كتابخانه
جنبش دانشجويي 68 به روايت ويازمسكي
«يك سال بعد» عنوان كتابي است از آن ويازمسكي كه به تازگي با ترجمه قاسم روبين از سوي نشر مركز راهي بازار كتاب شده است. ويازمسكي بازيگر و رماننويس فرانسوي و همسر ژان لوك گدار و متولد 1947 بود كه در سال 2017 بر اثر بيماري سرطان از دنيا رفت. او به خاطر بازيهايش در فيلمهاي ژان لوك گدار و روبر برسون شهرتي جهاني يافته است. ويازمسكي در فيلم «چيني» به كارگرداني گدار و در فيلم «ناگهان بالتازار» به كارگرداني برسون ايفاي نقش كرده است. نوه دختري فرانسوا مورياك برنده جايزه نوبل ادبيات در سال 1952 بود. از كارهاي ويازمسكي در حوزه ادبيات ميتوان به رمانها و مجموعه داستانهاي او اشاره كرد. آثاري چون «دختران والا، كشتي زيباي من، مِريمه، دندانهاي نيش، يك مشت آدم، سرودهايي در رثاي عشق، در چهار گوشه دنيا، اسم من اليزابت، دختر جوان و ...» اشاره كرد. آخرين كتاب ويازمسكي، مرد مقدس در سال 2017 منتشر شد. آن ويازمسكي در «يك سال بعد»، زندگي مشترك و فعاليت سينمايياش را دستمايه قرار ميدهد. از زمانه پرتلاطم 68 و حضور در جنبش دانشجويي و اعتصابهاي سراسري، راوي با شرح حضور اجتماعي، از حفظ فرديت و جايگاه خود در جامعه غافل نمانده است. شالوده زندگي زوج داستان و رويدادهاي اجتماعي مرحله به مرحله توامان شكل ميگيرد. ويازمسكي با پايبندي به اصل واقعگرايي در سبك و زدودن لايههاي رمانتيك، در اينجا علاوه بر اندوختههاي ادبي، از آموختههاي سينمايياش در ساختار روايت، مشخصا در تقطيع و تواليها و نيز از عامل صدا، بهره برده است.
ريشههاي اختلال فوبيا در روانكاوي
كتاب «فوبيا» نوشته ايوان وارد اثري با موضوع روانشناسي و مفاهيم روانكاوي است كه به تازگي با ترجمه رضا ستوده منتشر شده است. اين كتاب با تشريح تعدادي از پروندههاي پزشكي به بررسي ريشههاي اختلال فوبيا براساس نظريههاي زيگموند فرويد ميپردازد تا اطلاعات كاملتري را درباره نحوه شكلگيري بيماري فوبيا در اختيار خوانندگان قرار دهد. همچنين نويسنده تلاش كرده است تا با ذكر مثالهايي از آثار آلفرد هيچكاك و ادگار آلنپو كه از مفهوم فوبيا در آنها استفاده شده است، تاثير اين اختلال بر زندگي افراد را نشان دهد. در معرفي ناشر از اين كتاب آمده: «اغلب مردم نميپرسند چرا فلان بچه از تاريكي ميترسد يا بهمان كس از گوجه فرنگي بيزار است. مردم نميپرسند چرا امر هراسآور چهرههايي اينچنين گوناگون دارد: ترس از پل، ارتفاع، عنكبوت، گربه، فضاي بسته يا باز، مهاجران يا اقليتها... ولي آيا نبايد نسبت به اين ترسهاي غير معقول و ظاهرا بيربط كنجكاو باشيم؟ شايد اين كتاب كمك كند دريابيم ترسها عملا تكههايي از ذهن ما در جهان بيرون هستند در عين حال كه بيدليل آنجا نيستند.» ايوان وارد مدير آموزش در موزه فرويد، لندن، ويراستار سريال «ايدهها در روانكاوي» و نويسنده «فوبيا» و «معرفي روانكاوي» است.
شبيه توتفرنگيهاي وحشي
«استخوان زير آفتاب» با نام اصلي Solar Bones اثر مايك مك كورمك يك رمان اتوبيوگرافي با شيوه روايت غيرخطي است از شخصيتي تخيلي كه مهندس پنجاهساله ايرلندي است؛ او سرپرست خانوادهاي چهارنفره است: همسرش مِريد، دخترش اگنس و پسرش دارا. رمان حالت دژاوويي دارد؛ مرد با ديدن هر چيزي به خاطرات قديمي فرو ميرود. به چنين نحوه روايتي «جريان سيال ذهن» ميگويند؛ شبيه به فيلم توتفرنگيهاي وحشي (اينگمار برگمن، ۱۹۵۷) و به همينخاطر، شايد در دسته ادبيات مدرن قرار گيرد. آشپزخانه نقش مهمي در اين رمان دارد؛ مثل فيلم ساعتها (۲۰۰۲) ساخته استيون دالِري بر مبناي رمان «خانم دالووي» اثر ويرجينيا وولف. نويسنده در اين رمان لحن خاصي را در پيش گرفته كه ابتدا عجيب است و سپس عادي ميشود. اگر صبور نيستيد كه كشف كنيد «استخوان زير آفتاب» چيست، منظور توربين بادي است؛ نويسنده در صفحه ۷۲ به اين مساله اشاره ميكند.«استخوان زير آفتاب» اتفاقي نو در ادبيات ايرلند شناخته ميشود. مايك مككورمك با نوشتن اين رمان توانست اكثر جوايز معتبر ايرلند را از آن خود كند؛ از جايزه ادبي دوبلين كه مهمترين جايزه رمانهاي انگليسيزبان جهان است تا جايزه گلداسميت و جايزه كتاب سال ايرلند. اين رمان با ترجمه اميرعلي نصيري توسط نشر ورا در ۲۰۰ صفحه در سال ۹۸ منتشر شده است.