيشتر بر سر زبانها انداخت. همراه با اين حريقهاي دامنهدار سوال اين بود كه چرا همچنان عكسهايي كه ميرسد بيشتر نشان از نبرد تنبهتن مردم و محيطبانان با آتش دارد، پس تجهيزات و بالگردهاي اطفاي حريق كجا هستند؟ روز 11 خرداد ماه همين موضوع تبديل شد به تيتر و عكس اول روزنامه اعتماد و بررسي همين موضوع. در آن گزارش توضيح داده شد: «روز شنبه، 10 خرداد با دستور محمدباقر نوبخت، 15 ميليارد تومان براي اطفاي حريق جنگلها اختصاص داده شد، اما گفتوگو با فعالان محيطزيست نشان ميدهد كه اين 15 ميليارد تومان، بخشي از بودجهاي است كه پيش از اين سازمان برنامه و بودجه بايد به سازمانجنگلها براي اطفاي حريق پرداخت ميكرد، حالا با بدهي سنگين اين سازمان به وزارت دفاع بابت هزينه سوخت بالگردها، اين بالگردها نيز بدون پرداخت بدهي به آسمان سوزان جنگل زاگرس نميآيند.» يك هفته بعدتر روايت اختصاصي «اعتماد» از «شب تش» از داوطلباني ميگفت كه همچنان با سلاح شاخههاي درخت ارزن به مصاف آتش رفته بودند.
حالا يك ماه گذشته است. دامنههاي زاگرس بيش از هر نقطه ديگري سوختهاند و همراه با آن چهار فعال محيطزيست و داوطلب از جان گذشته زندگي خود را بر سر خاموش كردن آتش گذاشتهاند. فارس، لرستان، خوزستان، بوشهر و كرمانشاه قربانيان اصلي آتش بودهاند و اين ماجرا همچنان ادامه دارد. روي نقشه منتشر شده توسط سازمان فضايي كشور، از حاشيه خليجفارس تا نزديكي درياي خزر ميشود جاي پاي آتش را ديد؛ زرد و نارنجي.