كشمكش ميان حقيقت و مصلحت
ابوالفضل نجيب
در خوشبينانهترين حالت وضعيت جامعه امروز ما از ادامه كشمكشي ظاهرا بيبازگشت حكايت دارد؛ كشمكش بيوقفه ميان ترجيح مصلحت بر حقيقت. آن هم و هنوز در شرايطي كه بسياري حقايق ناگفته و نانوشته طي سالهاي گذشته و امروز بر زبان اغلب مصلحتانديشان جاري و ساري است. آنچه در سومين مناظره ميان كانديداهاي رياستجمهوري بيان شد ناظر بر اين كشمكش كهنه است و آنچه به عنوان دغدغه و معضل و مهمتر درمانهاي واقعي و موهوم چه با صراحت و چه در لفافه بيان شد، از يكسو اصراري بود بر ادامه همان رويه مصلحتانديشانه و همزمان تاكيدي بود بر ضرورت خروج از اين چرخه و تن دادن به حقيقت به مثابه ضروريترين مصلحتانديشي. آنچه كانديداها به عنوان واقعيتهاي جامعه بر زبان جاري كردند سواي همه تنگنظريهاي جناحي و به عنوان واقعيت جاري و ساري به نوعي ترجمان مواضع طيفهاي رنگارنگ اپوزيسيون داخلي و خارجي بود. اتهاماتي چون ابتلاي نظام به دروغگويي و فساد و كلاهبرداري و تشبيه نظام و دولتمردان گذشته و حال به اختاپوس و مهمتر از اينها متهم كردن دولتمردان و نظام به گروگان گرفتن مردم و ايضا راهحلهايي چون پاكسازي و جراحيهاي بزرگ و بيان تعديليافته اين رويكرد به تغيير مديريت سنتي و درنهايت هشدار كانديداهاي اقليت نسبت به انتخاباتي كه نتيجه آن از پيش معلوم و مقايسه صحنه موجود با روزهاي پيشاكودتاي 28 مرداد و موضع «رييس دولت سلام» در مقام اپوزيسيون وضع موجود با شعار قيام عليه غارتگران! به اين مواضع اضافه كنيد متهم كردن رسانه ملي به عامل اصلي تغيير مرجعيت صداوسيما به بيبيسي و متوجه كردن مسووليت بخش مهمي از وضع موجود به سياستگذاران رسانهاي.
درنظر داشته باشيد عليالظاهر اينها مواضع و حرفها و اتهاماتي است كه از زبان بالاترين مديران و مسوولان اجرايي سابق و امروز كشور بيان ميشود و نه از زبان مردم كوچه و بازار. هر چند در ماهيت امر و كم و بيش پژواك صداي همان مردمي است كه ساليان درازي است صداوسيما موجوديت و موضوعيت آنها را در رسانه ملي حذف كرده است. با اين تفاوت كه بيانكنندگان وضع موجود در هيبت مدعيان تغيير وضع موجود به تعبير درست آقاي رييسي همان عاملان وضع موجود هستند. از اين جهت شايد بتوان گفت با آنچه كانديداها در مناظرهها بيان كردند همه آنچه رسانه ملي طي سالهاي متمادي رشته بود يكجا پنبه شد.
اينكه طرح چنين اتهامات و راهحلها و تهديدها و شباهتسازيهاي تاريخي چه اندازه واقعي و چه مقدار به ضرورت سياهنمايي و با هدف حذف رقيب يا رقبا بيان ميشود، مشهود و قابل راستيآزمايي است. آنچه اما محل تامل و ترديد است انگيزه شمار اكثريت ائتلاف پنهان در مقايسه با نگراني و دغدغههاي قابل فهم و واقعي كانديدايي است كه حداقل در ريشهيابي و ارزيابي و بيان وضعيت گذشته و حال و آينده و در مقايسه رويكرد مسوولانهتري دارد. از اين منظر شايد در خوشبينانهترين فرض بتوان مناظره كانديداها را به نوعي ادامه همان كشمكش ميان حقيقت و مصلحتانديشي تلقي كرد. كشمكشي كه به نظر ميرسد از اين نقطه به بعد و در صورت ادامه به قرباني شدن تمام و كمال حقيقتي خواهد انجاميد كه ساليان درازي است سعي شده در پس مصلحتانديشيهاي اغلب منفعتطلبانه و گاه متوهمانه به حاشيه رانده يا گاه حتي بالكل ناديده گرفته شود. نميتوان انكار كرد رويكردهاي مصلحتانديشانه در تمام كشورها و به نوعي به ضرورت حفظ منافع درازمدت و گاه حتي در تعارض با آنچه منافع عموم در مقايسه با منافع ملي تعبير ميكنيم، بخشي از راهكارهاي مقطعي و به تعبيري شقي از تاكتيكهاي حكومتداري و اداره جامعه است. آنچه اما همواره محل نقد و اعتراض است دستاويز و بهانه قرار دادن مصلحت براي سرپوش گذاشتن بر حقايقي است كه درنهايت در تعارض بنيادي با روح حاكم بر اخلاق سياسي و تنظيم رابطه صادقانه با مردم قرار ميگيرد. آنچه طي 4 دهه گذشته به نام مصلحتانديشي پيشه كرديم، فرجامي جز وضع موجود به همراه نداشت. نشان به آن نشان كه نه آدمهاي اين صحنه تغيير كمي و كيفي كردند و نه خاستگاهها و اهداف آنها. نتيجه اينكه طي اين همه سال در بر همان پاشنه مصلحتانديشي چرخيد. اينكه مصلحت اين همه سكوت و چشم بستن بر واقعيات و وضع موجود چه بوده، هنوز و همچنان سر بر مهر است. آنچه امروز در صحنه به ظاهر رقابت بر سر كسب كرسي رياست قوه مجريه در بالاترين مرجع رسانه رسمي مطرح ميشود، در لايههاي دروني و پنهان خود بر انتهاي راه اين كشمكش طولاني بر سر تن دادن به حقيقت يا همچنان مصلحتانديشي دلالت و تاكيد دارد.