• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4873 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۵ اسفند

نگاه به انتخابات 1400 (3)

عباس عبدي

9ـ با اين ملاحظات سياست انتخاباتي اصلاح‌طلبان در ۱۴۰۰ چه مي‌تواند باشد؟ اين  سياست دومرحله‌اي است؛ مرحله اول آن را متاسفانه مسوولان انتخاباتي تعيين مي‌كنند، مرحله صفر و يكي ماجرا است. مرحله‌اي كه مي‌تواند منجر به شركت انتخاباتي شود يا نشود. اگر مطابق آنچه در سال 1398 شاهد بوديم، عمل كنند، پيشاپيش و صريح اعلام كرده‌اند كه هيچ علاقه‌اي به مشاركت ديگران ندارند. در سال 1398 بنده از جمله كساني بودم كه توصيه مي‌كردم در انتخابات ثبت‌نام و فعال شركت كنيد، ولي هنگامي كه نتايج رد صلاحيت‌ها را ديدم، متوجه شدم كه رغبت مردم و اصلاح‌طلبان نيست كه تعيين‌كننده نهايي در شركت يا عدم شركت است، بلكه اراده طرف مقابل است كه مشاركت را الزامي يا غيرالزامي مي‌سازد. اين اراده در دو رفتار خود را نشان مي‌دهد. اول فضاي عمومي انتخابات‌‌ كه تا چه حد آمادگي حضور سياسي نيروهايي جز خودشان وجود داشته باشد. دوم در رد و تاييد صلاحيت‌ها. البته براساس آنچه در سال 1398 رخ داد عاقلانه نيست كه در سال 1400 به انتخاباتي رقابتي رضايت دهند، زيرا در انتخابات رقابتي واقعي امكان انتخاب افرادي متفاوت از خط كلي مجلس و ديگر قواي موجود وجود دارد و تحقق چنين انتخاباتي به معناي تداوم و حتي تعميق شكاف، درون ساختار مديريتي كشور است كه عوارض آن بر كسي پوشيده نيست و اگر پيشاپيش با تنظيم و طراحي حساب شده صحنه سياسي اين امكان منتفي شود، انتخابات نيز بي‌معنا خواهد بود. دوم نيز تاييد و رد صلاحيت‌ها است. به احتمال فراوان ممكن است يك نامزد منتسب به اصلاح‌طلبي هم در ميان افراد تاييد شده حضور داشته باشد، ولي لزوما اين كفايت نمي‌كند. انتخابات بايد تبديل به رقابت سياسي معنادار باشد والا تاييد فلان نامزدي كه فاقد توانايي براي بسيج نيرو باشد، ولو منتسب به يك جناح باشد، به معناي حضور آن جناح سياسي نيست. 
10ـ اصلاح‌طلبان در انتخابات پيش‌رو با مشكل جدي‌تري نيز مواجه هستند. تاكنون نيروهايي كه فراتر از آنان و دورتر به حكومت بودند، در زمان انتخابات ترجيح مي‌دادند كه از نامزد اصلاح‌طلبان حمايت كنند، ولي اكنون و به عللي تحقق اين حالت سخت و تا‌حدودي غير‌ممكن شده است. يك علت آن افزايش كمّي اين گرايش است كه نسبت به گذشته بسيار بيشتر شده‌اند.


شايد بتوان گفت كه به لحاظ كمّي حتي از اصلاح‌طلبان هم بيشتر باشند. علت ديگر استقلال رسانه‌اي آنان است كه در فضاي مجازي و رسانه‌هاي غيررسمي مي‌توانند رسانه خود را داشته باشند. مساله فقط اين نيست كه اصلاح‌طلبان نمي‌توانند چون گذشته حمايت آنان را به دست آورند، بلكه موضوع مهم‌تر اين است كه آنان از داشتن نامزد انتخاباتي محروم خواهند بود و نمي‌توان در برابر چنين وضعيتي سكوت كرد و موضع نداشت.
11ـ مشكل مهم ديگر اصلاح‌طلبان كه بي‌ربط با مورد قبلي نيست، عدم توانايي در اقناع افكار عمومي يا حداقل اقشار طرفدار خود براي مشاركت انتخاباتي است. البته اين عدم رغبت ممكن است با بهبود شرايط انتخابات و حركت به سوي انتخابات معنادار حل شود، ولي نبايد تصور كرد كه با گفتن «تكرار مي‌كنم» مردم پاي صندوق خواهند آمد. در سال 1396 و 1394 نيز تكرار مي‌كنم نبود كه مردم را پاي صندوق آورد، بلكه اين خواست عمومي بود كه در تكرار مي‌كنم تبلور يافت و حركت را معنادار و باشتاب نمود. مثال مناسب براي فهم اين مطلب، هُل دادن خودروي ايستاده‌اي در روي سطح شيب‌دار به سوي پايين است. اين خودرو بالقوه آمادگي حركت در روي سطح به سوي پايين را دارد، ولي اصطكاك مانع از حركت است، كافي است نيروي اصطكاك را خنثي كنيد، بقيه‌اش در ظرفيت خودرو براي حركت وجود دارد، خودش با شتاب پايين مي‌رود. ولي اگر اين خودرو روي سطح شيب‌دار به سمت بالا باشد، هُل دادن و حركت دادن آن ممكن است منجر به بازگشت به عقب و زير گرفتن هُل‌دهندگان شود. بنابراين مساله اصلي اين است كه آيا مردم براي مشاركت در انتخابات روي سطح شيب‌دار به سوي پايين قرار دارند يا به سوي بالا. اگر حالت اول است نيروهاي سياسي مي‌توانند آنها را تهييج كرده و به قول معروف هُل دهند و راه بيفتند، ولي اگر روي سطح شيب‌دار بالا قرار دارند، هر نوع كوششي براي راه انداختن مردم بيهوده است و جز اتلاف نيرو اثر ديگري ندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون