• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4898 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۱ فروردين

گفت‌وگوي «اعتماد» با طيبه سياوشي، عضو اصلاح‌طلب مجلس دهم درباره فضاي مجازي و تاثير آن بر تبليغات انتخاباتي

فضاي مجازي براي كانديداها مدخلي است براي رصد فضاي واقعي جامعه

خانم سياوشي طي ماه‌هاي گذشته شيوع كرونا سبب شده بستر فعاليت‌هاي انتخاباتي در فضاي مجازي پررنگ‌تر از ادوار پيشين باشد. از چند ماه پيش فعاليت انتخاباتي برخي كانديداهاي احتمالي انتخابات ۱۴۰۰ در فضاي مجازي آغاز شد. فعاليت در اين فضا به افراد اين امكان را مي‌دهد كه با دست بازتري به نقد و اظهارنظر بپردازند اما در عين حال امكان جولان شايعه‌ها و به‌ اصطلاح «فيك‌‌نيوزها» را هم بيشتر مي‌كند؛ با اين اوصاف اثرگذاري فضاي مجازي بر فعاليت‌هاي انتخاباتي را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

چند وقت پيش فيلمي با نام «برگزيت» (Brexit) ديدم كه درباره خروج انگليس از اتحاديه اروپا بود. اين فيلم به نوعي استفاده و سوءاستفاده بر فضاي مجازي از سوي كساني كه مي‌خواستند اهداف‌شان را براي خروج از اتحاديه اروپا پيش ببرند، نشان مي‌داد. مي‌خواهم بگويم كه ما در عصر حاضر و در قرن بيست‌ويك ديگر نمي‌توانيم فضاي مجازي را انكار كنيم يا تبليغات در فضاي مجازي را كنار بگذاريم اما در عين حال تبليغات در فضاي مجازي، دستاويزي مي‌شود كه جريان‌هاي سياسي و كانديداها و كمپين‌هاي انتخاباتي بتوانند در فضاي حقيقي نيز فعاليتي پررنگ‌تر و چشمگيرتر را به نفع خود پيش ببرند. به نظرم اينكه برخي براي اينكه خود را به نحوي به جامعه معرفي كنند، تبليغات زودهنگامي را در فضاي مجازي شروع كرده‌اند، بد نيست اما در عين حال بحثي كه مطرح مي‌شود، اين است كه از آنجا كه سيستم انتخاباتي ما، سيستم حزبي نيست، تلاش برخي كانديداها براي آنكه خود را در فضاي مجازي محك بزنند، ممكن است بسيار پرخطر و ريسكي باشد. در عين اينكه تقريبا اكثريت كساني مي‌خواهند به شكل مستقيم يا غيرمستقيم اعلام ‌كانديداتوري كنند، از چند ماه پيش، تبليغات در فضاي مجازي را شروع كرده‌اند اما اين اقدام به دليل نبود سيستم حزبي و همچنين بحث شفافيت در فضاي مجازي كه امكانات لازم براي ارزيابي آراي مردم در آن وجود ندارد، مي‌تواند خودش آسيب‌زا باشد. گرچه در همين فضا هم افراد به خوبي مي‌توانند بر اساس معيار و ملاك‌هايي نظر مردم را سنجش و از آنها استفاده يا حتي سوءاستفاده كنند. فضاي مجازي در واقع مدخلي براي ورود به فضاي واقعي است؛ چراكه ما در شرايط بحراني كرونا قرار داريم و سياست‌هاي دولت يا حاكميت بايد بر اين اساس استوار باشد كه مواردي كه در حوزه سلامت و بهداشت مهم است (مثل خريد واكسن)، به نحوي مديريت شده و پيش برود كه در آستانه انتخابات بخش قابل ‌توجهي از جمعيت واكسينه شده باشند كه جلوي آسيب‌ها براي زمان انتخابات گرفته شود. اصلا بحث راي‌دهي نيست. من هنوز پاي صندوق‌هاي راي نرسيده‌ام كه بگويم مردم مي‌خواهند راي بدهند اما در اين شرايط به مردم آسيب مي‌رسد، بحث حضور اين كانديداها ميان مردم و تجمع‌هاي مردمي است. معتقدم اين بحث بسيار مهمي است كساني كه كانديداي انتخابات هستند از فضاي مجازي به نفع ورودشان به فضاي حقيقي و واقعي استفاده كنند، چراكه غيبت كانديداها در فضاي واقعي، اقبال مردم را كاهش مي‌دهد. هما‌ن‌طور كه در انتخابات رياست‌جمهوري امريكا هم ديديم، در اوج بحران كرونا كانديداها حضوري حداقلي در فضاي واقعي داشتند، اما حضور در رسانه‌ها و ابزار ارتباط‌جمعي مانند تلويزيون را رقم زدند. اين رفتار تشويقي براي مردم براي حضور در انتخابات است. به بيان ديگر معتقدم كه صرف تبليغات در فضاي مجازي، انگيزه حضور مردم پاي صندوق‌هاي راي و همچنين شناخت كافي از كانديداها را به دنبال نخواهد داشت، بلكه آثار ديگري نيز دارد.

اما مساله اينجاست كه در حال حاضر دست‌كم درباره برخي كانديداها آنقدر شناخت وجود دارد كه نيازي به معرفي نباشد. دست‌كم در مورد كانديداي اصلي، شايد نيازي نباشد كه براي شناخت كانديداها دست به تحقيق و بررسي پيچيده‌اي بزنيم. اين‌طور نيست؟

بله، اگر بخواهيم اين‌طور فكر كنيم كه شوراي نگهبان يك عده را ردصلاحيت مي‌كند و تعداد مشخصي مي‌خواهند براي رقابت در صحنه رياست‌جمهوري حاضر شوند، نياز به شناخت نيست. اما مشروعيت نظام هميشه از آراي صندوق و جمعيتي كه پاي صندوق مي‌روند، مي‌آيد؛ بنابراين اين رفتار به خودي خود باعث مي‌شود كه انگيزه‌ها كاهش پيدا كند. اين يك فاكتور است. اما به هر حال كانديداها نياز به انجام كارهاي تبليغاتي و معرفي خود به عموم مردم جامعه را دارند. مثلا سردار محمد براي بسياري چندان شناخته ‌شده نيست. همين چند وقت پيش من در يك نشست كنشگران زن حاضر بودم كه برخي‌ از آنها پيش از اين در مناصبي هم فعال بوده‌اند اما بسياري از آنها شناختي از سردار محمد نداشتند؛ بنابراين همچنان معرفي كانديداها به مردم امري ضروري است. در عين حال چند علت باعث مي‌شود كانديداها اين روزها بيشتر از فضاي مجازي استفاده كنند؛ يكي اينكه به دليل بحث بحران كرونا و غيبت كانديداها در فضاهاي عمومي، مجبورند صرفا در فضاي مجازي بمانند يا حداقل عمده فعاليت‌شان را در اين محيط دنبال كنند. بحث ديگر اين است كه يكسري استان‌ها وضعيتي دارند كه كانديداي رياست‌جمهوري اصلا نمي‌تواند در آنها حضور پيدا كند كه خود را به مردم معرفي كند.

علت ورود زودهنگام كانديداها به تبليغات انتخاباتي چيست؟ آيا همين محدوديت‌ها باعث شده كانديداها از ماه‌ها پيش فعاليت‌هاي انتخاباتي‌شان را در فضاي مجازي آغاز كنند؟

شخصا از ۶، ۷ ماه پيش مي‌دانستم كه سردار دهقان كانديداي رياست‌جمهوري است. همان زمان هم او به شكل غيررسمي فعاليت انتخاباتي خود را آغاز كرده بود اما از چندماه پيش به‌طور جدي فعاليتش را در فضاي مجازي شروع كرد و هم‌اكنون نيز براي كانديداتوري تبليغ مي‌كند. ايشان شبكه اجتماعي توييتر را انتخاب كرده؛ چراكه مي‌داند كه از اين طريق مي‌تواند واكنش‌ها و فيدبك‌هاي لازم را به دست بياورد و به همين دليل فعاليتش را از آن فضا شروع كرده اما نكته قابل توجه اينجاست كه توييتر، يك شبكه اجتماعي فيلتر شده است. در واقع فضايي غيرقانوني است كه كانديداهاي قانوني مملكت - اگر تاييد شوند كه احتمالا در مورد سردار دهقان چنين خواهد بود- در اين فضا به تبليغ مي‌پردازند. خلاصه كه مملكت متضادي داريم.

به نظرتان علت اين اتفاق عجيب چيست؟ برخي كانديداها همچون آقايان دهقان و محمد كه اشاره كرديد، تا چند ماه پيش اساسا در توييتر حساب كاربري نداشتند، اما از زماني كه بحث كانديداتوري‌شان مطرح شد، در اين شبكه اجتماعي، حساب كاربري ايجاد كرده و به‌طور جدي فعاليت مي‌كنند. البته بسياري از مسوولان عاليرتبه نظام نيز در اين شبكه‌هاي اجتماعي فعال هستند اما به نظر شما علت چيست كه برخي افراد، اكنون كه مي‌خواهند راي و نظر مردم را جلب كنند، روي به شبكه اجتماعي مي‌آورند كه فيلتر شده و استفاده از آن غيرقانوني است؟

شايد چون كشوري هستيم كه هميشه با اين تضادها زندگي‌ كرده‌ايم، وقتي مي‌خواهيم در فضاي رسمي درباره آن صحبت كنيم، مي‌گوييم عجيب است. اما در عين حال عجيب نيست. ما همين مدلي هستيم. يك چيزي را به ‌شدت انكار مي‌كنيم، غيرقانوني يا فيلتر اعلام مي‌كنيم، برايش جريمه در نظر مي‌گيريم و تا حد نهايت با آن برخورد مي‌كنيم اما در عين حال اكثريت قابل ‌توجهي همان كار را انجام مي‌دهيم يا در آن حوزه فعاليم.

وقتي مسوولان عاليرتبه نكته‌اي را كه در جلسه‌اي يا حتي در رسانه‌‌اي رسمي مطرح كرده‌اند، براي اينكه بهتر ديده و شنيده شود، در فضاي مجازي ازجمله توييتر بازنشر مي‌دهند، يعني به‌ خوبي واقفند كه اثرگذاري اين شبكه‌هاي اجتماعي فيلتر شده، بيشتر است و بيان مطالب‌شان در اين فضا موثرتر است؛ با اين حساب چرا همچنان بر سياست محدوديت و فيلترينگ تاكيد مي‌شود؟

نكته اينجاست كه مسوولان در توييتر به نوعي فضاي واقعي جامعه را مي‌بينند. البته بحث ارتش سايبري هم مطرح است كه بحث ديگري است. مثلا مي‌بينيم يك كانديداي اصولگرا يا فردي با پيشينه نظامي توييتي مي‌نويسد كه در شرايط معمول چندان قابل ‌توجه نيست و اگر كاربر ديگري همان را مطرح كند، نهايت ۱۰۰ يا ۲۰۰ تا لايك مي‌خورد اما وقتي اين فرد آن را مي‌نويسد، به ‌شدت مورد توجه قرار مي‌گيرد. اين نشان مي‌دهد كه اين تا حدودي به صورت سازماني روي آن توييت كار شده كه مورد توجه قرار مي‌گيرند و نوشته‌هاي‌شان لايك مي‌خورد اما اگر بحث سازماني را كنار بگذاريم، فيدبك‌ها و كامنت‌هايي كه دريافت مي‌كنند، به نوعي نشان‌دهنده فضاي واقعي جامعه است. اينستاگرام يك فضاي بسيار عامي است و فضايي است كه شما مي‌توانيد هر نظري را ببينيد اما در توييتر هنوز مي‌توان نظراتي را ديد كه بسيار آگاهانه هستند و حتي مي‌تواند براي افراد، سياستگذاري كرده و نقشه راه را به آنها نشان دهد. يعني از يك جمعيت و عده‌اي نظر گرفته مي‌شود كه نظرات‌شان قابل ‌توجه است. در واقع همان طبقه متوسطي كه بسيار هم تحت فشار قرارشان مي‌دهيم و در عين حال هنوز زنده است و به دليل اينكه طبقه آگاهي است، در توييتر اين نظرات مهم و قابل‌ توجه را مطرح مي‌كند. اما بحث مهم‌تر اينجاست كه همين فضايي كه در كشور ما فيلتر شده در عرصه بين‌المللي رصد مي‌شود و اين هم براي مسوولان مهم است كه صداي‌شان را به خارج از مرزها برسانند، چراكه به هر حال -متاسفانه يا خوشبختانه و بد يا خوب- براي كانديداهاي رياست‌جمهوري مهم است كه واكنش‌هاي خارجي و عرصه بين‌المللي را هم دريافت كنند و اين مساله قاعدتا در پيشبرد اهداف‌شان حايز اهميت است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون