نقش صادرات در توسعه جوامع
محمد رحماني
صادرات به عنوان يك فعاليت اقتصادي داراي تاثيراتي عميق، در ابعاد مختلف است. تاكنون در كشور، به صادرات از منظر كلان و تاثيري كه بر متغيرهاي كلان اقتصادي ميگذارد پرداخته شده و اين در حالي است كه جوامع محلي از جهات مختلف در توسعه و گسترش صادرات نقش موثر و غيرقابل چشمپوشي دارند، در واقع جوامع محلي از يكسو ميتوانند باتوجه به توليد با كيفيت و استاندارد بسيار بر گسترش صادرات اثرگذار باشند و از سوي ديگر بسيار از گسترش صادرات متاثر خواهند بود. جوامع محلي و روستايي به عنوان مهمترين پايگاههاي توليد مواد غذايي و رفع نيازهاي اساسي هر جامعه است به نحوي كه90درصد توليدات كشاورزي در روستاها توليد ميگردد. ازسوي ديگر جوامع محلي در پويايي اقتصاد كشور، از جمله بهبود رشد اقتصادي، كاهش نرخ تورم، افزايش نرخ اشتغال نقش موثري دارد و منشا اصلي توليدات كشاورزي، دامي، صنعتي و خدماتي است. بررسيها در ايران نشان ميدهد عمده مزيت صادرات غيرنفتي ايران به محصولات غذايي و كشاورزي برميگردد كه محل توليد آن در جوامع محلي و روستايي است، از همين رو صنايع تبديلي و تكميلي بخش كشاورزي در جلوگيري از ضايعات محصولات كشاورزي، ايجاد ارزش افزوده در بخش كشاورزي، افزايش سطح درآمد روستاييان، بالا بردن بهرهوري بخش كشاورزي و افزايش سهم اشتغال صنعتي در مناطق روستايي و نيز به عنوان جزيي از فرآيند توسعه روستايي نقش موثري دارد.
اقتصاد روستا به دليل فقر منابع ارتباطي و اطلاعاتي با مشكلات زيادي چون پايين بودن راندمان توليد، نوسان شديد توليد محصولات، آشفتگي بازار فروش محصولات، ضعف سرمايهگذاري و آفتزدگي محصولات مواجه است. در دنياي امروز توسعه كارآفريني و خوداشتغالي در مناطق روستايي به نياز جدي و مهم تبديل شده است و هر نوع تغيير در اقتصاد ملي در اقتصاد روستايي نيز تغيير ايجاد ميكند و اين همان جايي است كه صادرات بايد از جنبههاي غيرمالي در جوامع محلي تغيير و بهبود ايجاد نمايد. لذا توجه به روستا علاوه بر كمك به اقتصاد روستا بر افزايش صادرات غيرنفتي نيز تاثير مثبتي خواهد گذاشت. هنگامي كه همه اقشار جامعه در مسير پيشرفت متناسب با جايگاه خود قرار نگيرند، احساس توزيع نامناسب و ناعادلانه امكانات و درآمدها و ايجاد دوگانگي اقتصادي و اجتماعي در جامعه ايجاد خواهد شد كه تبعات نامطلوبي به همراه خواهد داشت. با توجه به افزايش روزافزون جمعيت و افزايش تقاضا براي غذا و نقش كليدي محصولات كشاورزي در تامين امنيت غذايي، دستيابي به يك وضعيت مطلوب اقتصادي و توليدي كه علاوه بر بينيازي كشور از واردات، موجب توسعه صادرات و كسب منابع ارزي براي كشور شود، همواره يكي از اهداف بخش كشاورزي بهشمار ميرود. قبول اهميت بخش كشاورزي در اقتصاد فعلي و آينده كشور، نياز به درآمدهاي ارزي حاصل از آن و استفاده از توليدات اين بخش براي مصرف داخلي، ضرورت توجه به بخش كشاورزي را امري ضروري مينمايد. صادرات به دليل تعاملات با مصرفكنندگان بينالمللي و در سطح جهاني امكان انتقال ذائقه مصرفكنندگان را در آن سطح به جوامع محلي فراهم مينمايد و به همين دليل سطح بهرهوري و كيفيت محصولات جوامع محلي بهبود مييابد. از سوي ديگر با تزريق منابع مالي عملا امكان بقا و توسعه جوامع محلي و روستايي را به عنوان شريان بخش كشاورزي فراهم ميكنند. صادرات همچنين به دليل بالا بردن سطح اشتغال، ماندگاري و پايايي جوامع محلي را سبب ميشوند و اين امر خود موجب بالا بردن سطح استانداردهاي زندگي و رفاه در جوامع محلي ميشود. مشاهدات عيني و تجربه شخصي بهخصوص در استان قزوين در حوزه صادرات محصولي مانند كشمش حاكي از آن است در سالهايي كه ميزان صادرات در اين محصول بالا بود علاوه بر بهبود و پايداري وضعيت معيشتي جوامع محلي و روستايي توانسته سطح اشتغال در اين مناطق را حفظ كند و برعكس در سالهايي كه شاهد كاهش ميزان صادرات بوديم جوامع محلي بيشترين آسيب را از اين مساله ديده و سطح معيشتي تنزل پيدا كرده است. علاوه بر موارد فوقالذكر صادرات و انعكاس ديدگاههاي بينالمللي جوامع محلي را با آخرين تغييرات و تكنولوژيهاي روز نيز آشنا ميكند و همين امر نيز ميتواند موجب ارتقاي بهرهوري و كيفيت گردد.