نقش جديد والدين و معلمان
رامين يزدانشناس
امسال بزرگداشت روز جهاني آموزش مصادف با بيست و چهار ژانويه در حالي برگزار شد كه در سال گذشته، اكثر دانشآموزان و دانشجويان از حضور فيزيكي در فضاهاي آموزشي محروم بودهاند و آموزش خود را به صورت آموزشهاي عمومي در صدا و سيما، محتواهاي آفلاين يا كلاسهاي آنلاين گذراندهاند و عده بسيار زيادي از افراد خصوصا كودكان در سراسر دنيا به علت عدم دسترسي به امكانات آموزش از راه دوراز آموزش محروم شدهاند. از ديگر معضلاتي كه پاندمي و آموزش غيرحضوري با خود به همراه داشته، حضور يكباره و طولانيمدت دانشآموزان در فضاي مجازي بوده است؛ فضايي كه در كنار امكانات خوب و فراگير، مشكلات و خطرات خاص خود را دارد. اگرچه خانوادهها اغلب در اين نوع جديد از آموزش با فرزندان همراهي ميكنند ولي به علت جديد بودن اين تكنولوژي و تازگي زندگي و گذران مجازي، آشنايي زياد و واضحي از اين فضا و خطرات آن ندارند. بسياري از كودكاني كه اكنون «بايد» در فضاي مجازي تحصيل كنند، در سنيني هستند كه تا چند ماه پيش اجازه نداشتند به تنهايي وارد فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي شوند. در زمينه امكانات فضاي مجازي بايد علاوه بر ظرفيتهاي آن، خطرات و امكانات كنترل آن به افراد خصوصا مسوولان آموزشي و والدين آموزش داده شود. يكي از اولين مواردي كه بايد مدنظر قرار گيرد زماني است كه كودكان با اين ابزار سپري ميكنند. در نظر داشته باشيم كه در سيستم عادي آموزشي،كودكان چندين ساعت در خارج از خانه و در يك محيط مشترك با برنامهاي مشخص مشغول به تحصيل بودند كه علاوه بر آموزش براي آنها تفريح و تعامل با ديگر دانشآموزان و معلمان را به همراه داشت. در سيستم آموزشي فعلي، تمام اين زمان در خانه و به صورت مجازي ميگذرد. اين به معني چندين ساعت بيوقفه استفاده كردن از موبايل و تبلت و ديگر ابزارهاي آموزش آنلاين است.كودكي كه از درس فارغ شده حالا خواستار گذراندن زماني آزاد و مفرح با انواع امكانات بازي در اين فضاست. در اين شرايط پدر و مادر علاوه بر آگاهي از انواع بازي كه كودك، خواهان استفاده از آن است يا شبكههاي اجتماعي كه عضو است بايد بر زمان استفاده از آن نيز نظارت داشته باشند. ضمن اينكه تمايل كودك براي بازيهاي رايانهاي را بپذيرند و مديريت كنند براي كاستن از زمان اين استفادهها بايد راهحلهاي جايگزيني چون بازيهاي مهيج دستهجمعي در خانه يا بازيهاي فكري درنظر بگيرند. پس از شروع بحران كرونا در ابتداي آموزش آنلاين در ايران، پخش صداي معلماني كه در كلاسهاي آنلاين اصطلاحات فضاي مجازي را اشتباه تلفظ ميكردند در شبكههاي اجتماعي، واكنشهاي متفاوتي را به دنبال داشت. عدهاي سرزنش كردند كه قشر فرهنگي جامعه چرا بايد تا اين حد با تكنولوژي روز و ادبيات آن بيگانه باشد، عدهاي هم آنها را تشويق كردند كه با وجود عدم آشنايي با اين فضا به فكر آموزش دانشآموزان خود بودهاند. آنچه به نظر مغفول ماند اين است كه اين دست مسائل بايد زنگ هشداري براي تصميمگيران كلان در زمينه توانمندسازي و آگاهيبخشي در عرصه جديد آموزش مجازي و تربيت نسل آينده كشور باشد. با آنكه نبودن در فضاي مدرسه، كودكان را از مواجهه احتمالي با ديگر كودكان بدرفتار وزورگو دور ميكند اما بايد مدنظر داشت كه فضاي مجازي علاوه بر قلدري سايبري، خطرات به مراتب بدتري دارد و در آزار و اذيت اينترنتي محدوديتي وجود ندارد و اگر والدين از اين خطرها آگاه نباشند، اين آزارها در خانه ما، اتاق كودك ما و تحت حمايت ما اتفاق ميافتد. ما ناگهان كودكان خود را در دنياي ديجيتالي فيلتر نشده و بدون مراقبت و نظارت كافي قرار دادهايم. البته كه والدين نميتوانند و نبايد در تمام ساعات شبانهروز در كنار كودكان باشند. بنابراين بايد ابزارهايي كه كودكان استفاده ميكنند را به فيلترهايي كه مخصوص نظارت والدين است، مجهز كنيم.