اپيدمي قتلهاي خانوادگي
محدثه كاظمي
بابك خرمدين را پدرش قطعهقطعه كرد! پدر بابك خرمدين، چند سال پيش، دختر و دامادش را نيز قطعهقطعه كرده بود! مادري در اسفراين دو فرزند خودش را كشت! پسري در رشت، پدرش را با شليك دو گلوله كشت!
قتلهاي خانوادگي كه گويا اين روزها به اپيدمي تبديل شده، هر روز بيخ گوشمان اتفاق ميافتند و آنچه برجاي ميگذارند آه و افسوس است! قتلهايي خانوادگي كه خبر آنها با فاصله زماني كوتاه از سوي رسانههاي مجازي منتقل ميشوند؛ همان رسانههايي كه تولدشان با نام انقلاب ديجيتالي همراه بود، انقلابي كه قابليت انتقال هر نوع خبري را در كوتاهترين زمان ممكن و فارغ از بعد مسافت ايجاد كرد. فاصله انتقال پيامها به قدري كوتاه است كه فرصت كافي براي تحليل را از شنوندگان و خوانندگان سلب ميكند؛ مردم به مدد رسانههاي مجازي از حادثهاي به حادثه بعدي و با سرعتي زياد پرتاب ميشوند، گويي كه اين مردم در منجنيقي گرفتار آمدهاند! اين بدين معناست كه در كوتاهترين زمان ممكن، همه افرادي كه به رسانههاي مجازي دسترسي دارند از موضوعات مختلف مطلع خواهند شد.
اينكه اين حوادث پيامد بحرانها و ناملايمات به هم پيوسته اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي است قابل چشمپوشي نيست، اما مساله زماني حاد و بغرنج ميشود كه با ساخت انواع جوكها در برابر اين مسائل مواجه ميشويم! جوكهايي كه آنچنان ماهرانه خلق ميشوند كه عموم مردم با پيشينههاي گوناگون فرهنگي و اجتماعي را به خنده وا ميدارند. ما در رويارويي با اين قبيل حوادث، فارغ از ريشهيابي و واكاوي ابعاد مختلف اين اتفاقات ناگوار، صرفا به آنها ميخنديم. خندهاي كه شايد به مثابه اولين سلاح ما در برابر هجمه حوادث ناگوار روزمره است! حوادثي كه حتي فرصت تامل و تمركز را نيز از ما دريغ ميكنند!
به نظر ميرسد آسيبي كه اين لبخندها بر جاي ميگذارند، از بين بردن قبح مساله بزرگي چون قتل، آن هم قتل اعضاي خانواده به دست ساير اعضاي خانواده است!
هر جامعهاي واجد ارزشها و هنجارهايي است كه بدون آنها، جامعه به جنگلي آشوبناك بدل خواهد شد كه قويها به راحتي ضعيفان را كنار ميزنند كه يادآور همان عبارت معروف است: سنگ رو سنگ بند نخواهد شد. واقعيت اين است كه هيچ چيز براي يك جامعه دردناكتر از ريختن قبح بديها و گسستن تار و پود ارزشهاي اخلاقي و اجتماعي نيست و متاسفانه عبور آسان از اين مسائل باعث شيوع فراوان اين اتفاقات بين ديگران خواهد شد. بيگمان با جدي نگرفتن اين حوادث و تكرار و توالي آنها، انتظار روي دادن اين دست اتفاقات دور از ذهن نخواهد بود! و كم نخواهند بود لحظاتي كه بايد بار ديگر به اين دست جوكها بخنديم!