• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4699 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱ مرداد

جادوي نبوغ و تعهد

علي مسعودي‌نيا

چندي پيش داشتم به دوستي مي‌گفتم كه در ايران، از ميان سه نويسنده نوبلي و نخبه و صاحب‌سبك امريكايي كه اوج كارشان در دهه‌هاي 30 تا 60 ميلادي بوده، جان اشتاين‌بك در اين روزگار گويي از همه كمتر خوانده مي‌شود و محل رجوع است و به شكل باشكوهي كلاسيك شده، ويليام فاكنر عمدتا پسند فرهيختگاني است كه دستي در ادبيات و نقد دارند و تنها ارنست همينگوي همچنان محبوب و مقتدر در ميان تمام اقشار خوانندگان هوادار دارد. هنوز هم وقتي كسي مي‌خواهد به كارنامه كتابخواني‌اش مباهات كند، حتما نامي از همينگوي نيز به ميان مي‌آورد و اينكه مثلا «وداع با اسلحه»، «پيرمرد و دريا» و «براي مرگ كه ناقوس مي‌زنند؟» را خوانده باشي برايت امتياز ويژه‌اي مي‌آورد انگار. اما چه جادويي در كار همينگوي هست كه او را چنين از سايرين جدا مي‌كند و به راحتي ديوارهاي طيفي مخاطبان و سدهاي برهه تاريخي را پس مي‌زند و حي و حاضر و خواندني و ماندني جلوه مي‌كند؟ البته كه پاسخ به اين پرسش چندان ساده و سرراست ميسر نيست. اما مي‌شود درباره‌اش حدس‌هايي زد؛ آثار همينگوي آكنده‌اند از جادوي تلفيق نبوغ قصه‌گويي و تعهد انساني. او نويسنده‌اي است كه به ‌شدت در پرداخت قصه‌هايش مهارت دارد. در هر اثرش- حتي در داستان‌هاي كوتاهش- يك شخصيت به يادماندني و درخشان و يك موقعيت قابل تعميم پديد مي‌آورد و با آن توصيف‌هاي باشكوه و هوشمندانه و آن ديالوگ‌هاي بي‌شعار و خوشايند، خواننده‌اش را به راحتي مجذوب اثر مي‌كند. از ديگر سو هميشه داستان‌هايش رنگ و بويي فلسفي، اجتماعي و سياسي دارند. در عين حال روند داستان را قرباني اين رنگ و بوها نمي‌كند. اگر به قياس اول متن برگرديم شايد ماجرا كمي روشن‌تر شود؛ اشتاين‌بك بار سياسي و اجتماعي‌اش غليظ‌تر است و فاكنر شكل‌گرايي و خلاقيتش. همينگوي در نقطه متعادلي از اين دو رويكرد قرار مي‌گيرد و به فرمول لايزالش مي‌رسد. هم ذهن را سيراب مي‌كند و هم عاطفه را. هم خوشخوان است و سرگرم‌كننده و روان و هم عميق و متفكر. البته ترديدي نيست كه اين جادو از سبك درخشان او سرچشمه مي‌گيرد كه پايه را بر رفتارشناسي و كم‌گويي مي‌گذارد و اجازه مي‌دهد شخصيت‌هاي قرص و پيچيده‌اش در مواجهه با دنياي پيرامون‌شان بيشتر عمل كنند و كمتر حرف بزنند. بسيار گفته‌اند كه اين مهارت او در تجربه‌هاي ارزشمندش در حوزه روزنامه‌نگاري ريشه دارد. او مهارت روزنامه‌نگاري را با خلاقيت داستان‌نويسي درآميخته و بين‌شان تعاملي شگرف برقرار كرده است و به اين ترتيب بدل شده به نويسنده‌اي كه هيچ‌وقت از خواندنش خسته و سرخورده نمي‌شويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون