كنشگري و حس تعلق
محدثه كاظمي
فارغ از اينكه قتل بابكها و روميناها، قتل پدران و همسران مسائلي هستند كه ابعاد مختلف اجتماعي، فرهنگي و سياسي آنها قابل بررسي از سوي كارشناسان اين حوزه است، فارغ از انواع گرانيها، صفها و كمبودهاي كوچك و بزرگ در يك كشور، بيان و ابراز انواع واكنشها از ديدگاههاي مختلف، خود نشاني است از بارقههاي اميد در ميان تاريكي! پس از قتل بابك خرمدين و قتلهاي ديگر، بسياري از افراد و رسانهها تلاش كردند تا مساله را از زواياي مختلفي بررسي كنند! صف مرغ و روغن به تيتر ثابت روزنامهها و موضوع روز برنامههاي راديو و تلويزيون تبديل شد! كرونا و واكسن، توليد، واردات و صادراتش، موضوع داغ انواع رسانهها بود و همچنان هست؛ برق و آب، دغدغه اهالي رسانه و عامه مردم شد! به نظر ميرسد اينكه تيتر بيشتر روزنامهها، رسانههاي رسمي و مجازي به موضوعات روز از قبيل قتل، گراني، آتشسوزي، كرونا و واكسن و... اختصاص مييابد، بدان معناست كه هنوز در جامعه كنش و كنشگري وجود دارد و فزوني مشكلات، افراد جامعه را به افرادي خنثي و بيتفاوت بدل نكرده است و همچنان نوعي حس تعلق به جامعه پابرجاست! حس تعلقي كه براي يك جامعه چون هويت فردي براي هر شخص، حياتي و الزامي است؛ حس تعلقي كه از باورها، هنجارها و ارزشهاي مشترك ميان گروههاي مختلفي از مردم خبر ميدهد؛ حسي كه هويت گروهي را تقويت كرده و براي جامعه و دوام آن به مثابه نوعي مكانيسم دفاعي عمل ميكند. به نظر ميرسد مردم به ندرت از اين احساس كه بر اوضاع مسلط نيستند، لذت ميبرند و در واقع آنها ترجيح ميدهند دنيايي قابل پيشبيني داشته باشند؛ به همين دليل است كه با انواع كنشها و واكنشها در برابر ناملايمات و وضع نامساعد موجود تلاش ميكنند تا نشان دهند كه يك موقعيت خاص تا چه ميزان با دنياي متناسب و دلخواهشان فاصله دارد...
زواياي پنهان و آشكار موضوعات را با زبان جدي و طنز بيان ميكنند و از پويايي و زنده بودن سيستمي ميگويند كه ميتواند همچون فرآيندي دايما تجديد شود.
تصور كنيد كه افراد جامعه در برابر اتفاقات روزمره پيرامون خود سكوت كنند! اين سكوت از جامعهاي رخوتناك خبر ميدهد، جامعهاي كه تك تك اعضاي آن به جاي قرار گرفتن در يك كشتي واحد، سوار بر قايق شخصي خود باشند و هر قايق مسيري مجزا را در پيش گرفته باشد. اين حس تمايز از جامعه ميتواند به راحتي امنيت جامعه را با خطر نابودي روبهرو كند! پس كنش و كنشگري و حس تعلق براي يك جامعه چون نعمتي است كه بايد قدر آن دانسته و براي ماندگار ماندن آن تلاش شود.