بازيگران بيميل به حل مناقشه قرهباغ
شعيب بهمن
روند تاريخي مناقشه قرهباغ به ويژه حضور بازيگران متعدد با منافع مختلف و غالبا متضاد نشان ميدهد كه اميد چنداني به حل اين مناقشه در كوتاهمدت و ميانمدت وجود ندارد. استمرار اين روند دو دليل عمده دارد. نخست اينكه دولتهاي حاكم در باكو و ايروان تمايل چنداني به حل و فصل اين مناقشه ندارند و دوم اينكه منافع بازيگران درگير در اين مناقشه ايجاب ميكند كه اين درگيريها همچنان ادامه پيدا كند. در مورد رويكرد دولتهاي اين دو جمهوري به مناقشه مساله افكار عمومي كشورها بسيار اهميت دارد و يكي از موانع حل و فصل دايمي اين مناقشه است. دولتهاي مستقر هميشه در تاريخ 3 دههاي اين دو جمهوري از مناقشه قرهباغ به نفع تحكيم و تثبيت جايگاه سياسي خودشان درون كشور و جلب كردن اعتماد افكار عمومي به قاطعيت و اقتدار دولتشان استفاده كردهاند. در بسياري از موارد، شعلهور شدن درگيريها در قرهباغ، دولتهاي باكو و ايروان، از اين درگيريها براي منحرف كردن اذهان و افكار عمومي از مشكلات داخلي استفاده كردهاند. همين درگيري فعلي به دليل مشكلات اقتصادي ناشي از همهگيري ويروس كرونا قابل پيشبيني بود. گزارشهاي آماري و تحليلهاي اقتصادي كه از دو جمهوري آذربايجان و ارمنستان منتشر ميشد در ميان محافل پژوهشي و آشنا با مسائل قفقاز از چند هفته پيش، اين انتظار و گمانه را ايجاد كرده بود كه دو طرف به هر بهانهاي براي پرت كردن ذهن شهروندانشان از مسائل اقتصادي ناشي از شيوع جهاني ويروس كرونا، درگيريها در قرهباغ را از سر ميگيرند. در عرصه منطقهاي و بينالمللي هم همه بازيگران بينالمللي و منطقهاي از وجود اين مناقشه نفع ميبرند. بازيگران خارجي تصور ميكنند كه اين مناقشه ميتواند، بهانه و دليل مناسبي براي گسترش حضور اين قدرتهاي خارجي در منطقه قفقاز باشد. به همين دليل هيچ يك از بازيگران خواهان حل و فصل اين مناقشه نيستند. در جنگ اخير به صورت مشخص نقش تركيه برجسته است. دولت تركيه در چند ماه گذشته نيروهاي زيادي را به جمهوري آذربايجان اعزام كرد. در اين مدت يك رزمايش مشترك نظامي ميان تركيه و جمهوري آذربايجان برگزار شد اما بعد از پايان رزمايش، تركيه باز هم نيروهاي خود را از خاك آذربايجان به خانه بازنگرداند. همين حضور نيروهاي تركيه در خاك جمهوري آذربايجان به يك مناقشه سياسي ميان باكو و ايروان بدل شد.
آنكارا با توجه به شرايطي كه در حوزه سياست خارجي خودش با آن مواجه است، تمايل زيادي به منحرف كردن افكار عمومي داخلي به يك درگيري جديد دارد. تحولاتي كه در ليبي اتفاق افتاده و استعفاي فائز سراج، رييس حكومت وفاق ملي ليبي اين نگراني را در ميان مقامهاي آنكارا ايجاد كرده كه با پيشرفت مذاكرات در ليبي، قدرت به رسميت شناخته شده بينالمللي از اختيار هواداران اخوانالمسلمين خارج شود و تمام سرمايهگذاريهاي تركيه در ليبي و شرق و جنوب مديترانه از بين برود. تركيه ترجيح ميدهد براي پنهان كردن احتمال شكست در ليبي، افكار عمومي كشور را به درگيري در قفقاز منحرف كند كه تا حد زيادي هم ميتواند با اتكا به حساسيتهاي قومي و زباني، شهروندان تركيه را تحت تاثير قرار دهد.
موضع دولت تركيه از زمان فروپاشي شوروي و شكل گرفتن اين مناقشه كاملا مشخص بود. آنكارا همواره به صورت يكجانبه از دولت جمهوري آذربايجان حمايت كرده و مسائلي كه در گذشته با ارمنيها داشتند و مساله نسلكشي ارمنيان در جنگ جهاني اول هميشه نسبت به ارمنستان ديدگاه منفي و خصمانه داشتند. در تمام درگيريهاي گذشته هم تركيه همين رويكردي را اتخاذ كرده كه امروز اتخاذ ميكند و بر خلاف بسياري از بازيگران منطقهاي كه از دو طرف دعوت به گفتوگو و آتشبس ميكنند، تركيه به شكل جانبدارانهاي از آذربايجان حمايت ميكند. اما شايد در درگيريهاي گذشته به اندازه اين درگيري انگيزه نداشت كه تحريككننده آغاز يك درگيري جديد باشد اما به دلايلي كه گفتم، انگيزه آنكارا براي افزايش تنش ميان ارمنستان و آذربايجان بيشتر شده است.
در كنار تركيه يك بازيگر ديگر هم در لايههاي زيرين درگيريهاي اخير حضور دارد. به نظر ميرسد كه دولت اسراييل اخيرا تلاشها براي نفوذ گستردهتر در قفقاز را آغاز كرده است. همانطور كه اسراييليها در مناقشه 3 ماه پيش نقش بسيار برجستهاي داشتند و درگيري به دليل ارايه اطلاعات نظامي جمهوري آذربايجان به جمهوري ارمنستان آغاز شد. به نظر ميرسد كه 3 ماه بعد از فروكش كردن درگيريهاي ابتداي تابستان امسال، بار ديگر اسراييليها در اين درگيريها هم نقشي بازي كنند. در ماههاي گذشته گشايش سفارت جمهوري ارمنستان در سرزمينهاي اشغالي فلسطين، امتيازي بود كه ارمنستان به ازاي خدمات رژيم اسراييل در اطلاعرساني در مورد ارتش آذربايجان در تير ماه داده بود. گزارشها حاكي از اين است كه تلآويو بسياري از كدها، اطلاعات تماس و رمزگذاري تجهيزاتي را كه در طول سالهاي گذشته به جمهوري آذربايجان فروخته بودند در اختيار ارمنستان قرار دادند.
همانگونه كه در كوتاهمدت و ميانمدت چشماندازي براي حل و فصل مناقشه از طريق صلح براي دو طرف وجود ندارد، پيشبيني يك پيروزي قاطع براي يكي از دو طرف و پايان دادن مناقشه به صورت نظامي در كوتاهمدت و ميانمدت وجود ندارد. به نظر ميرسد كه درگيري اخير ميان دو كشور هم مانند درگيريهاي گذشته چند روزي بيشتر طول نكشد. بازيگران قدرتمندي مانند روسيه به سرعت مداخله و شعله درگيري را خاموش ميكنند و اجازه نميدهند كه منطقه قفقاز دچار بيثباتي و آشوب بلندمدت شود. هر يك از دو طرف مانند همه دورههاي شعلهور شدن درگيري، آسيبهايي به طرف مقابل ميزنند و تلفات و خساراتي ميبينند اما انتظار يك رويداد استراتژيك كه بتواند صحنه مناقشه را تغيير بدهد، نميرود. قدرت نظامي هر دو طرف بسيار مشابه و هم سطح است در نتيجه بعيد است كه يكي از اين دو كشور بتواند به صورت نظامي طرف مقابل را شكست بدهد. پيشبيني من اين است كه مانند همه درگيريهاي گذشته اين درگيري هم بعد از چند روز با ميانجيگري و وساطت طرفهاي خارجي فروكش كند و به آتشبسي كوتاهمدت براي چند ماه آينده منجر شود و مطابق معمول با بيميلي طرفين به حل و فصل دايمي مناقشه، چند ماه ديگر باز شاهد از سرگيري درگيريهاي اينچنيني در مرزهاي ارمنستان و جمهوري آذربايجان باشيم.