تابآوری در برابر اخبار ناگوار (۲)*
کاوه گرایلی
به گمانم در مواجهه با اخبار و وقایع ناگواری که خود را عاجز از مقابله با آنها میبینیم، باید فاصله و موقعیت ذهنی خود را تغییر داد. به چه معنا؟ یعنی گاهی کمی ارتفاع گرفت و از بالاتر و دورتر صحنه را مشاهده کرد؛ هم در بُعد زمان و هم در بعد مکان؛ در بعد زمان، یعنی به جای زمان واقعه که نزدیک است، به میانجی تاریخ، کمی فاصله گرفت و به گذشته دور یا نزدیک رفت. وقتی در تاریخِ بشر نمونههای مشابه یا وضعیتهای حتی بدتری را از آن بحران و مصیبت کنونی میبینیم، کمی از فضای آخرالزمانی دور میشویم و درمییابیم که ما همیشه در میانه تاریخ به سر میبریم؛ پیش از ما انسانهای بسیاری آمدند، کمی بیشتر یا کمتر لذت بردند، رنج کشیدند و رفتند و پس ما نیز چنین خواهد بود. ضمن آنکه مطالعه تاریخ در وضعیت و الگوهای نسبتا مشابه میتواند درسآموز نیز باشد نباید در تاریخ گم و نسبت به بحرانها و مصائب کنونی بیتفاوت شد.
اما از ارتفاع بالاتر دیدن در بعد مکان، یعنی به جای تمرکزِ صرف روی نقاط بحرانی و تیرگیها که به نظر همهجا را فرا گرفته، فضای مابین بحرانها و روشنیها را نیز دید. تمرکز روی مصیبتهای جهان همانقدر دید تحریف شدهای از واقعیت به ما میدهد که انکار و نادیده گرفتن بحرانها و رنجها. دیدن افرادی که در مصیبتها و گرفتاریها، زندگی شرافتمندانه و رفتار مسوولانه دارند و مشاهده کارهایی که با وجود تمام موانع و سختیها، با هدف کاهش رنج دیگران و افزایش خیر جمعی انجام میشود، میتواند در وضعیت استیصال و احساس ناتوانی، الهامبخش باشد؛ حتی گاهی مشاهده و درک اینکه چگونه وقوع یک مصیبت در مرکز توجه، آگاهی جمعی در اطراف را نسبت به وضع موجود به طرز محسوسی افزایش میدهد، سویه دیگر ماجراست. اما گونه دیگر تغییر فاصله نسبت به اخبار و بحرانها، کاهش ارتفاع و نزدیکی به «اینجا» و «اکنون» و تجربه زمان و مکانی است که در آن به سر میبریم. ارتباط با طبیعت، دروننگری، آگاهی از تنفس، مراقبه، کار بدنی و ورزش راههایی است که ما را به «اینجا» میآورد و در صورت ذهنآگاهی میتوانیم در «اکنون» باشیم و تعادل ذهن از دست رفته خود در مواجهه با اخبار ناگوار را تا حدی بازیابیم و حتی بتوانیم قدرت و توانایی خود برای مقابله عملی با مشکلات و مصیبتها را دوباره به دست آوریم. ما در زندگی، معمولا در یک موقعیت (ارتفاع) ثابت ذهنی نسبت به پیرامون به سر میبریم؛ یا در آوار اخبار فجایع و بیدادها، گم، کرخت و فلج میشویم و عملا امکان تاثیرگذاری خردمندانه را از دست میدهیم یا چنان به هر چیزی که ما را از وضعیت مصیبتبار و ناخوشایند کنونی دور کند پناه میبریم و غرقِ آن میشویم که مصیبتهای در اطراف را نمیبینیم یا آنقدر به «خود» مشغول میشویم که از رنج «دیگری» غافل میشویم. پیگیری مدام اخبار، گرفتن فرصت خلوت با خود و اندیشیدن است و قطع ارتباط مطلق با اخبار، زیستن در حبابی است که دیر یا زود میترکد. به گمانم یکی از ضروریترین مهارتهای فردی برای زیست جمعی، تغییر موقعیت (ارتفاع) نسبت به بحرانها و وقایع و جابهجایی میان وضعیتها و زمانها است تا ضمن تابآوریِ فردی، امکان تشخیص بهترین تصمیم یا کنش ممکن برای مواجهه با مصیبتها، بحرانها و نهایتا مراقبت از دیگران را داشته باشیم.
به بحرانهای اطراف و رنج دیگران نباید بیتفاوت بود اما در میانه مصیبتها، لازمه هرگونه مراقبت از دیگری، تابآوری و مراقبت از خود است. مشکل جایی است که «مراقبت»، از خود آغاز و به خود ختم شود.
* قسمت دوم و پایانی یادداشتی که پیش از این در همین ستون (جریان) چاپ شده است.