قفسه كتابخانه
حسن لطفي
سالها پيش وقتي ايوان تورگينف، صاحب آثار ماندگاري همچون پدران و پسران، خاك بكر و رودين در ستايش گوگول بزرگ خودش و نويسندههاي بعد از او را كساني دانست كه از زير شنل او بيرون آمدهاند قصدش بيان تاثير عظيم اين نويسنده بزرگ بر تاريخ ادبيات داستاني روسيه بود. شنلي كه اگر چه بر دوش گوگول نبود اما او با خلق اثري مهم آن را وارد صحنه تئاتر و ادبيات كرد و بر دوش نويسندگان ديگر انداخت. (محمود دولتآبادي خالق رمان جاودانه جاي خالي سلوچ هم دركتاب ما نيز مردمي هستيم اعترافي مشابه آن درباره صادق هدايت دارد و معتقد است خودش و نويسندگان پس از هدايت از تاريكخانه او بيرون آمدهاند). شايد اگر بخواهيم براي سينما و عالم فيلمسازي - از نوع جذاب و پرمخاطبش - شنل يا تاريكخانهاي پيدا كنيم ناگزيرم دامنه آن را از يك اثر، يك نويسنده، يا فردي خاص فراتر ببريم. هرچند كه بيترديد ژرژ ملي يس فقيد با ساختن فيلم سفر به ماه و اقتباسش از كتابي از ژول ورن نشان داد ادبيات داستاني ميتواند باعث بقاي سينما شود. سينمايي كه لومي ير پدر در نصيحتي به ملي يس عمر آن را كوتاه ميدانست. خوشبختانه ژرژ ملي يس مثل تمام افراد خلاق ديگر آدم حرف گوشكني نبود. شايد هم در همان لحظهاي كه لومي ير او را نصيحت ميكرد تا از سينما دست بكشد و سراغ كار ديگري برود او به داستان و تخيل و شعبده فكر ميكرد و حرفهاي او را نميشنيد. اگر هم ميشنيد ميدانست داستان ميتواند عاملي باشد كه تا ابد نور سينما را در سالنهايي بتاباند كه تماشاگران براي تهيه بليت پول پرداخت كردهاند. ناگفته پيداست كه نحوه بيان داستان در سينما در طول زمان تغييرات زيادي كرده است. اما اين به معناي بينيازي فيلمسازان از آثار مكتوب داستاني نيست. شايد با همين باور است كه جدايي فيلمنامههاي اقتباسي از غيراقتباسي را در جشنواره سيونهم فيلم فجر به فال نيك گرفتهام. اتفاقي كه از يك طرف نشان داد نويسندگان فيلمنامههاي زالاوا، مامان و تيتي از بخت بلندي برخوردار بودند اما طرف مهمترش توجهي است كه فيلمنامهنويسان را بيش از پيش متوجه قفسههاي كتابخانهها ميكند. جايي كه آثار خوبي براي اقتباسهاي سينمايي پيدا ميشود. ناگفته نماند كه تبديل اين آثار به فيلمنامه كار آساني نيست براي آنكه داستان كوتاه، نمايشنامه و رماني تبديل به فيلمنامههاي قابل قبولي شود بايد درك سينمايي درست كنار تحليل صحيح اثر داستاني قرار بگيرد. اتفاقي كه انگار در جشنواره سيونهم فيلم فجر حداقل در مورد فيلمهاي بيهمهچيز و يدو رخ داده بود.