خبر مسرتانگيز
بابك زماني
مشغول مرور كامنتهاي عقب افتاده روزهاي تعطيل بودم كه ناگاه به كامنتي خوشحالكننده و حيرتآور برخوردم: «آقاي دكتر نمكي وزير محترم بهداشت از اينكه بهرغم واكسيناسيون گسترده جهاني هنوز واكسيناسيون كادر درمان هم بهطور كامل انجام نشده پوزش خواست.
او گفت از اينكه فنجان واكسن وزارت بهداشت در برابر اقيانوس جمعيت كشور ناتوان به نظر ميرسد شرمنده است. او ادامه داد از اينكه ارزيابيهاي او در مورد اهميت بحران و مشكلات پيش روي كشور صحيح نبوده، بسيار دير بيماري را تاييد كرده، پوزش ميخواهد، از اينكه قرنطينه اولين مراكز شيوع با تاخير اتفاق افتاد، از اينكه در اوج بحران به تاييد شبهعلم و طب ابداعي ايراني پرداخته و با اين اظهارات باعث انحراف مسير در حل بحران مانع ايجاد كرده، از اينكه با اين اظهارات باعث شده برخي جرات تاسيس سازمان نظام سنتي پيدا كنند، از اينكه تحت مسووليت او و وزارتش راهنماي درمان كرونا به وسيله طب سنتي منتشر و باعث شده همه توجهات و امكانات در زمان مناسب معطوف به تهيه واكسن نشود، از اينكه بالادستان را در اهميت واكسن و تفاوت آن با اقدامات ديگر ازجمله سنتي و تشخيص بهترين واكسن موجود و اهميت تلاش براي تهيه آن سردرگم كرده و با چنين اقدامات و اظهاراتي باعث دلمردگي، انفعال و استعفاي بزرگترين اساتيد و برنامهريزان كشور شده عميقا متاسف است.
ايشان اضافه كرده خود را در مرگ هريك از اعضاي كادر درمان به دليل كرونا بعد از توليد واكسن مقصر ميداند، به خصوص خود را مديون پزشكان جواني ميداند كه به بهانه آموزش به كار گرفته شدهاند اما بدون حداقل حقوق، سنگينترين بار درمان كرونا بر دوششان بوده و هنوز هم واكسن دريافت نكردهاند، از اينكه باعث بياعتمادي مردم و اقشار مرجع به استوانه سيستم سلامت كشور شده خود را مسوول ميداند. از اينكه به قابلمه ويروسياب اعتراض جدي نكرده، از اينكه در زمان مناسب در جهت تهيه بهترين واكسنها اقدام نكرده معذرت ميخواهد. او تاكيد ميكند كه البته دشواريها و محدوديتهاي زيادي در تمام اين مسائل وجود داشتهاند كه او را مجبور به چنين رفتاري ميكردند، حالا ميفهمد كه بسياري از اين عوامل خارج از اراده او بودهاند اما هيچكدام اينها زايلكننده مسووليت عظيم فردي او در اين مشكلات نيستند.»
با خودم گفتم بفرما اين هم برخورد مسوولانه وزراي ما طبق آخرين اصول اخلاق حرفهاي حالا هي از كشورهاي ديگر مثال بياور كه رييسجمهور به دليل كوچكترين خطاي زيردستان استعفا كرد بفرما! و شادي عميق و بينظيري تمام وجودم را فرا گرفت و شخصيت آقاي وزير در ذهنم با متعهدترين مسوولان قرن اخير از ويلي برانت تا مركل و ماندلا بالا و ديگران محشور شد. وقتي مشكلات معلوم و خطاها ابراز شد تا بهبود اوضاع راهي نمانده است. اي كاش آخرين خط اين يادداشت كوتاه از نظرم دور ميماند و نميديدم كه نوشته بود: اين هم دروغ سيزده امسال!