سيدحسن خميني و محسن غرويان از محدود كردن انتخاب مردم انتقاد كردند
مشروعيت نظام در گرو نظر جمهور
انتقادهاي سيدحسن خميني نسبت به عملكرد شوراي نگهبان در روند بررسي صلاحيت كانديداهاي سرشناس اين دور از انتخابات همچنان ادامه دارد. او كه خود به توصيه رهبري از حضور در كارزار انتخابات ۱۴۰۰ كنار كشيد، حالا و پس از ردصلاحيت گسترده نامزدها نسبت به آنچه رخ داده، انتقاد و اعتراض جدي خود را صريح بيان ميكند. نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي چنان در واكنش به اين ماجرا جدي است كه حتي صحبتهاي به نسبت تهديدآميز مهدي طائب هم نتوانسته او را از بيان انتقاداتش منصرف كند؛ چنانكه روز گذشته در مراسم اختتاميه دهمين رويداد «طريق جاويد» بار ديگر از اين فرصت براي بيان ديدگاه و انتقاداتش استفاده كرد. يادگار امام معتقد است: «اينكه گفته ميشود حكومتي كه اقبال عمومي را ندارد مشروع نيست، حكم خداست. لذا اگر كسي ميگويد خروج جامعه از حيثيت تاثيرگذاري، مخالفت با مشروعيت است؛ اين بدان معناست كه او دارد قيدي از قيود را از موضوعيت خارج ميكند.» او گفته كه «ما در طول تاريخ خود بسيار حاكماني داشتهايم كه فقيه نبودند و فاسق بودهاند و ميگفتيم حكومتشان حكومت جور است؛ چرا؟! به اين دليل كه قيد موضوع را نداشتهاند.» او تاكيد دارد كه «وقتي ميگوييم اقبال عمومي و نظر جمهور كه برمبناي حكم عقل همان نظر اكثريت است، شرط مشروعيت نظام است و انتخابات مشروعيتساز است از اين جهت است كه اقبال عمومي در منظر امام، جزو موضوع است. همان خدايي كه گفته اگر فقيه و عادل و آگاه به زمان نيستي، ولايت نداري، قيد پذيرش مردم را نيز قرار داده است.»
نكته مطرح شده از سوي نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي را روز گذشته محسن غرويان، استاد حوزه علميه و جامعهالمصطفي هم به بياني ديگر مطرح كرده است: «اگر يك امام جمعه عادلي بگويد ميخواهد نمازجمعه را بدون حضور مردم اقامه كند، از نظر شرعي مشروعيت ندارد. حكومت هم همينطور است. يعني نقش مردم و حضورشان در حاكميت و حكومت اسلامي موثر است. همانطور كه تا مردم نباشند، امام جمعه عادل نميتواند نمازجمعه برگزار كند. شارع مقدس نماز جمعه را بدون حضور مردم مشروع نميداند، حكومت نيز اينگونه است.» غرويان كه به دليل سالها ارتباط نزديك به مرحوم مصباحيزدي و برخي ديگر از روحانيون بلندمرتبه اصولگرا و جناح راست و البته عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم، باوجود ديدگاه انتقادي نسبت به برخي مسائل به عنوان يك روحاني اصولگرا شناخته ميشود، جمله معروف بنيانگذار جمهوري اسلامي مبني بر اينكه «ميزان راي ملت است» را چنين تفسير ميكند: «اكثريت مردم بايد در صحنه باشند تا بتوانيم بگوييم حكومت ديني و اسلامي است. از اينجا نقش و اهميت حضور حداكثري مردم روشن ميشود.» به گفته غرويان، امام هميشه نگاهشان به مردم اينگونه بود كه آنها ذيحق هستند و راي و اظهارنظر و انتخاب حق مردم است و كسي نميتواند اين حق را از مردم بگيرد. به بيان ديگر، اسقاط حقوق مردم حرام است و راي دادن و انتخاب كردن حقي است كه خداوند براي مردم قرار داده و بايد زمينههاي استيفاء حق مردم در نظام اسلامي فراهم شود. نكتهاي كه يادگار اما هم آن را با اشاره به فلسفه بعثت انبيا يادآوري ميكند: «آيه شريفه «لقد أرسلنا رُسُلنا بِالبيناتِ وأنزلنا معهُمُ الكتاب والميزان لِيقوم النّاسُ بِالقِسطِ» براي چيست؟ به اين آيه توجه كنيد. نميگويد «ليقيم الناس بالقسط»؛ نميگويد ما همه پيامبران را فرستاديم تا مردم را اقامه به قسط كنند، بلكه ميگويد، پيامبران همه ميآيند تا مردم «خودشان» اقامه به قسط و عدالت كنند. جامعه بايد خودش همراه و همدل باشد. نميشود براي مردم تصميمگيري كرد.»
غرويان هم مانند سيدحسن خميني معتقد است كه نبايد براي مردم تصميمگيري كرد. اين عضو هيات علمي جامعهالمصطفي با همين نگاه به گفتههاي چند روز پيش آيتالله جواديآملي مبني بر اينكه «مردم پشتوانه حكومتند و حضرت امام هيچگاه خود را از مردم جدا نميدانستند»، اشاره و در ادامه تاكيد كرد كه «بايد سياستها و روش حكومتداري به گونهاي باشد كه بين مردم و حاكميت، مردم و دولت فاصلهاي نيفتد و مردم احساس نكنند كه جاي ديگري براي آنها تصميمگيري ميشود يا جاي ديگري براي آنها انتخاب صورت گرفته است.» اين استاد حوزه علميه وجود چنين احساسي در بين مردم را «بسيار خطرناك» ميداند و ميگويد: «بايد ميان مردم و حاكميت اعتماد و شفافيت باشد. مردم بايد با رغبت پاي صندوق بيايند و به كساني كه تشخيص دادهاند ميتوانند مشكلات كشور را از حيث داخلي و بينالمللي حل كنند، راي دهند. اين افراد بايد در دسترس مردم باشند و جامعه ببيند كه قدرت انتخاب دارد.»
با وجود توصيههاي مكرر اين سالهاي اخير مبني بر حفظ سلايق گوناگون در عرصه سياسي و جلوگيري از حذف نگاههاي متفاوت از گردونه انتخابات اما آنچه در عمل ديده شده، حذف نگاه مخالف و ردصلاحيت چهرههايي بوده كه نگاهي متفاوت را دنبال كرده و ميكنند؛ نكتهاي كه سيدحسن خميني در اعتراض به آن گفته است: «دوستان انصاف داشته باشند؛ ببينند اگر آنچه واقع ميشود مطابق ذائقه آنها نبود همين مقدار صحبت ميكردند؟ قسط به چه معناست؟ عدالت. آزادي هم عدالت است. عدالت را تنزل دادن به عدالت اقتصادي، كشتن عدالت است. البته عدالت را از حوزه اقتصادي خارج كردن نيز دست بردن در مفهوم عدالت است.» يادگار امام تاكيد دارد كه «آزادي يعني عدالت سياسي؛ آزادي يعني همان مقدار كه شما حق داري صحبت كني من هم حق دارم؛ يا همانقدر كه شما حق داري راي دهي من هم حق دارم. يعني همان اندازه كه شما حق داري، نماينده خود را انتخاب كني، من هم حق دارم كسي كه دلم ميخواهد انتخاب كنم. من نيز حق دارم آني را كه دلم ميخواهد انتخاب كنم. البته هر كدام مورد اقبال اكثريت واقع شد، محل اطاعت است. نميشود تو براي من منتخب معرفي كني و بگويي بيا و به اين راي بده! همانطور كه نميتوانم من براي تو اين كار را كنم.»