• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4835 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۷ دي

غرور و تواضع! (2)

سيد حسن اسلامي اردكاني

«بابا، الان شما فيلسوفي؟» «نه عزيزم، من اداي فيلسوفا رو در ميارم.» «مگه شما ميموني كه اداي فيلسوفا رو در مياري؟» اين گفت‌وگويي بود كه بين من و پسر شش، هفت ساله‌ام درگرفت. تازه كتابي از من در دفاع از فلسفه‌ورزي منتشر شده بود. با پسرم رفته بوديم كتابفروشي. آنجا با كتابفروش و چند مُراجع بحثي درباره اين كتاب درگرفت و واژه‌هاي «فلسفه» و «فلاسفه» و مشتقات آن زياد تكرار شد. از كتابفروشي كه بيرون آمديم، پسرم كنجكاوانه پرسيد كه آيا من فيلسوفم و من متواضعانه گفتم نه. اما انگار جاي مناسبي تواضع نكرده بودم و اين پاسخ به صورت تحت‌اللفظي آن فهميده شد. از آن شب آموختم كه جاهايي نبايد خودشكني كرد و كارم تواضع نبوده است. پس تواضع دقيقا چيست؟  در جامعه ما معمولا تواضع با خاكساري، خودشكني و تحقير خود يكي شمرده مي‌شود. در جايي مي‌بينيم شخص كم‌مايه‌اي انواع ادعاهاي ريز و درشتي به سود خودش رديف مي‌كند. اما هوشمندانه در آغاز سخنش مي‌گويد «من دارم درس پس مي‌دهم!» و ما ناخواسته فكر مي‌كنيم چه انسان متواضعي است! اما اگر همان سخنان را بدون اين جمله بياورد، او را مغرور قلمداد مي‌كنيم. اگر كسي بگويد من جامعه‌شناسم براي‌مان عادي است، اما اگر در مقام معرفي خود بگويد كه من فيلسوفم او را مغرور به حساب مي‌آوريم.   در واقع، تعابيري چون «حقير» و «اين بنده سراپا تقصير» كه در فرهنگ ما رواج و گاه مقبوليت دارد، بيش از آنكه بيانگر تواضع باشد به واقع نوعي خودنمايي است. ظريفي نقل مي‌كرد كه كسي درباره خودش نوشته بود «الاحقر» (يعني حقيرتر) و ديگري اعتراض كرده بود كه هنوز دانش شما به آن حد نرسيده است كه ادعاي «الاحقر» داشته باشيد، بهتر است به همان «حقير» بسنده كنيد. در  فرهنگ ما  گويي هرچه شخص خودش را به ظاهر بي‌اعتبارتر كند، اعتبار بيشتري به دست مي‌آورد. خود را نديدن يا كمتر از واقع ديدن و خودزني گويي فضيلت است. حتي در بخشي از ادبيات عاشقانه ما، عاشقان با تحقير خود مي‌خواستند نظر معشوق را جلب كنند تا جايي كه مي‌گفتند: «سحر آمدم به كويت به شكار رفته بودي/ تو كه سگ نبرده بودي، به چه كار رفته بودي؟» همچنين داستان «سگ اويم، سگ اويم، عو عو» زبانزد بسياري كسان است. اين تلقي از تواضع كه هم با تحقير خويش همراه است و هم با نوعي فريبكاري، موجب آن مي‌شود تا كساني آن را نقد كنند و مدعي شوند كه اگر فضيلتي داريم، چرا پنهانش كنيم. يا گاه كساني فكر مي‌كنند تواضع جايي خوب است و جايي بد. اما اگر تواضع فضيلت باشد و فضيلت را امري جهان‌روا بدانيم و اصولا  اخلاق را پديده‌اي جهاني بشماريم، در آن صورت تواضع همواره خوب خواهد بود و غرور بد.  حال بهتر است تصوير دقيق‌تري از چيستي تواضع به دست بدهيم. غالب عالمان اخلاق مسلمان درباره تواضع سخن گفته و آن را نوعي فضيلت شمرده‌اند. براي مثال، ملا مهدي نراقي از تواضع به مثابه فضيلت ياد مي‌كند و معتقد است تواضع يعني آنكه ذاتا خود را برتر از ديگري ندانيم. سپس اشكال مي‌كند كه چطور مسلمان مومن مي‌تواند در برابر شخص كافر تواضع پيشه كند در حالي كه بايد خود را فراتر بداند؟ آنگاه پاسخ مي‌دهد كه مقصود از تواضع آن است كه هيچ كس ذاتا خودش را بهتر از ديگري نشمارد، نه آنكه به دليل داشتن برخي صفات آشكار خود را برتر از ديگري نداند. (جامع السعادات، ج1، ص 388)  به تعبير ديگر همه انسان‌ها ذاتا برابر هستند. اما كسي ممكن است به دليل دانش و ديگري به دليل مهارت خود، از جهتي، بر ديگران برتر باشد. من حق ندارم خودم را از آينشتاين بهتر بدانم، اما احتمالا، در فهم اشعار حافظ خود را از او بهتر مي‌دانم و اگر گفتم كه من حافظ را از آينشتاين بهتر مي‌شناسم، اين غرور يا خلاف تواضع نيست. چون در اينجا واقعيتي را بيان كرده‌ام. البته با قبول اين واقعيت كه او در بسياري از عرصه‌ها، از جمله فهم گوته، از من و امثال من برتر است. بدين ترتيب، اگر كسي گفت من فيزيكدان يا متخصص فلسفه هستم، خودنمايي يا غرور محسوب نمي‌شود و تواضع اين نيست كه داشته خود را انكار كنيم. اين بحث همچنان ادامه دارد تا دقيقا بدانيم تواضع چيست و غرور كدام است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون