جايي كه كلام باز ميماند، موسيقي آغاز ميشود
داغ دل همايون شجريان و سوز صدايش غوغا به پا كرد و كاربران توييتر فارسي در همان ساعتهاي اوليه پخش آهنگ تازه او، هشتگ سووشون را داغ كردند و احساساتشان را نسبت به اين اثر به اشتراك گذاشتند. آنچه در ادامه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست:
«جناب، آقازاده، همايون جان، اين چه كاري بود با قلب و روحِ من كردي؟»، «فرزند هنر زنده كند نام پدر»، «آقا سووشون همايون، قشنگ من رو له كرد»، «شعر به خون نشستهام، خب اشكم جاري و قلبم شرحه شرحه شد آقاي همايون شجريان»، «اين تير آخر بود به قلب ما آقاي شجريان»، «ديگه امشب دلم با سووشون همايون شجريان خون شد»، «همايون شجريان فرزند خلف آن يگانه پدر است»، «سووشون را با افتخار براي تمام دوستانم در افغانستان ارسال كردم»، «جايي كه كلام باز ميماند موسيقي آغاز ميشود اما اين بار شعر به خون نشسته و ساز دل هم شكسته. كاش ميشد احساس بازخوردها را نيز بازنشر كرد»، «آقاي شجريان امشب قلب ما رو از جا كندي. خدا به تو و به همه ما صبر بده»، «شما هم سووشون را گذاشتين رو تكرار؟»، «از صبح ساعت 6 خودمو خفه كردم با سووشون»، «باورم نميشد همچين بغضي منتظر انفجار باشه. هنوز مثل روز اولش تازهست اين زخم»، «و دست آخر، همايون شجريان نالهاي سر داد»، «با سووشون همايون آدم نميفهمه با كدوم درد بايد گريه كنه»، «سوي من آ كه خستهام»، «سوز صداي همايون اين قصه رو براي نسلهاي بعدي خيلي بهتر از ما تعريف ميكنه»، «كاش سووشون رو تا يك ماه ديگه پخش نميكردم. از بغض و خشمي كه دارم تمام بدنم منقبضه»، «خب آقاي همايون شجريان، خوب اشك مارو درآوردي با اين كار جديدت»، «دوباره شاهكار كردين كه آقاي شجريان»، «جناب همايون شجريان ما سپاسگزار شما هستيم و ديگر زبان قاصر»، «براي آنها كه عزيز از دست دادند همايون شجريان سووشون را خواند»، «با شنيدن اين آهنگ بعد از مدتها متحول شدم.صداي همايون هيچ وقت اينقدر سوز نداشت»، «چه كردي با ما آقاي استاد با اين حجم غم آهنگ»، «دلم پسري مثل همايون را آرزوست كه با آهنگي مثل سووشون برام سوگواري كنه»، «چند ساعت پيش داشتم كولي از همايون شجريان رو گوش ميدادم و با خودم فكر ميكردم با اختلاف يكي از غمگينترين آهنگاست؛ تا اينكه الان سووشون رو گوش دادم و ديگه كولي به گوشم غمگين نمياد»، «سووشون را گوش دادم و لذت بردم؛ همايون افتخار موسيقي ماست»، «چقدر با سووشون خون به دلم شده باشه خوبه؟ چقدر اشك ريخته باشم خوبه؟ چيكار كردي با ما آقاي همايون!»، «گويا ادبيات فارسي «جان پدر كجاستي» رو خيلي كم داشت. در اين جغرافياي بلاخيز و پردردي كه گويش ميشه» و «جان پدر كجاستي براي تمام شهداي دانشگاه كابل، شهداي هواپيمايي كه دچار خطاي انساني شد، براي تمام پدران و مادراني كه فرزندانشان را تنها گذاشتند».