اهميت جمعآوري اطلاعات شهروندان
فروزان اصفنخعي
بخش مهمي از زندگي روزمره مردم جهان را حوادث غيرمترقبهاي چون آتشسوزي، سيل، زلزله و... تشكيل ميدهد. زلزله سيسخت از اين امر مستثني نيست. اين وضعيت خود بخشي از تغيير اقليم در زمين است كه به دليل رشد نامتوازن صنعت در جهان و به هم خوردن چرخه محيط زيستي ايجاد شده و ميرود تا به تدريج در زندگي روزمره آدميان امري عادي تلقي شود. ديگر عادت كردهايم كه هر سال يك زلزله سهمگين در نقطهاي از كشورمان به وقوع بپيوندد.
كشورهاي توسعهيافته به دليل تمركز اطلاعات و ايجاد بانك اطلاعات ملي، از جمله تدوين اطلاعات پايه و شناسنامه اقتصادي براي هر خانوار و فرد تا اندازه زيادي در امدادرساني و حمايت از آسيبديدگان حوادث بسيار موفق عمل ميكنند. در ايران به دليل نبود اطلاعات ثبتي، امدادرسانيهاي دولتي و مردمي در بسياري از موارد به اهداف مربوطه اصابت نميكند و تا مدتها تعداد زيادي از شهروندان اظهار ميكنند كه كمكها به دست آنها نرسيده است. در سيل آققلا اغلب كمكهاي مردمي و دولتي به ويژه در روزهاي نخست واقعه، تنها به يكسوم ابتداي شهر به سمت جنوب ميرسيد كه در خشكي قرار داشت و مردمي كه در آب ساكن و مواظب اموال خود بودند تا از دسترس سارقان در امان بماند، مانند حفاظت از كولرهاي برقي و... كمتر به كمكها دسترسي داشتند.
بر اساس تجارب جهاني، اطلاعات و از جمله نشاني افراد به صورت عملياتي و برنامهريزي شده در اختيار بانك اطلاعات است. آنان بر اساس «ترنزكشن»هاي بانكي و مخابراتي با سيستمهاي پيشرفته كامپيوتري، ۲۴ ساعت قبل از حادثه را رصد كرده و به سرعت درمييابند چه جمعيتي با چه نشاني و مشخصاتي در مناطق حادثه ديده ناشي از سيل، زلزله، آتشفشان و ... حضور دارند و به سرعت كمكها را به ويژه با تشخيص درست جغرافياي انساني كه جمعيت در آن متمركز است، به سوي آنان گسيل ميكنند. در ايران به دليل فقدان اطلاعات ثبت شده شهروندان، چنين امكاني وجود ندارد. به گفته علي حيدري، نايب رييس هياتمديره سازمان تامين اجتماعي در زلزله پلدختر، در جلسهاي با حضور دكتر شريعتمداري، نماينده هلالاحمر تاكيد ميكرد به اندازه نيازمندان پلدختر پكهاي رفع نياز زلزلهزدگان در 72 ساعت اول را ميان زلزلهزدگان توزيع كردند. اما يكي از نمايندههاي وزير ميگفت كمكها به دست عدهاي نرسيده است. پس از بررسي موضوع آشكار شد به دليل ورود شهروندان از روستاهاي اطراف به پلدختر و دريافت پكهاي ارسالي، گروهايي از مردم آسيبديده از زلزله موفق به دريافت بستههاي مذكور نشدهاند.
در حالي كه اگر اطلاعات ثبتي اشخاص در چارچوب نظام حمايتي و چتر ايمني پايه به صورت متمركز در اختيار مسوولان قرار داشت، امدادرساني نهادهاي مردمي و مدني و دولتي به سرعت و با هدف مشخص يعني كدپستي منازل، به نيازمندان و ضعفاي قبل، حين و پس از حادثه بسيار دقيقتر صورت ميگرفت. امسال هم زلزله سيسخت مردم و اهالي اين منطقه را دچار آسيبهاي جدي مالي و جاني كرد و باز هم ناتواني در امدادرساني ناشي از نبود اطلاعات متمركز. آيا زمان آن نرسيده اطلاعات متمركز را يك بار براي هميشه وارد زندگي روزمره كرده و از آن براي جبران آسيبهاي طبيعي، اجتماعي و... همواره استفاده كنيم؟