«جنبش ميدان» عليه پوتين
قهرمان نوراني درآباد
تظاهرات ناگهاني ضد دولتي در روسيه و سرايت موج اعتراضها به بيش از 120 شهر اين كشور كه در پي انتشار ويديوي دو ساعته از قصر مجلل منتسب به ولاديمير پوتين واقع در ساحل درياي سياه صورت گرفت مقامات امنيتي را كاملا غافلگير كرد، چراكه براي نخستينبار پس از فروپاشي شوروي جمعيت نسبتا عظيمي به تجمع ميپرداختند و شعارهاي ضد دولتي سر ميدادند. سوال اساسي اين است كه آيا آلكسي ناوالني چهره سرشناس مخالف دولت واقعا از چنين قدرت بسيج عمومي عليه نظام حاكم برخوردار است يا عوامل ديگري در اين كارزار و عصيان دخيل هستند؟ گفته شده است كه اين اعتراضها مستقيما «اليگارشي پوتيني» و فساد دولتي را نشانه رفته است و مخالفان با بهرهبرداري از تنگناهاي معيشتي، معضل لاينحل فساد و رشوهخواري، فقدان آزاديهاي سياسي و نارضايتي از نظام متمركز قائم به شخص پوتين قصد دارند مردم را عليه دولت بشورانند و اقتدار رييسجمهور را به چالش بكشند.
«جنبش ميدان» هم كه پيش از اين در سال 2014 در اوكراين نتيجه داده بود در اين زمينه به الگويي براي مخالفان پوتين تبديل شده است. آلكسي ناوالني پس از سپري كردن دوره درمان مسموميت با ماده نوويچوك كه به محافل امنيتي اطرافيان پوتين نسبت داده شده است در سخنان كوتاهي پس از بازگشت از آلمان مردم را به قيام عليه دولت فراخواند و لحظاتي پيش از بازداشت خطاب به مردم گفت: «برويد به ميدان، نه به خاطر من بلكه به خاطر خودتان، براي آيندهتان و نترسيد!» چند روز پس از آن، انتشار فيلم دو ساعته از قصر ميلياردي احساسات مردم را به شدت برانگيخت و با فراخواني مخالفان از طريق شبكههاي اجتماعي دهها هزار نفر به ميادين شهرها آمدند و استعفاي رييسجمهور و آزادي زندانيان سياسي را خواستار شدند. جالب اينكه هشدار دادستاني كل براي ممانعت از برگزاري تظاهرات غيرقانوني و تهديد روزنامهنگاران متمايل به اپوزيسيون هم كارگر نيفتاد و تنها در مسكو طبق برآورد خبرگزاري رويترز 40 هزار نفر در تجمعات ضد دولتي شركت كردند. در واكنش به اين تجمعات، مقامات ارشد دولتي انگشت اتهام را به سمت دولتهاي غربي به ويژه امريكا نشانه رفتند. وزارت امور خارجه روسيه با صدور بيانيهاي سفارت امريكا را به تحريك شهروندان روس متهم كرد و يادداشت اعتراض به اين سفارتخانه تسليم شد. پوتين هم دولتهاي غربي را به «شستوشوي مغزي» مخالفان خود متهم كرد و برگزاري تجمعات اعتراضي صرفا در چارچوب قانون و اخذ مجوز از نهادهاي ذيربط را بلامانع دانست. اما شكلگيري تظاهرات ضد دولتي ممكن است ريشه در مسائل ديگر داشته باشد و در تحليلها معمولا به اين موضوع پرداخته نشد. به اين معني كه تظاهرات روز چهارم بهمن را ميتوان انتقامجويي اليگارشهاي مخالف از پوتين و نظام او تلقي كرد. لفظ اليگارش به طبقه ثروتمندان روسيه اطلاق ميشود كه پس از فروپاشي شوروي اموال دولتي را تصاحب كردند و در پي تحصيل قدرت اقتصادي درصدد اعمال نفوذ سياسي و دخالت در تصميمگيريهاي كلان كشور برآمدند. برآوردهاي گروه مالي كرديت سوييس (Credit suisse) در سال 2013 نشان ميدهد كه حدود 35 درصد ثروت كل روسيه در اختيار 110 فرد ثروتمند قرار دارد و آنها از قدرت عظيمي در صحنه سياسي و اقتصادي كشور برخوردارند. با روي كار آمدن پوتين در روسيه چهرههاي برتر اين طبقه ثروتمند پس از صدور فرمان مبارزه با فساد توسط رييسجمهور براي حفظ تسلط خود بر اقتصاد كشور در مقابل او صفآرايي كردند. آنها در دو دهه گذشته بارها سعي كردهاند پوتين را به زير بكشند؛ اما به دليل قدرت منحصربه فرد و كاريزماي او نزد بخش بزرگي از جامعه نتوانستهاند به هدف خود برسند. اكنون پس از گذشت ساليان طولاني، بازداشت ناوالني و انتشار ويديوي قصر مجلل، دستاويزي شده است تا رييسجمهوري را به شكل جديتر به مبارزه بطلبند. سر داده شدن شعار پوتين دزد در ميادين اصلي شهرهاي بزرگ را ميتوان بزرگترين موفقيت آنها دانست كه با اين شعار تابوي «پوتين مقتدر» را شكستند و ضربه حيثيتي سنگيني بر او وارد كردند. لازم به يادآوري است كه پوتين درست در همان سالهاي نخست حاكميت خود منافع بخش بزرگ اليگارشهاي روسيه را زير پا گذاشت و بين سالهاي 2000 تا 2004 آشكارا به برخي از آنها كه سر سازش با دولت جديد را نداشتند، اعلان جنگ داد.گشوده شدن پروندهها قضايي درباره اليگارشهاي مشهوري همچون ميخاييل ميريلاشويلي(Mikhael Mirilashvili)، ولاديمير گوسينسكي(Vladimir Gusinski)، بوريس برزوفسكي(Boris Berezovski) در همين راستا بود كه به محكوميت و زنداني شدن چند نفر از آنها منجر شد. اتهام همگي فرار مالياتي و فعاليتهاي غيرقانوني ديگر بود اما اعتقاد بر اين است كه انگيزههاي سياسي باعث مجازات آنها شد. البته برخي اليگارشها هم به شرط پشتيباني از دولت زير چتر حمايتي پوتين قرار گرفتند. متعاقب اين رويارويي تعدادي از اليگارشهاي ميلياردر ثروت خود را به اروپا به ويژه انگلستان انتقال دادند. سناتور ويكتور بونداروف، رييس كميسيون دفاعي دوماي روسيه تخمين زده كه بين سالهاي 2000 تا 2017 حدود 430 ميليارد دلار سرمايه اليگارشها از كشور خارج شده است. جالب اينكه در محافل اليگارشي از لندن به نام «لندن گراد» ياد ميكنند و اغلب اليگارشهاي مهاجر تابعيت انگلستان را دريافت كردهاند. آنها مترصد فرصتي بودند تا پوتين را به مخمصه بيندازند و در اين زمينه با سرويسهاي امنيتي غرب هم همكاري نزديكي دارند. لذا ويديوي قصر احتمالا توسط عناصر نفوذي اليگارشها در درون نظام روسيه يا سرويسهاي اطلاعاتي غرب تهيه و منتشر شده است تا زمينه براي سرنگوني پوتين فراهم شود. در واقع آلكسي ناوالني در حدي نيست كه حريف پوتين بشود و اقتدار او را متزلزل كند. نزاع اصلي بين اليگارشهاي ناراضي و دولتي در جريان است و در اين كارزار از ناوالني و مردم عادي استفاده ابزاري ميشود. البته بيعدالتي اجتماعي، عميقتر شدن فاصله طبقاتي و تغيير قانون اساسي براي تثبيت رياستجمهوري مادامالعمر پوتين،كاهش درآمد سرانه بر اثر تشديد مشكلات اقتصادي و كاهش قيمت جهاني نفت و نيز شيوع ويروس كرونا هم در اعتراضهاي ضد دولتي بيتاثير نبودند. لذا تنزل دادن آن صرفا به دخالت غرب و فراخواني ناوالني با واقعيتهاي موجود جور درنميآيد. البته ترديدي نيست كه غربيها هم دل خوشي از حكومت پوتين ندارند و بلندپروازيهاي سياسي و نظامي او در صحنه بينالمللي را برنميتابند. به همين دليل مهار پوتين و مهندسي اعتراضهاي آتي با هدف تغيير از درون را به هر شكل ممكن پيگيري خواهند كرد. «جنبش ميدان» يا انقلابهاي رنگي يكي از شگردهاي موجود براي براندازي است كه پوتين به شدت از آن هراس دارد. تضعيف موقعيت رييسجمهور روسيه از طريق طرح مساله حقوق بشر در داخل و بياهميت جلوه دادن دستاوردهاي ژئوپليتيكي او در خارج از مرزها را هم ميتوان در اين راستا ارزيابي كرد. در چنين شرايطي هيات حاكمه روسيه ميتواند با آغاز اصلاحات بنيادين سياسي و اقتصادي انسجام ملي را براي مردم خود به ارمغان بياورد، اقتصاد ملي را از چنگاندازي اليگارشها نجات دهد و از راديكاليزه شدن جامعه جلوگيري كند. اگر چنين اصلاحاتي صورت نگيرد و امكان گردش نخبگان از طريق برگزاري انتخابات آزاد و عادلانه مهيا نشود، آينده روسيه حتما تيره و تاريك خواهد بود. بزرگترين پشتوانه دولت روسيه براي مقابله با تهديدها و مداخلات خارجي حمايت مردم از نظام حاكم و مشاركت فعالانه آنها در اداره كشور است نه انباشت تسليحات اتمي يا موشكهاي قارهپيماي فراصوتي در زرادخانهها.كارشناس ارشد مسائل اوراسيا