چشمانم باز است چون اميدوار به تو هستم
سيدمحمدعلي ابطحي
خدايا ميداني چرا يك سره از تو درخواست دارم؟
چرا اينقدر هنوز به لطف تو طمع دارم؟
چون از ديرباز، از وقتي خودم را شناختهام به لطف تو اميد داشتهام.
ميدانم تو برخودت واجب كردي كه با ما مهربان باشي.
همهچيز دست تو است.
همه ما خانواده تو هستيم.و در دستان تو قرار داريم.
سطح تو خيلي بالاست.
خدايا وقتي كه هيچ راهي ندارم، جوابم را بده.
وقتي زبانم بند ميآيد و نميتوانم جوابت را بدهم، كمكم كن
وقتي روانم پريشان ميشود، اضطراب وجودم را ميگيرد، بر من ترحم نما.
اي خداي بزرگ
وقتي فشار به اوج ميرسد، نااميد مطلق ميشوم، خودت به من اميد ببخش
من نادانم. به خاطر نادانيم طردم نكن
صبرم كم است. ميدانم. به خاطر كمتحمليام نعمتت را از من منع نكن
به خاطر نداريام به من عطا كن
به خاطر ضعفم به من رحم كن
پروردگارا تكيه گاهم تو هستي.
اميد و توكل و اطمينان خاطرم هم تويي.
به مهرباني تو دل بستهام.
بار سنگينيام را دم خانه تو به زمين گذاشتهام.
به لطف تو، مقصودم را طلب ميكنم.
هرچه دعا ميكنم، ميدانم نبايد بيايم در خانه تو. ولي كرمت را چه كنم؟
پريشانم.پريشان.
عيالواري خودم را به بينيازي تو جبران ميكنم.
زير سايه عفو توسر پا هستم.
چشمانم باز است، چون اميدوار به تو هستم.
نگاهم را دوختهام به محبت تو . و حتي پلك نميزنم
با اين همه اميد آيا هنوز ممكن است من را در آتش جهنمت بسوزاني؟