تابآوری در برابر اخبار ناگوار
كاوه گرايلي
در مواجهه با انبوه اخباری که ما را از واقعهای ناخوشایند، در زمانی نزدیک و در مکانی دور یا نزدیک مطلع میکنند، چه میتوان کرد؟
اطلاع از معضلات و مصیبتهای پیرامون، برای مقابله با آنها و انجام مسوولیت خود نسبت به دیگران ضروری است. اما وقایع ناگوار و رنج باشندگان در جهان، گسترده و نامحدود است. در حالیکه تاب و تحمل ذهن و روان ما دربرابر تشویش ناشی از اخبار ناگوار، محدود است.
با توجه به ظرفیت مشخص مغر ما، قرار گرفتن مستمر در معرض اخبار مصیبتها، از جایی به بعد عملا منجر به بیحسی مغز شده و برخلاف تصور، به تدریج از ما نسبت به رنج دیگری، حساسیتزدایی میکند و امکان اثرگذاری و عاملیت را نیز از ما میگیرد.
وقتی شما در معرض میزان بیش از حد دادهها، اخبار و اطلاعات قرار میگیرید، گویی در معرض هیچ داده و اطلاعاتی قرار نگرفتهاید. از سوی دیگر با توجه به محدودیت توان، وقت و امکانات ما، آگاهی از بحرانها و فجایع همیشه امکان اقدام برای کاهش رنج دیگران را نمیدهد و گاهی فقط منجر به افزایش آشفتگی و نگرانی و احساس ناتوانی و استیصال ما میشود.
با این وجود، برخی افراد به اخبار معتاد میشوند. آنها با وجود آثار مخرب ذهنی و روانی دنبال کردن مستمر اخبار ناگوار، شبانهروز به این کار ادامه میدهند؛ بیآنکه حتی کوچکترین کنش عملی و موثری برای مقابله با آن ناگواریها و معضلات کنند. اما همین دنبال کردن اخبار و آگاهی از وقایع و مصائب دیگران و چه بسا، تجربه شخصی اندوه یا خشم پس از شنیدن خبر، همزمان به آنها حس خوب و در واقع نوعی توهم مسوولانه رفتار کردن میدهد.
در نقطه مقابل، بسیاری افراد نیز برای آسودگی خاطر و پرهیز از اختلال در روند زندگی شخصی خود، به بیخبری از اوضاع پناه میبرند. حتی این روزها بسیاری مقالات و کتابها را میبینیم که همین شیوه برخورد را در برابر اخبار توصیه میکنند.
این روش -که البته هر از گاهی برای همه لازم است- به صورت مقطعی موجب آرامش و بهبود کیفیت زندگی شخصی میشود. اما غفلت کامل و پیوسته از پیرامون و نادیده گرفتن رنجهای دیگران، مسوولانه و در بلند مدت حتی مصلحتاندیشانه نیست، چراکه تجویز و ترویج بیتفاوتی در جامعه، روزی دامن خودمان را میگیرد و چه بسا «بخشی» از معضلات وضع موجود نیز ناشی از همین رویگردانی از مصائب جمعی و درد دیگری و پرداختن به منافع شخصی در گذشته باشد.
حال در مواجهه با بحرانها و مصیبتها، در بازه میان «باخبری مستمر» و «بیخبری مطلق» باید کجا ایستاد و چه باید کرد؟
لازم است از آنچه در جهان پیرامون میگذرد، تا حدی با خبر باشیم تا بتوانیم در زندگی، برای خود، آگاهانهتر و در قبال دیگران، مسوولانهتر تصمیم بگیریم. به گمانم باید به جای بیتوجهی به اخبار، حیطه و میزان توجه خود را انتخاب و محدود کرد.
نباید بگذاریم اخبار تمام توجه ما را برباید. ما میتوانیم میزان معقولی از «باخبری» را متناسب با خلقیات، دغدغهها، ظرفیت، شرایط آن برهه از زندگی خود و «امکان اثرگذاریمان بر موضوع خبر»، برگزینیم و ضمنا مشاهده اخبار را قاعدهمند و زمانمند کنیم.
محدود و مشخص کردن زمان مشاهده اخبار، سر و کار داشتن با منابع «نسبتا» متنوع و «تا حدی» معتبر، خواندن خبر با تفکر انتقادی و سنجشگرانه، لحاظ کردن جانبداریهای خود و توجه به سویههای رسانهها و منافع صاحبان و سرمایهگذاران آنها و راستیآزمایی اخبار نامعقول، خصوصا خبرهایي از منابع نامشخص در فضای مجازی از جمله کارهایی است که میتوان پیش گرفت.
اما پس از دریافت میزان متعادلی از اخبار مرتبط با دغدغههای ما و تشخیص صحت آنها چه باید کرد؟
طبعا اگر برای مقابله با اخبار ناگوار کاری از ما برمیآید که اقدام میکنیم. اگر مقابله با آن موضوع را خارج از توان خود دیدیم، گفتوگو و همفکری با دیگران «گاهی» میتواند امکانها و قدرتهای نهفته جمعی ما را برای یافتن راه مقابله با آن مصیبت، پدیدار سازد.
اما اگر این کار نیز ممکن نشد (که این روزها در بسیاری از مواقع نمیشود.) همچنان باید به دنبال راههایی برای تابآوری در برابر اخبار ناگوار باشیم.
* این متن ادامه دارد.