روايت نماينده اصلاحطلب مجلس نهم از تصميم انتخاباتي رييس پيشين قوه مقننه
لاريجاني ميآيد
علي لاريجاني راندهشده از اردوگاه اصولگراياني كه حالا تندروترهاي اين جريان زمام امورش را به دست گرفتهاند، اگرچه نزد اصلاحطلبان به عنوان اصولگرايي معقول و منطقي، سياستمداري محترم است اما به عنوان كانديداي انتخابات رياستجمهوري چندان محبوب اصلاحطلبان نيست. اين اوضاع اما ظاهر او را به تمامي از ادامه حضور در سطح نخست سياستورزي نااميد نكرده و همچنان براي خود در آينده سياسي ايران جايگاهي رفيع متصور است؛ جايگاهي كه ميتوان همان باشد كه اين روزها بسياري از سياستمداران ايراني چشم به آن دوختهاند؛ «رياستجمهوري» سال 99 كه هنوز به نيمه نرسيده، شاهد اخبار اعلام كانديداتوري اين و آن كانديداي انتخابات رياستجمهوري بود، براي لاريجاني چندان پرخبر نبود. البته گمانهزنيهاي انتخاباتي هرگز لاريجاني را رها نكرد اما نزديكانش جملهاي تكراري در پاسخ به تمام آن گمانهها و احتمالات در جيب داشتند؛ «آقاي لاريجاني نفيا و ايجابا درباره كانديداتوري انتخابات رياستجمهوري صحبت نكرده است»؛ موضعي بلاتكليف و دوگانه كه نشان ميداد در عين حال به زعم برخي اينطور تفسير ميشد كه او اگر احساس كند كه شرايط براي پيروزياش مهياست، وارد گود ميشود. در اين ميان طيف تندروتر جريان اصولگرا و مشخصا پايداريهايي كه سالهاست هويت خود را به عنوان سياستمداراني اصولگرا در تضاد و تنافر با لاريجاني و امثال او تعريف كرده و هرگز عداوت و خصومتشان را با اصولگرايان ميانهرويي چون لاريجاني پنهان نميكنند، هربار زمزمهاي از احتمال ورود لاريجاني به انتخابات به ميان ميآمد، عليه او موضع گرفته يا دستكم خود را از او جدا كردهاند اما همه اصولگرايان چنين موضعي نداشتند و اتفاقا برخي اصولگرايان معتدل و ميانهرو خود را حامي لاريجاني و لاريجاني را نيرويي در زمره خوديها ميشناسند. چنانكه حتي برخي ناظران معتقدند مهمترين نهاد انتخاباتي اصولگرايان كه همان شوراي وحدت باشد و مدتي است با محوريت جامعه روحانيت مبارز فعال شده، در ظاهر از رييسي ميگويد اما مطلوب حقيقي و باطنياش، لاريجاني است. همزمان اگرچه طيفي از اصلاحطلبان چنين نگاهي به لاريجاني دارند اما باتوجه به تجربه ائتلاف 92 و 96 و عاقبت حمايت از اصولگرايي ميانهرو همچون حسن روحاني، كمتر حاضرند به صراحت از حمايتشان از لاريجاني بگويند و آنان هم كه چنين مواضعي دارند، در اقليت قرار گرفته و به واقع صدايشان، صداي جريان اصلاحات نيست. حسين مرعشي، سخنگوي حزب كارگزاران سازندگي به عنوان تشكيلات اصلاحطلبي كه بيشتر از ديگر اصلاحطلبان به لاريجاني نزديك است، ديروز در گفتوگويي در واكنش به احتمال حمايت اصلاحطلبان از كانديداتوري لاريجاني به خبرگزاري تسنيم گفته است: «بين اصولگرايان تيپهايي مثل ناطقنوري، باهنر و پورمحمدي طرفدار لاريجاني هستند و تا امروز در شوراي وحدت نتوانستهاند آقاي لاريجاني را به عنوان كانديدا جاي بيندازند ولي در جبهه اصلاحات هيچ امكاني براي همكاري با آقاي لاريجاني وجود ندارد.» اما هنوز چندساعتي از انتشار اين سخنان سخنگوي كارگزاران سازندگي نگذشته بود كه خبر ورود لاريجاني به صحنه انتخابات روي خروجي رسانهها رفت و جالب آنكه منبع خبر، نه اصولگرايي ميانهرو، بلكه يكي از نمايندگان دوره نهم مجلس بود كه به عنوان معدود اصلاحطلبان آن دوره پارلمان شهره بود. بر اين اساس كمالالدين پيرموذن در سخناني كه پايگاه خبري- تحليلي مدارا منتشر كرد، گفته است: «اطلاع موثق يافتم كه دكتر لاريجاني باتوجه به درخواست گروههاي مرجع و بزرگان دين و ملت، كانديداتوري رياستجمهوري را قبول كرده و به منظور كمك به منافع نظام و كيان و ملك و ملت مجدانه وارد اين عرصه خطير شده است.» اين چهره سياسي معتقد است: «با حضور لاريجاني در انتخابات رياستجمهوري۱۴۰۰همگان شاهد رقابت جانانه او با ساير كانديداهاي جريانات فكري جامعه در مناظرات انتخاباتي و تبليغاتي خواهند بود.» جالب آنكه پيرموذن در ادامه گفته است: «بيترديد به نتيجه رسيدن توافق ايران با 1+5 در توفيق لاريجاني و كانديداهاي جريانات اصلاحات ميسر خواهد بود.»