امتحانات برخي مقاطع از ترس تقلب حضوري برگزار ميشود
انتخاب ميان سلامت و اعتبار آزمون
گروه اجتماعي
دانشآموزان پايههاي نهم و دوازدهم دست به كار هشتگ زدن شدهاند؛ درست مانند سال گذشته. عبارت «نه به امتحانات حضوري» دست به دست ميانشان ميگردد. دوازدهميها بايد از يكسو نگران امتحانات حضوري آخرين ارديبهشت باشند و از سمت ديگر نگران كنكور تابستان. اگر سال گذشته را به عنوان تجربهمان از واكنش نظام آموزشي كشور به دوران شيوع در نظر بگيريم حدسش سخت نيست كه باز كمي جار و جنجال بالا ميگيرد و نمايندگان كميسيون آموزش به جمع معترضان ميپيوندند و عاقبت هم امتحانات پايه نهم و دوازدهم و هم كنكور شايد با چند روز اين ور و آن ور برگزار ميشوند. اما موضوع اينجا است كه بخشي از همان دانشآموزان و معلماني كه نگران حفظ سلامت خود هستند، راهي جز برگزاري حضوري امتحانات نميبينند. چرا؟ در يك سال گذشته از نظر آنها ثابت شد كه اعتباري به آزمونهاي مجازي نيست؛ بحث تقلب ريشهدارتر از آن است كه بتوان با حساب امتحان مجازي، انتظار رعايت عدالت در امتيازدهي را داشت.
محمد داوري، مشاور مدرسه و كارشناس آموزش و پرورش ميگويد انواع آموزش آنلاين در بيش از يك سالي كه گذشت، بيشتر متكي به ابتكارات مدارس بوده و تاثيرگذارترين موارد اين نوع آموزش را بيشتر ميتوان در مدارس غيرانتفاعي و خاص و در شهرهاي بزرگ پيدا كرد در عين حال وقتي موضوع آزمونها پيش ميآيد ماجرا متفاوت ميشود: «حتي همانهايي كه در آموزش غيرحضوري با سامانههاي پيشرفته موفق عمل كردند، در بعد از آزمونها ضعيف بودند. يعني به دلايل مختلف فرهنگي و مديريتي و مسائل مختلف، ضعيفترين بخش آموزش غيرحضوري بخش آزمونها بود.» نخستين دليل شكست در اين بخش از نظر او موضوع «تقلب» است، مسالهاي كه پاي اخلاق در سيستم آموزشي را به ميان ميكشد: «حساسيت روي تقلب از نظر اخلاقي و علمي كاهش پيدا كرده است. اكثر بچهها جلوي چشم پدران و مادرانشان تقلب ميكنند. درصد زيادي از والدين هم بدشان نميآيد كه تقلب كنند و تاسفبار اين است كه برخي از آنها اصلا كمك ميكنند كه بچهها تقلب كنند. چون بيفرهنگي تقلب در جامعه ما عاديسازي شده، يقينا اعتبار آزمونهاي غيرحضوري هم به حداقل خودش رسيده.» مساله دوم شيوههايي است كه مدارس استفاده ميكنند؛ شيوههايي كه نظارت بر آزمون را سخت ميكنند: «وقتي تعداد دانشآموز زياد باشد، ارتباط تصويري ميان دانشآموز و معلم يا مراقب نباشد، امكان تقلب هم بيشتر ميشود. ضمن اينكه بچهها با تلگرام و واتسآپ با هم در ارتباط هستند و به هم ميرسانند. در آزمونهاي غيرحضوري بستر براي تقلب آماده است.»
نتيجه همه اينها از نظر او اين است كه نتايج آزمونها نتيجه عملكرد واقعي دانشآموزان نباشد. براي همين است كه ميگويد آزمونهاي بين پايهاي را ميتوان به خاطر شرايط حاكم بر كشور و شيوع بيماري به نحوي سهلتر گرفت اما آزمونهاي بين مقطعي و نهايي باشد قضيه فرق ميكند: «مرحله گذر از دبستان به متوسطه، از متوسطه اول به متوسطه دوم يا دوازدهم، ديگر چارهاي نيست كه نظارت را بيشتر كنند و بيترديد اگر غيرحضوري باشد، اعتبار آزمون پايين ميآيد. حالا بايد بين سلامت افراد و بياعتباري آزمون انتخاب كنند.» اما اين دوراهي هرقدر سخت هم باشد باز حفظ سلامت و جان بايد در اولويت باشد. هيچ راهكار جايگزيني نيست كه بشود اين دو را به جاي دو كفه ترازو، در كنار هم داشت؟ داوري ميگويد: «الان سامانههايي وجود دارد كه امتحانات را حداقل به لحاظ زماني محدود ميكند و خود سامانه هم آزمونها را به ويژه اگر به صورت تستي باشند تصحيح و نتيجه را اعلام ميكند. اما در مجموع راهكارهاي ديگري هم هست. واقعا بهترين محك، نظر معلم است؛ يعني به نمرات مستمر بهاي بيشتري بدهند. اگر بگويند اين دانشآموزي كه يك سال معلم با او ارتباط داشته، الان اگر امتحان ندهد هر معلمي ميتواند بگويد در درس خودش به او چه نمرهاي ميداده؛ اين نظر اعتبارش از هر آزموني بالاتر است.» به نظر او با استفاده از سامانههايي كه زمان امتحان را محدود ميكنند و برگزاري تركيبي از تست و تشريح و نظر معلم واقعا ميشود امتحان را بدون نياز به حضور دانشآموزان برگزار كرد و اگر خيلي بخواهند سختگيري كنند فقط دانشآموزان پايه دوازدهم كه قرار است در صف كنكور باشند براي آزمون به مدارس بروند. او در بررسي راهكارهاي موجود پيشنهادات ديگري هم ميدهد؛ در مجموع معتقد است كه ميشود براي حفظ سلامت دانشآموزان، معلمان و كادر مدارس و البته والدين و در عين حال بالا بردن اعتبار آزمونها فكري كرد: «با اين اوضاع كرونا اگر آزمونها حضوري باشد موضوع فقط رفت و آمد خود دانشآموز نيست، والدين، معلمان و مراقبين و رانندهها و سرويسها هم هست. من آمار دقيق ندارم اما اگر از 15 ميليون دانشآموز، 20 درصدشان هم در پايه نهم و دوازدهم باشند يعني 3 ميليون نفر كه حداقل براي 10 درس بايد به جلسه امتحان بروند. حساب كنيد ببينيد چه تحركي در كشور ايجاد ميشود.» حالا به اين آمار بايد والدين، معلمان، رانندگان و كادر مدارس را هم افزود.
از زبان دانشآموزان
هليا، دانشآموز پايه دوازدهم رشته تجربي است. يكي از هزاران دانشآموزي كه در صف كنكور ايستادهاند اما قبلش بايد آخرين امتحانات دوران مدرسه را پشت سر بگذارد. امسال برخلاف سال گذشته كه كلاس يازدهمي بود، بايد با وجود شيوع كرونا به صورت حضوري امتحان بدهد: «مادرم خيلي نگران است چون چند ساعت هم بايد سر جلسههاي امتحان باشيم و احتمال شيوع بيماري هست. من خودم هم نگران هستم چون بعد از امتحان نهايي هم كنكور داريم اما فكر كنم خيلي نگرانكننده است كه بعد از يك سال درس خواندن و تلاش كردن، يك بيماري باعث شود كه نتوانيم در آزمون شركت كنيم. اما خب حق ميدهم كه امتحانات حضوري برگزار شود چون به صورت مجازي فكر نميكنم خيلي امكان نظارت وجود داشته باشد و به نظرم در حال حاضر چاره ديگري هم نيست.» به نظرش برگزاري حضوري امتحانات منطقي است. سال گذشته كه پايه يازدهم بود امتحان را به صورت مجازي دادند. هنوز اول ماجرا بود و جواب سوالات امتحان را بايد با واتسآپ تحويل ميدادند. يكي از مشكلاتي كه امتحان مجازي به نظرش داشت اين بود كه زمان را كاهش داده بودند در صورتي كه براي امتحانات حضوري در درسهايي مانند عربي 120 دقيقه زمان داشتند: «از يك طرف نگران هستند كه اگر بچهها زمان زيادي داشته باشند تقلبي صورت بگيرد، اما وقتي زمان را كاهش ميدهند، كسي هم كه تقلب نميكند تحت فشار قرار ميگيرد و استرس امتحان براي بچهها مضاعف ميشود.»
تقلب از خاطرات مشترك تمامي نسلهايي است كه به مدرسه رفتهاند. پيش از اينها شايد در حد بازيگوشي دانشآموزان قلمداد ميشد اما حالا سالهاست كه ماجراهاي بسيار در دانشگاهها و حتي در ميان اعضاي هيات علمي دانشگاهها ثابت كرده كه آن بازيگوشيهايي كه روزي در مدارس جريان داشت ميتواند بن و پايه فرهنگي شود كه يك روز اعتبار مدارك و مقالات دانشگاهي را زير سوال ميبرند. حالا براي اين نسل تازه از دانشآموزان چقدر شرح داده ميشود كه تقلب را هم ميتوان در رديف يكي از موارد غيراخلاقي و مذموم ديگر قرار داد؟ هليا ميگويد: «من اين طوري نگاه ميكنم كه آزمون دادن براي اين است كه ما سطح خودمان را بسنجيم اما اين قضيه براي آزمونهاي كلاسي است. در آزمونهاي مهمي مثل نهايي كه قرار است بعدش ديپلم به ما بدهند واقعا بحث سنجيدن خود مطرح نيست. علت اينكه بچهها تقلب ميكنند هم به نظرم اين است كه اجبار امتحان باعث ميشود وگرنه من اگر قرار باشد خودم را بسنجم كه چقدر خوب دارم عمل ميكنم كه فكر تقلب را هم نميكنم.» در امتحان نهايي، سيستم ميخواهد با نمره و ارزشگذاري روي نتيجه امتحان دانشآموزان را روي نردبان نظام امتيازدهي بالا و پايين كند و براي همين است شايد كه نه دانشآموزان و نه والدين آنها شايد به تقلب نگاه امر غيراخلاقي ندارند، نگاه كسب امتياز بالاتر است، چون با همين امتيازها بايد به مراحل بعد رفت: «فكر ميكنم يك نفر فقط بايد از لحاظ روحي خيلي قوي باشد كه فكر كند هر چه را خودش بلد است بنويسد و با تقلب حق كس ديگري را نخورد.»
دال، دانشآموز پايه دوازدهم رشته علوم انساني است. او هم مثل بسياري از دانشآموزان ديگر دارد پيش از هر چيز به خطر برگزار شدن حضوري امتحانات فكر ميكند اما از قضا او هم فكر ميكند براي رعايت «عدالت» نميشود روي امتحانات غيرحضوري حساب كرد. او هم خيلي زود موضوع تقلب را پيش ميكشد: «ما كه كنكور را هم داريم و دغدغه امتحانات نهايي را هم داريم، اين موضوع به فشار رواني ما اضافه ميكند اما خب به هر حال بايد عدالت هم رعايت شود، نميشود كه امتحان غيرحضوري باشد و اين وسط تقلب هم بشود و حقي ضايع شود. شايد اگر پروتكلها رعايت شده و يكسري محدوديتها اعمال شوند يا امتحان به تعويق بيفتد كه شرايط بهتر شود، بشود اين مشكل را حل كرد.» هم نگران تقلب است و هم نگران شرايط اوجگيري شيوع بيماري در كشور و همه اينها او را هم مانند هزاران دانشآموز مانند خودش دچار اضطراب ميكند. به نظرش ميشد شيوهاي در پيش گرفت كه اين دغدغهها دستكم تا اندازهاي كم شوند؟ «راستش سيستم آموزشي ما قابليتش را ندارد. وگرنه ميشد معدل سه سال آخر را در نظر گرفت اما روي همان نمرهها هم ارفاقهايي شده كه باز از عدالت به دور است. به نظرم نه واقعا چارهاش اين است كه حضوري برگزار شود اما به هر حال شرايط هم الان واقعا مناسب نيست.» در حال حاضر بنا بر اين است كه از آخرين روزهاي ارديبهشت امتحانات آنها آغاز شود و خيلي هم فاصلهاي تا آن تاريخ باقي نمانده است. دال ميگويد پدر و مادر او هم نگران هستند اما وقتي از او سوال ميشود كه آيا تلاش كردهاند كه اين دغدغه را با مدرسه يا آموزش و پرورش مطرح كنند جواب ميدهد: «تجربهشان زياد است، ميدانند اين پيگيريها به نتيجهاي نخواهد رسيد اما طبيعتا نگران هستند.»
برميگرديم سر بحث تقلب، كاري كه روي كاغذ به نظر او جزو كارهاي غيراخلاقي دستهبندي ميشود اما در عمل خيليها اين غيراخلاقي بودن را ناديده ميگيرند: «حتي شده در حد يكي، دو سوال يا هرقدر كه لازم بدانند، خيلي از دانشآموزان تقلب ميكنند. همه ميدانند كار مذمومي است اما در عمل انجام ميدهند.» يكي از موارد ديگري كه مطرح ميشود و شايد روي ميزان تقلب كردن بيتاثير هم نباشد اين است كه اصولا چقدر كلاسهاي مجازي، دانشآموزان را براي امتحان حضوري آماده كردهاند؟ كلاسهايي كه مرتبا در يك سال گذشته گزارش شده كه كيفيت خود را از دست دادهاند. «هرقدر هم معلمها تلاش ميكنند باز هم كيفيت كلاسهاي حضوري را نميتوانند داشته باشند. اما ما چون براي كنكور مطالعه ميكنيم درسها را خوب ياد گرفتهايم. شايد در پايههاي ديگر وضع فرق كند. با توجه به تجربهاي كه از آموزش غيرحضوري سال گذشته داشتم به نظرم به هيچوجه به اندازه آموزش حضوري اثرگذار نبود. در امتحانات تقلب فراواني ميشد. به نظرم اصلا امتحان ميگرفتند كه فقط بگويند امتحان برگزار شده وگرنه واقعا ارزش علمي نداشت.» كلاس دوازدهميها كمبود كلاسهاي مجازي را با خواندنهاي مكرر خودشان براي كنكور جبران ميكنند و با وجود همه نگرانيهايي كه بابت وضعيت شيوع كرونا در كشور دارند بايد يك چشمشان هم نگران نمره امتحانات نهاييشان باشد و يك چشمشان نگران فرارسيدن تاريخ كنكور سراسري. هر چند حالا در شبكههاي اجتماعي هشتگهاي نه به امتحانات حضوري داغ ميشود، اما بخشي از دانشآموزان كه يك سال گذشتهشان را وقف كنكور كردهاند هم نگران اين هستند كه حفظ سلامت، عدالت در نمرهها و امتيازي كه آنها را به مرحله بعد ميرساند هم برقرار باشد.