۵ سال بعد از انعقاد توافق هستهاي برجام ميان ايران و ۶ قدرت جهاني، تاريخ اجرايي شدن يكي از مواد اين توافق امروز فرارسيد. لغو تمامي محدوديتهاي قانوني براي تجارت خارجي تسليحات متعارف توسط ايران، موضوعي بود كه در برجام به توافق رسيد و براساس قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت سازمان ملل متحد تاييد شد. مارك فيتزپاتريك، پژوهشگر مسائل هستهاي و خلع سلاح معتقد است كه لغو تحريمهاي تسليحات بيش از آنكه يك مزيت مادي و عملي براي ايران داشتهباشد يك پيروزي سياسي و رواني براي سياست خارجي ايران است. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با مارك فيتزپاتريك، پژوهشگر هستهاي و خلع سلاح و مدير اجرايي پيشين قاره امريكا در انديشكده موسسه بينالمللي مطالعات استراتژيك را مطالعه ميكنيد.
تاريخ ۱۸ اكتبر براي دو تا از مهمترين طرفهاي برجام بسيار اهميت داشت.فكر ميكنيد با فرارسيدن ۱۸ اكتبر ايران بيشتر احساس پيروزي كند يا امريكا؟
من ترديد دارم كه هيچ طرفي به جز ايران براي رسيدن اين تاريخ بيصبرانه انتظار كشيدهباشد. در واقع ايران هم چندان منافع چشمگير قابل لمسي از لغو محاصره تسليحاتي به دست نميآورد، چراكه اساسا هيچ كمپاني بزرگ اسلحهسازي از ترس تنبيههاي احتمالي ايالات متحده امريكا كه ميتواند به جريمههاي مالي كلان منجر شود، حاضر به معامله با ايران نميشوند. در اين ميان احتمالي كه وجود دارد اين است كه دولت روسيه تصميم بگيرد سامانههاي موشكي ضدهوايي اس-۴۰۰ را به ايران بفروشد كه من تصور ميكنم ميتوان گفت اساسا اين معامله خاص در هيچ حالتي تحت تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد قرار نداشت. در نهايت به اعتقاد من چه سامانههاي اس-۴۰۰ به ايران فروخته شود چه نشود، ايرانيها ميتوانند جشن پيروزي سياسي و رواني براي برداشتهشدن تحريمهاي تسليحاتي بگيرند.
فكر ميكنيد واكنش اروپاييها به لغو اين تحريمها چه خواهد بود؟ آيا كشورهاي اروپايي در موعد مقرر در برجام كه دو سه سال بعد فراخواهد رسيد، محدوديتهاي اتحاديه اروپا را لغو خواهند كرد، يا مسير امريكا را براي بدعهدي پي ميگيرند؟
هر چند دولتهاي اروپايي موافق هستند كه تحريمهاي تسليحاتي سازمان ملل متحد عليه ايران بايد لغو شود و به لحاظ حقوقي و قانوني مشروعيت تحريمهاي ثانويه ايالات متحده را نپذيرفتهاند، اما واقعيت اين است كه اتحاديه اروپا خودش يك تحريم مستقل فروش تسليحات به ايران وضع كرده است. براساس توافق برجام يكي از تعهدات اروپاييها اين است كه اين تحريم مستقل فروش تسليحات عليه ايران را سال ۲۰۲۳ لغو كند. در واقع براساس تعهدات اروپا، كشورهاي اروپايي بهرغم لغو تحريمهاي بينالمللي تجارت سلاحهاي متعارف با ايران، تا دو سال بعد از اين تاريخ همچنان از خريد و فروش سلاح با ايران خودداري خواهند كرد، مگر اينكه بر اساس مفاد ذكرشده در برجام، آژانس بينالمللي انرژي اتمي تا پيش از سال ۲۰۲۳ به «نتيجهگيري موسع» (Broader Conclusion) در مورد ماهيت صلحآميز باقيمانده فعاليتهاي هستهاي ايران برسد. در چنين شرايط خاصي اروپاييها تعهد دادهاند كه تحريمهاي تسليحاتيشان را زودتر از سال ۲۰۲۳ لغو كنند، هر چند دورنماي چنين نتيجهگيري از سوي آژانس بينالمللي انرژي اتمي دستكم در آينده نزديك وجود ندارد. در نتيجه حتي با برداشتهشدن تحريمهاي تسليحاتي سازمان ملل عليه ايران در تاريخ ۱۸ اكتبر ۲۰۲۰ هم امكان تجارت تسليحاتي ميان ايران و اروپا ايجاد نميشود. بايد اضافه كنم كه علاوه بر نگرانيهايي كه اروپاييها در مورد اهداف برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران دارند، اين كشورها نگرانيهايي هم در مورد تامين سلاحهاي براي متحدان منطقهاي تهران از جمله حوثيها در يمن و استمرار تسليح حزبالله لبنان دارند.
نگراني اصلي امريكا كه باعث تلاشهاي اين كشور براي لغو برداشتهشدن تحريمها شد، خريد سلاح توسط ايران بعد از لغو تحريمها است يا فروش سلاح از طرف ايران به شركاي خارجي؟
به اعتقاد من در شرايط خاص كنوني امريكاييها بيشتر نگران اين هستند كه ايران سلاح را به طرفها و شركاي خارجياش بفروشد تا اينكه سلاح از آنها بخرد. استدلال واشنگتن اين است كه توانايي ايران براي فروش سلاح به طرفهاي خارجي ميتواند باعث تندتر شدن آتش درگيريهاي منطقهاي از جمله يمن شود. البته لازم است تاكيد كنم كه اساسا فروش سلاح به يمن خودش براساس قطعنامه ديگر شوراي امنيت سازمان ملل متحد ممنوع است و ارتباطي با لغو تحريمهاي تسليحاتي عليه ايران ندارد. اين نگراني هم در واشنگتن وجود دارد كه ايران به تدريج ممكن است بتواند سلاحهاي پيچيدهتر و مدرنتري را وارد كند، اما تا اينجاي كار اين نگراني بيشتر براساس فرضيات است تا بر اساس واقعيتها. به جز احتمال فروش سامانه موشكي اس-4۰۰ روسي من ترديد دارم كه اصولا هيچ كشوري در حال حاضر آنچنان تمايلي براي فروش سامانههاي دفاعي مهم و اساسي به ايران داشته باشد كه بتواند باعث تغيير اساسي در توازن قوا شود. در عين حال من ترديد دارم كه ايران پول چنداني داشته باشد كه در حال حاضر بتواند سفارش خريد سامانههاي مهم دفاعي بدهد.
فكر ميكنيد در شرايط بحرانهاي جاري از جمله مشكلات اقتصادي شديد و شيوع بيماري كوويد ۱۹ آيا ايران در كوتاهمدت ميتواند منفعت چنداني از برداشتهشدن تحريمهاي تسليحاتي ببرد؟
همانگونه كه قبلا هم گفتم اصليترين منفعتي كه ايران از برداشتهشدن تحريمهاي سازمان ملل متحد ميبرد رواني و سياسي است. در كوتاهمدت ايران چندان تجهيزات دفاعي زيادي وارد نخواهد كرد.
اگر ايران حتي به صورت نمادين توافقي براي تجارت عمده سلاح با يك شريك خارجي منعقد كند تصور ميكنيد كه واكنش امريكاييها به چنين قراردادي چه خواهد بود؟
اگر هر قرارداد تجاري مهم تسليحاتي در سه ماه آينده بين ايران و طرفهاي خارجي منعقد شود، انتظار ميرود كه دولت ترامپ به سرعت جريمههاي سنگيني براي فروشنده خارجي تعيين كند. اما اگر فرض كنيم كه در بيست و يكم ژانويه سال جاري جو بايدن در مقام رياستجمهوري امريكا مشغول به كار شود، تمركز واشنگتن را به سمت احياي ديپلماسي ميبرد، در چنين شرايطي دولت جديد تلاش خواهد كرد تا اجراي تعهدات امريكا به برجام را از سر بگيرد.
حتي در اين شرايط هم من تصور ميكنم كه دولت امريكا موظف است كه قوانين جاري در ايالات متحده را رعايت كند و دولت احتمالي بايدن هم تلاش خواهد كرد تا جايي كه توانش را دارد فروش سلاح به ايران يا فروش سلاح ايران به خارج را محدود كند.
برداشتهشدن اين تحريمها چه تاثيري بر توازن قدرت نظامي در منطقه خاورميانه خواهد داشت؟
خريد سامانه اس-۴۰۰ روسي ميتواند به صورت قابل توجهي توان دفاعي ايران را افزايش دهد، اما حتي اگر روسيه هم آمادگي داشتهباشد كه چنين معاملهاي را انجام دهد، باز هم اجرايي شدن چنين قراردادي و انتقال تجهيزات به ايران ماهها و بلكه سالها زمان ميبرد. در حال حاضر و براي كوتاهمدت من تصور نميكنم كه برداشتهشدن محدوديت تجارت تسليحات متعارف هيچ اثر معنيدار و مهمي بر توازن قوا در خاورميانه داشته باشد.