انتخابات منهاي گردشگري
پرستو فخاريان
در اين دوره از رقابتهاي انتخاباتي مانند دورههاي قبلي «گردشگري» كمرنگترين موضوع اقتصادي در اين رقابتها بوده است. فرمول استفاده از كليدواژه گردشگري در ميان كانديداها فرمولي ثابت است؛ يا كلا به آن بيتوجه هستند يا بر مسائل اقتصاد كلان تمركز كردهاند يا صحبت آنها درباره گردشگري به كليگويي در اين خصوص محدود شده و به ارايه برنامه مدوني منتج نشده است اما چرا چنين نگاهي وجود دارد و چرا گردشگري هميشه حوزه مغفول در برنامههاي انتخاباتي است؟
1- پاسخ اول اين است: اساسا ارايه برنامه مدون و روشن در انتخابات مختلف در ايران چندان جايگاهي ندارد.كانديداي مربوطه با يك بغل شعار و انتقاد فلهاي از دوره قبلي وارد صحنه ميشود و سعي ميكند با بهرهگيري از حافظه ضعيف مردم، وعدههايي دهد كه بارها اعلام شده اما هيچ رييسجمهور يا نماينده مجلس يا مقام مسوولي به آنها جامه عمل نپوشاندهاند.
2- واقعيت ديگر اين است كه گردشگري هيچگاه اولويت دولتها نبوده است. اينكه چرا تاكنون اين بخش مهم در حاشيه فعاليتهاي اقتصادي باقي مانده و تنها از نام آن براي شعار دادن درباره اقتصاد چندمحصولي استفاده شده، خود البته حديث مفصلي است. زيرساختهاي گردشگري در ابعاد مختلف دركشور ما فراهم نيست؛ بنابراين كانديداها نيك ميدانند، تدوين برنامهاي عملي درباره چنين حوزهاي در عمل آنقدر سخت است كه به دردسرهايش نميارزد. از سوي ديگر اولويتهاي كلان اقتصاد به رغم آنچه روي كاغذ درباره سند گردشگري آمده همچنان گردشگري نيست؛ بنابراين چرا كانديداها بايد زمان خود را صرف تدوين برنامه در حوزهاي كنند كه اساسا ارادهاي براي توسعه آن وجود ندارد؟ مجموعه اين دلايل و علل ديگر باعث شده دولتهاي مختلف در يكي، دو دهه اخير اغلب گردشگري را تنها در شعارهاي خود ياد كنند و در برنامهريزي آن را به فراموشي بسپارند .
3- اما يك دليل ديگر وجود دارد كه ميتواند نقش جامعه مدني را بهتر به تصوير بكشد؛ مطالبه عمومي براي گنجاندن بخش گردشگري در برنامههاي كانديداها. در چند دوره اخير انتخابات رياستجمهوري هر بار بيش از دفعه قبل اين سوال در رسانهها عنوان شده كه «چرا نامزدها به موضوع گردشگري بيتوجه بودهاند؟» اين دغدغه نهايتا در ميان فعالان گردشگري نيز مطرح شده اما فراتر نرفته است. اين درحالي است كه گردشگري ميتواند، موتور محرك اقتصاد باشد و بخشي از چالش بيكاري را برطرف كند. پس بايد مطالبهاي عمومي شكل بگيرد و از نامزدها بخواهد برنامه خود را براي افزايش فرصتهاي شغلي از طريق صنعت توريسم ارايه كنند.گردشگري به عنوان يكي از بخشهاي اقتصاد كشور، مرغ عزا و عروسي است. هر جا قرار باشد ويترين زيبايي از منابع درآمد كشور، تنوع اين منابع و... نشان داده شود،گردشگري ميشود نقل محافل. اما واي به روزي كه قرار باشد اين شعارهاي بزك شده عملي شود؛ نه برنامهاي وجود دارد و نه ارادهاي براي انجام كار. اين دوره از رقابتهاي انتخاباتي هم همين روزها تمام خواهد شد؛ بدون آنكه مردم از زبان هيچ كدام از اين ۷ نامزد، سخن حقي درباره گردشگري و جايگاهش در دولت احتمالي آنها شنيده باشند.