مشاركت تابع چيست؟ (۳)
عباس عبدي
سال 1376 ماجرا به كلي تغيير كرد و به يكباره مشاركت از 51 به 80درصد رسيد. يعني درصد مشاركتكنندگان 1.6 برابر شد! حدود 75 درصد هم به تعداد مشاركتكنندگان اضافه شد. چرا؟
سه عامل موثر بر ميزان مشاركت انتخاباتي در موثرترين حالت براي انگيزه دادن به مردم قرار گرفتند. اول بدي شرايط، دوم رقابت موثر و واقعي و سوم اميد. در بدي اوضاع در آن مقطع زماني، اتفاق نظر نسبي وجود دارد. هم روابط خارجي بههم ريخته بود و سفراي اروپايي ايران را ترك كرده بودند و سايه شوم واكنش نظامي نسبت به برخي اتهامات وجود داشت و هم وضع تورم و نابرابري خراب بود. بهعلاوه نيرويي كه خود را براي جانشيني آقاي هاشمي آماده ميكرد، از نظر فرهنگي سياستهاي غيرقابل تحملي را پيگيري ميكرد. از سوي ديگر رقابت انتخاباتي به نسبت واقعي و جدي بود. هر چند ميكوشيدند كه حضور خاتمي را براي بازارگرمي و داغ كردن تنور انتخابات نشان دهند ولي درنهايت معلوم شد كه اين كار پرخطري بوده است و تنور، آنقدر داغ شد كه نان را سوزاند. اميد نيز در مواضع سيدمحمد خاتمي موج ميزد و واقعا هم پس از پيروزي چنين شد. هر چند در يك استان دستكاريهايي در صندوق آرا كردند ولي انتخاباتي مدني برگزار شد و كشور را چند گام به جلو برد.
سال 1380 با كاهش مشاركت مواجه شديم و از 80درصد سال 1376 به 68 درصد رسيد. هر چند 10 نامزد تاييد شده بودند كه 9 نفر براي رقابت با آقاي خاتمي به ميدان آمدند و اين بيشترين تعداد نامزدهاي تاييد صلاحيت شده براي انتخابات رياستجمهوري بود. ولي رقابت به معناي دقيق كلمه وجود نداشت، زيرا معلوم بود كه رقباي 9گانه صوري و ضعيف هستند و هموزن با خاتمي نيستند و هيچ نوع رقابت واقعي وجود ندارد و راي آقاي خاتمي، نه به لحاظ تعداد مطلق آن كم شد و نه به ياسين ساقي| اولين نشانه موفقيت يك دستگاه سياسي، مشروعيت و مقبوليت آن در نزد افراد جامعه است و امروزه ميزان اين مقبوليت هنگام برگزاري انتخابات سنجيده ميشود. فارغ از اين مساله كه كدام حزب و تفكر پيروز كارزار انتخابات ميشود، ميزان بالاي مشاركت مردمي مهر تاييدي بر اين مساله است كه عملكرد مسوولان و تصميماتشان توانسته اعتماد افراد جامعه را جلب كند.
آنچه باعث حضور پررنگتر شهروندان در يك همهپرسي اجتماعي بزرگ مثل انتخابات ميشود، مهم دانستن نتيجه و اثرات آن انتخاب در ذهن افراد است. جامعه زماني كه احساس كند انتخاب يك گزينه تفاوتي با گزينههاي ديگر ندارد، پاي صندوق راي نخواهد آمد. درواقع مردم وقتي مشتاقانه در انتخابات شركت ميكنند كه بهبود شرايط معيشتي يا تحقق ساير خواستههايشان را از انتخابهاي قبلي ديده باشند. متاسفانه عملكرد دولتهاي قبلي در ايجاد اين اميد و پويايي اجتماعي، قابلدفاع نيست و به جاي آنكه انتخابات يك موقعيت مناسب براي توده مردم باشد تا در سرنوشت خود و كشور اثرگذار باشند، صحنه تخريب رقبا و قدرتنمايي براي احزاب سياسي شده است.
مساله ديگري كه در ترغيب مردم به مشاركت نقش دارد، وجود تفكرات و چهرههاي جديد است كه به دليل ابقا يا جابهجايي مسوولان سابق از يك مقام به مقامي ديگر باعث شده تا افراد و تفكرات جديد كمتر فرصت شناخته شدن نزد مردم را داشته باشند. البته چهرههايي هم هستند كه احتمالا براي كانديداتوري، با وجود فشارهاي احتمالي بر شوراي نگهبان، تاييد صلاحيت نميشوند و حاميان خاص خودشان را دارند كه آنها نيز اكثرا تنها براي راي دادن به كانديداي موردنظر خودشان حاضر به شركت در انتخابات ميشوند.
از سويي صداوسيما هم در ترغيب مردم براي مشاركت در انتخابات همواره نقش مهمي داشته است، ولي عملكرد سالهاي اخير رسانه ملي و گسترش شبكههاي اجتماعي و رسانههاي خارجي نقش مثبت اين نهاد را كمرنگتر كرده است.
درنهايت به نظر ميرسد با توجه به وضع موجود و همهگيري ويروس كرونا، ميزان مشاركت مردمي در انتخابات پيشرو احتمالا كمتر از دورههاي گذشته باشد. البته در دهههاي قبل و انتخابات پيشين هم پيشبينيهايي از كمتر شدن ميزان مشاركت مردمي وجود داشته كه برخلاف انتظار با مشاركت بالاي رايدهندگان به پايان رسيده است. علت اين رويداد ظهور چهره و تفكري جديد بين نامزدهاي انتخابات بود كه سبب ايجاد يك دوقطبي سازنده در انتخابات شده و باعث ميشد كه پيروان هركدام از دو سر طيف براي پيروزي و روي كار آمدن تفكر خود پاي صندوقهاي راي بيايند. اين پيشامد براي اين دوره از انتخابات دور از انتظار است؛ چراكه چهرهاي كه بتواند اطمينان جامعه را جلب كند و مردم را به شركت در انتخابات ترغيب كند، وجود ندارد. حتي اينطور به نظر ميرسد كه احزاب براي ائتلاف بر سر يك گزينه به دعوت از نامزدهاي شكستخورده ادوار گذشته روي آوردهاند و با اين شرايط، بعيد است كه بتوان انتظار مشاركتي مانند دورههاي قبل را داشت؛ مگر آنكه در روزهاي اندك باقيمانده، با توجه به آنكه هنوز نتايج بررسي صلاحيت كانديداها اعلام نشده، شاهد تحولي در شرايط موثر بر انتخابات باشيم.