امانتداري در دانشگاه فرهنگيان
محمد داوري
خبر غيرمنتظره نبود اما آش آنقدر شور بود كه داد همه را درآورد و حتي آشپز هم انگشت به دهان ماند كه اين چه آشي است در اين ماههاي آخر پخته است؛ آنهم براي يك دانشگاه و آن هم براي دانشگاه فرهنگيان كه قرار است معلماني را تربيت كند براي تربيت كردن چند نسل، يعني معلمي كه حداقل بايد سي سال كودكان و نوجوانان اين مرز و بوم را تربيت كند.
خبر انتصاب دو نفر از روحانيون تراز اول و شناختهشده در نگرش و منش كه مردم اگر آنها را نشناسند قرار گرفتنشان در كنار يك شخصيت اصولگرا معنادار است شوكي خبري بود در اين هياهوي خبرهاي انتخاباتي و سياسي؛ شوكي كه آنقدر شديد بود كه جامعه به ويژه جامعه فرهنگي هنوز توان واكنش نشان دادن را هم ندارند و مات و مبهوت ماندهاند كه اين چه انتخابي است كه روحاني در اين ماههاي پاياني خود داشته است و شوراي انقلاب فرهنگي مگر در آستانه يك انقلاب فرهنگي ديگر قرار داد كه چنين انتخاب ناهمسو با نياز و انتظار نظام آموزشي ما انجام داده است؟!!
اين آقايان كه 40 سال است در نهادهاي بالادستي سياستگذاري نمودند الان بايد در صندلي داغ پاسخگويي بنشينند و بگويند چرا نظام آموزشي ما ناكارآمد است نه اينكه فرمان مهمترين نهاد تربيتي را به دستان كساني بدهند كه خود مقصر اصلي اين ناكارآمدي هستند. مگر كارنامه و نقش اين افراد روشن نيست؟ مگر اين نقش و كارنامه مورد انتقاد نيست؟! پس با چه منطقي اين انتصاب صورت گرفته است؟! آقاي رييسجمهور يا از شرايط نظام آموزشي و دانشگاه فرهنگيان بياطلاع است يا اينكه كلا آموزش و پرورش و تربيت معلم و دانشگاه فرهنگيان برايشان اهميتي ندارد كه در هر صورت بايد گفت واي به روزي كه بگندد نمك. ترديدي ندارم كه در روزها و هفتههاي آينده نقدهايي را از سوي فعالان رسانهاي حوزه آموزش و پرورش و كارشناسان اين حوزه خواهيم شنيد چرا كه مطمئن هستم شوري اين آشي كه روحاني براي نظام آموزشي ما پخته نميتواند واكنشي را ايجاد نكند. چون پرسش اساسي اينگونه مطرح است كه اين آقايان از چه جهتي ميتوانند امين مردم باشند در دانشگاهي كه معلمان تربيت ميشوند و مردم بايد فرزندانشان را به دست تربيتشدگان اين دانشگاه به امانت بسپارند آيا امانتداري اين آقايان در مسووليتها و نقشهايي كه داشتهاند مورد ارزيابي قرار نگرفته است؟! مگر اين آقايان آزمون امانتداري را در سمتهاي گذشته به خوبي پس دادهاند؟ از طرفي مگر قطعالرجال يا قطعالنسا است كه دوباره بايد همين نامهاي تكراري براي تكرارهاي بيحاصل تكرار شود؟!!!