يك سال با كرونا (پايان)
عباس عبدي
ادامه از صفحه اول
4- آمار
آقاي رييسجمهور اعلام كردند كه ايران از معدود كشورهايي است كه آمار كرونا را روزانه اعلام كرده است. درست است، ولي آمار ايران دو ضعف اساسي دارد؛ اولين ضعف آن عدم انتشار آمار جزيي است. آمار فوتيها و مبتلاها برحسب متغيرهاي منطقهاي و استاني، جنسي، سن و... مطلقا دراختيار جامعه و تحليلگران قرار نميگيرد و اين ظلم روشني به جامعه است و ناشي از ترس يا خودخواهي و انحصارطلبي دستاندركاران است. مشكل مهمتر، تعريف فوت كرونايي است. در ايران فقط به كساني اطلاق ميشود كه آزمايش آنان مثبت باشد، در حالي كه به علل گوناگون از جمله كمبود تست كرونا اين تعريف ناقص است. مقايسه آمار مرگ و مير كل در كشور و در تهران، در سال 1398 و 6 ماهه اول سال 1399، با مقطع مشابه سال پيش از آنها نشان داد كه تعداد مرگ و ميرهاي كرونايي حدود دو و نيم برابر تعداد رسمي است. آماري كه خود آقاي رييسجمهور دادند نيز به نحوي نشاندهنده اين تفاوت است. يكبار اعلام كردند كه حدود 35 ميليون نفر در ايران كرونا گرفتهاند! كه هيچ تناسبي با آمار رسمي و نيز تعداد اعلام شده فوت ناشي از كرونا نداشت. اين سياست اطلاعرساني و انتشار آمار موجب بدبيني و بياعتباري بيشتر نسبت به سياستهاي رسمي در مقابله با كرونا شد. اعتماد مردم نيز به آمار رسمي كرونا چندان مناسب نيست كه در نظرسنجيها منعكس است. آمار رسمي تعداد فوتيهاي كرونا ۶۰ هزار نفر اعلام شده است در حالي كه در اين مدت مرگ و مير تا حدود ۱۵۰هزار نفر افزايش يافته است.
5- واكسن
شايد بتوان گفت سياست رسمي در برابر واكسن كرونا مبهمتر از بقيه ابعاد ماجرا بود. ابتدا بايد نقطه قوت آن را گفت. ايران به علت سابقه انستيتو پاستور و پايه علمي كارشناسان داخلي و حتي ايرانيان خارج از كشور، به درستي تصميم گرفت تا راسا با همكاري كشوري ديگر واكسن كرونا را توليد كند. هماكنون نيز چند مورد را در دست آزمايش دارد. اين اقدام از جهت وضعيت عمومي ايران كه بايد اتكاي بيشتري به خود داشته باشد، شايد گريزناپذير مينمود ولي روشن بود كه به هر دليلي ايران نميتواند پيش از ديگران به واكسن دست پيدا كند و تا آن زمان بايد اقداماتي را براي تامين واكسن انجام ميداد، تا حداقل گروههاي پرخطر مثل كادرهاي درمان، رانندگان و افراد سالمند، بتوانند واكسينه شوند. يكي از راههاي مناسب براي تامين اين هدف، مشاركت در مرحله سوم تست واكسنهاي خارجي بود كه متاسفانه معلوم نيست به چه دليل ايران از انجام آن استنكاف كرد و دلايل مطرح شده از طرف مسوولان ذيربط به كلي فاقد وجاهت است، هنگامي كه گفتند مردم ايران را محلي براي آزمايش واكسن ديگران قرار نميدهيم، يا گفتند كشورهاي سازنده واكسن حاضر نشدند تضمين سلامتي يا خسارت احتمالي دهند و... اينها حرفهاي پوچ و بيمعني است كه صرف بيان آن از طرف مسوولان امر نشاندهنده وجود تفكر غلط است. مگر كشورهاي ديگر كه آزمايش اين واكسنها را پذيرفتند به مردم خود خيانت كردند؟ روشن است كه هر واكسني را نبايد پذيرفت. اين وظيفه نظام بهداشتي كشور است كه دادهها و اطلاعات آماري واكسنها و مرجع توليدكننده آن را ارزيابي كند و اجازه آزمايش دهد. اينكه تازه پس از مدتها ميگوييم 250 هزار دوز واكسن سينوفارم چيني ميخواهد وارد كشور شود براي كشوري با 80 ميليون نفر جمعيت جاي تاسف دارد. دولت ايران بايد خودش راسا مطالعه ميكرد و واكسنهاي مناسب را براي آزمايش مرحله سوم وارد كشور ميكرد تا پس از جواب مثبت، جزو اولين كشورهاي دريافتكننده آن باشد. نميشود كه واكسن در تركيه تست شود و در ايران مصرف!! در مجموع ميدانيم كه امكانات ايران براي مقابله موثر با كوويد19 مناسب نبود، ولي اين را هم ميدانيم كه نقدهاي جدي بر ساختار اداري كه براي مقابله با كوويد19 تعيين شد و نيز سياستهاي اتخاذ شده وجود دارد كه بارها بيان شده است و اگر به آنها توجه ميشد، قطعا وضعيت ما حتما مطلوبتر از اين ميبود كه هست.