«جبهه اصلاحات ايران» از نحوه معرفي كانديداي
انتخابات رياستجمهوري رونمايي كرد
3 گام اصلاحطلبان
براي انتخاب كانديدا
گروه سياسي
اصلاحطلبان در اين دوره انتخابات رياستجمهوري برخلاف چند دوره گذشته تصميم گرفتهاند كه تصميمهايي سازماني و منسجمتر اتخاذ كنند؛ تصميمهايي كه شفاف باشد و سازوكار آن از پيش تعريف شده و مشخص. در دورههاي قبل هر از گاه اين انتقاد به اصلاحطلبان وارد ميشد كه تصميماتشان مانند ديگر نهادها و جريانهاي سياسي كشور و البته برخلاف آنچه اين جريان سياسي مدعي است، پشت درهاي بسته اتخاذ ميشود و معلوم نيست بر اساس چه روندي به تصميم رسيدهاند. وقتي فردي به عنوان كانديداي نهايي معرفي ميشد، افكار عمومي و پايگاه اجتماعي حامي اصلاحطلبان مطلع نميشد كه چگونه اين فرد به عنوان كانديداي نهايي انتخاب شده و چه روندي طي شده كه اين، خروجياش بوده است. اما اين دوره متفاوت است و اصلاحطلبان قصد دارند در چارچوب نهاداجماعسازشان كه همان «جبهه اصلاحات ايران» باشد، تصميمات را بر اساس سازوكارهاي از پيش تعيين شده اتخاذ كنند. بر اين اساس اين نهاد بعدازظهر ديروز مراحل رسيدن به كانديداي نهايي اصلاحطلبان براي انتخابات رياستجمهوري را اعلام كرد. تصميميكه حالا در شرايطي اتخاذ شده كه چالشهايي رنگارنگ پيشروي اصلاحطلبان قرار دارد و برخي ناظران ميگويند باتوجه به آنچه همين هفتهاي كه گذشت در مورد سيدحسن خميني مطرح شد و نيز باتوجه به مشي و روش شوراي نگهبان در مواجهه با بسياري از چهرههاي شاخص اصلاحطلب، احتمالا اين جريان سياسي ديگر كانديداي شاخصي در دست نخواهد داشت. حال آنكه برخي ديگر از ناظران هم تأكيد دارند چنانچه چهرههاي مطرح وارد ميدان شوند، باتوجه به احتمال مشاركت اندك، احتمال توفيق اصلاحطلبان چندان بالا نيست. با اين حال هرچقدر كه اصولگرايان تاكنون بلاتكليف و سردرگم نشان دادهاند و اختلافات ريز و درشتشان عيان شده، اصلاحطلبان دستكم با يكديگر مشكل چنداني ندارند و بهنسبت منسجم پيشروي ميكنند؛ در نتيجه اميد به دستيابي به كانديداي واحد ازجانب اصلاحطلبان بسيار است.
1+3 مرحله براي انتخاب كانديدا
«جبهه اصلاحات ايران» بعدازظهر روز گذشته از مصوبه جديد خود درباره نحوه انتخاب كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري رونمايي كرد. مصوبهاي كه براساس آن قرار است «جبهه اصلاحات ايران» در 3 مرحله به كانديداي نهايي برسد. آنان تصميم گرفتهاند كه در مرحله اول پس از تصويب اين سازوكار و تا زماني كه مجمع عمومي تعيين ميكند، هر چهره سياسي با پيشنهاد حداقل ۱۵ نفر از اعضاي مجمع عمومي جبهه بتواند به عنوان كانديداي انتخابات رياستجمهوري به جبهه پيشنهاد و معرفي شود. يعني چنانچه 15 عضو اعم از حقيقي و حقوقي حامي يك نفر باشند، ميتوانند نام او را در جبهه اصلاحات به عنوان كانديدا مطرح كنند. اما براي اينكه اين فرد بتواند در فهرست نامزدهاي انتخاباتي اصلاحطلبان قرار بگيرد، بايد حداقل از يكدوم اعضا رأي موافق بگيرد. به اين تريب با 2نوبت رأيگيري مرحله نخست به پايان ميرسد و اصلاحطلبان به فهرستي از كانديداهايي ميرسدكه ابتدا 15 نفر از اعضاي «جبهه اصلاحات ايران» آنان را پيشنهاد داده و سپس حداقل يكدوم اعضاي اين جبهه به آنان رأي دادهاند.
پس از اين، مرحله دوم كليد ميخورد و شخصيتهاي سياسي عضو اين فهرست دعوت ميشوند تا به جلسه مجمع جبهه اصلاحات بيايند و درباره برنامه و اهداف خود توضيح دهند تا شرايط و ويژگيهاي اين افراد ازسوي اعضاي «جبهه اصلاحات ايران» مورد بحث و بررسي قرار گيرد.
در نهايت نوبت به مرحله سوم و مرحله انتخاب كانديداهاي نهايي ميرسد. مرحلهاي كه در آن كانديداهاي نهايي به آخرين جلسه «جبهه اصلاحات ايران» دعوت ميشوند؛ جلسهاي كه قاعدتا بايد پيش از 21 ارديبهشتماه برگزار شود؛ چه آنكه 21 ارديبهشت مهلت نامنويسي داوطلبان رياستجمهوري آغاز ميشود و اصلاحطلبان ميخواهند تا پيش از اين تاريخ، نامزدهاي نهايي خود را مشخص كرده باشند. آنان در آن نشست سرنوشتساز، كانديداهاي مطرح را به رأي ميگذارند و افرادي كه حداقل دوسوم آرا را از اعضاي جبهه كسب كنند به عنوان كانديداي نهايي انتخاب شده و اين جريان سياسي از آنان براي نامنويسي در انتخابات رياستجمهوري حمايت ميكند. اما چنانچه تعداد نامزدها از يك نفر بيشتر شود، مرحله چهارمي هم به اين سازوكار اضافه ميشود كه فرآيند آن هنوز مشخص نشده است. ولي بر اساس آنچه جبهه اصلاحات اعلام كرده قرار است كه كانديداي نهايي بنابر نظرسنجي ملي اعلام شود.
سازوكار اصلاحات در شوراها
احزاب اصلاحطلب اما در عين حال از انتخابات شوراها هم غافل نشدهاند. محمدرضا خباز، عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي از ارايه فهرست نامزدهاي حزب متبوعش در انتخابات شوراها به جبهه اصلاحات ايران خبر داده و به خبرگزاري مهر گفته است: «جبهه اصلاحات به احزاب اعلام كرده بود كه افرادي را كه از حزب شما براي شوراها ثبتنام كردند، معرفي كنيد. البته براي هر حزب هم سهميهاي مشخص شد. طبيعتا افرادي كه معرفي ميشوند، بايد اولا ثبتنام كرده باشند و ثانيا عضو حزب يا هوادار حزب باشند. بهطور كلي هر حزب ميتوانست۱۰ نفر را براي انتخابات شوراها به نهاد اجماعساز معرفي كند. درنهايت نهاد اجماعساز ۲۱ گزينه را براي انتخابات شوراي شهر تهران مشخص ميكند كه آنها از پرامتيازترين افرادي هستند كه از كانال احزاب معرفي شدهاند.» البته انتخابات شوراهاي اين دوره چندان محل توجه قرار نگرفته و بعيد نيست كه عمده تمركز و رقابت اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري باشد.
كانديداهاي حزبي
در آزمون جبهه اصلاحات
با وجود تمركز اصلاحطلبان بر انتخابات رياستجمهوري اماهمچنان نگرانيهايي درباره تعيين كانديداي نهايي اصلاحطلبان وجود دارد. بهخصوص پس از آنكه سيدحسن خميني از ميدان رقابت خارج شد و برخي ناظران از اين گفتند كه شرايط براي اصلاحطلبان دشوار شده است. ناظران و تحليلگراني كه معتقدند اصلاحطلبان در غياب يادگار امام، دشوار قادر به رسيدن به اجماع درمورد گزينهاي واحد است كه هم قابليت رأيآوري داشته باشد و هم بتواند از سد نظارت استصوابي شوراي نگهبان بگذرد. هرچند طيفي ديگر از ناظران و تحليلگران هم در پاسخ تأكيد دارند كه اصلاحطلبان كانديداهاي قوي و توانمند بسياري دارند كه اتفاقا اين دو شرط را هم دارا هستند. بههرحال با اين تصميم «جبهه اصلاحات ايران»، حالا احزاب اصلاحطلب در تلاشند تا كانديداي مدنظر خود را به نهاد اجماعساز معرفي كنند. حزب كارگزاران سازندگي كه پيش از اين طوماري از كانديداهاي خود را ارايه داده بود و اخيرا اسحاق جهانگيري و محسن هاشمي را به عنوان مهمترين گزينههاي مدنظر خود اعلام كرده است. حزب اعتماد ملي نيز از محمدجواد حقشناس، ابراهيم اميني و محمدعلي افشاني به عنوان 3 گزينه اوليه اين حزب براي كانديداتوري نام برده است. مجمع ايثارگران بر سيدمحمد خاتمي و سيدحسن خميني تأكيد داشت كه هر دوي آنان از ميدان خارج شدهاند و حزب نداي ايرانيان نيز از صادق خرازي، دبيركل خود به اين عنوان نام برده است. به غير از اينها احزاب ديگري هم هستند كه احتمالا تلاش ميكنند افراد مورد نظر خود را در جبهه معرفي كنند و با جلب حمايت حداقل 15 عضو جبهه نامشان را وارد فهرست اوليه كنند.
اميد به اجماع
حسن رسولي از اعضاي «جبهه اصلاحات ايران» در رابطه با احتمال موفقيت سازوكار انتخاب كانديداي رياستجمهوري اين جبهه به «اعتماد» ميگويد: «در هفتههاي پيشرو هرچند زمان چندان زيادي در دست نيست اما ميتوان با مديريت صحيح زمان و مطابق با شاخصها و راهبردهايي كه به تصويب جبهه رسيده، اين مراحل را به صورت پيوسته طي كرد تا بتوانيم هرچه سريعتر به جمعبندي برسيم. من به اين سازوكار رأي دادم و اميدوارم كه موفق شود.» او ادامه ميدهد: «در سال 92 زماني كه صورتبندي آرايش انتخاباتي شكل گرفته بود، نظرسنجيها نشان ميداد هيچكدام از كانديداهاي اصلاحطلب و اصولگرا در روزهاي پيش از انتخابات، حائز اكثريت آراي شركتكنندگان در نظرسنجي نبودند. اما درپي ردصلاحيت مرحوم هاشميرفسنجاني و اجماعي كه صورت گرفت، درحالي كه ما كانديداي اصلاحطلب در صحنه نداشتيم، برنده شديم. البته پيش از آن آقاي عارف مردانگي كرد و كنار رفت. بنابراين هرچند شرايط غيرقابل پيشبيني است ولي در گذشته هم چنين تجربهاي داشتيم. جريان اصلاحات متشكل از نحلههاي فكري و سياسي گوناگون و احزاب متنوع و شخصيتهاي مختلف تأثيرگذار است كه ميتوانند كنار هم قرار بگيرند و به تصميم خوبي برسند. تجربه تلخ سال 84 به نظر من همچنان سرلوحه سياستگذاري جبهه اصلاحات ايران خواهد بود و اجازه نخواهند داد كه اين تجربه تلخ تكرار شود.» رسولي درباره چالش مشاركت مردم و احتمال عدم استقبال عموم از انتخابات نيز گفته است: «بهشرطي كه شرايط بستر جامعه تغييري كند و وضعيت عمومي حاكم بر كشور به سمت بهتري برود، تغيير نظر مردم بعيد نيست. هرچند شرايط كرونايي هم در كشور وجود دارد و بيشتر تعاملات مجازي است اما به تازگي شاهد بوديم كه چه رشد و تغييري در فضاي مجازي شكل گرفته است. مشاهده كرديد در 10 روز گذشته با استفاده از بستر اتاقهاي مجازي «كلاب هاوس» شاهد نشستهاي 8 هزار نفري بوديم. حتي سهشنبه شب چيزي در حدود 20 هزار نفر در يك جلسه شركت كردند. جامعه نسل جوان ايران با استفاده از تجارب خروج از بحران، ظرفيت غلبه بر شرايط نامتعادل فعلي را داراست. احزاب تشكيل شدند براي اينكه سهمي از قدرت در اختيار بگيرند و به توليد امر خير بپردازند. شخصيتهاي سياسي مطرح هم از همين فرصت استفاده ميكنند و به نظر من سازوكاري كه تصويب شده و با تكملهاي كه افزوده خواهد شد، ميتواند به عنوان روش كار با استفاده از خرد جمعي و نصبالعين قرار دادن وحدت اصلاحطلبان، ما را به كانديداي واحد و مورد حمايت برساند.»
همه كانديداهاي اصلاحطلب
اين چهره سياسي اصلاحطلب همچنين درباره تعداد نامزدهاي بالقوه اين جريان كه ممكن است روزهاي پيشرو ازسوي احزاب به جبهه اصلاحات معرفي شوند، ميگويد: «جمع داوطلبان بالقوه پيش از مرحله نامنويسي كانديداها، حتي شايد بيش از 10 نفر باشد. ما البته محدوديت كمي نداريم.» با اين اوصاف احتمالا بايد شاهد اين باشيم كه در روزهاي پيشرو جنب و جوش بيشتري در جريان اصلاحات شكل بگيرد و نامهاي متعددي در بين اين جريان سياسي براي انتخابات 1400 شنيده شود.