اصولگرايان اگرچه پيروز انتخابات1400 لقب گرفتند اما ميانگين آرايشان به مراتب كمتر از انتخابات96 است
پيروزي قاطع در انتخابات حداقلي
محمد رهبري
با اعلام نتايج 3 انتخابات رياستجمهوري، شوراهاي شهر و روستا و مياندورهاي مجلس در تهران و ديگر استانها، حالا ميتوان تحليل بهتري از وضعيت نيروهاي سياسي در كشور داشت. نتايج اين انتخابات چه در سطحي ملي و چه در سطح استاني و محلي حاكي از آن است كه اصلاحطلبان سرمايه اجتماعي خود را به ميزان قابل توجهي از دست دادهاند. كمتر بودن راي عبدالناصر همتي از آراي باطله و راي به شدت پايين نامزدهاي اصلاحطلب در شوراي شهر تهران به خوبي مويد همين موضوع است.
اما اگر نگاه عميقتري به نتايج انتخاباتي، خصوصا انتخابات شوراهاي شهر و روستا در تهران و ساير شهرهاي ديگر بيندازيم، به نتايجي جديدتر نيز ميتوان رسيد. در حالي كه تعداد آراي ابراهيم رييسي در انتخابات رياستجمهوري بيش از 2 ميليون افزايش يافته، اما اين الگو در مورد ساير نامزدهاي مورد حمايت اصولگرايان ديده نميشود و آراي آنها در انتخابات شوراهاي شهر و روستا كاهش يافته است.
راي 4 درصدي به ليست «4 درصديها»
پيروزي كامل ليست مورد حمايت محمدباقر قاليباف در انتخابات شوراي شهر تهران ابتدا اين تصور را ايجاد ميكند كه شهردار سابق تهران هنوز محبوب مردم اين شهر است. او كه از مردم خواسته بود تا با راي به اين ليست، تهران را «به روزهاي خوش گذشته» بازگردانند، حالا ميتواند در تعيين شهردار جديد تهران نقش ايفا كند. اما وقتي به نتايج آراي اين انتخابات نگاه ميكنيم، ميبينيم كه ليست مورد حمايت او تنها مورد تاييد و حمايت 4 درصد از واجدان شرايط راي دادن قرار گرفته و از مجموع 7 ميليون نفر واجد شرايط راي دادن در تهران، هر يك از نامزدهاي منتخب انتخابات شوراي شهر تهران بهطور ميانگين 275 هزار راي آورده است. احتمالا به ياد داريم انتخابات رياستجمهوري دوازدهم و كارزار تبليغاتي قاليباف را كه با طرح شعارهايي، مدعي بود تنها 4 درصد جامعه موافق تداوم دولت روحاني و در مقابل 96 درصد با او همراهند!
نكته جالب توجه ديگر در آراي اصولگرايان آن است كه آراي آنها بهطور ميانگين حدود 150 هزار راي كاهش يافته و مطابق با آمار رسمي، آراي مهدي چمران نيز در اين انتخابات نزديك به 175 هزار راي نسبت به انتخابات دوره پنجم شوراي شهر كه همزمان با انتخابات رياستجمهوري دوازدهم در سال 96 برگزار شد، كاهش
يافته است.
مشابه همين اتفاق در انتخابات مياندورهاي مجلس نيز رخ داده و تعداد آراي نامزد مورد حمايت اصولگرايان در اين انتخابات در قياس با ميانگين آراي نامزدهاي اصولگرايان در انتخابات مجلس يازدهم كه اسفندماه 98 برگزار شد، تقريبا نصف شده است. اين يافتهها نشان ميدهد كه نهتنها نامزدهاي اصولگرايان در تهران با رايي حداقلي وارد شوراي شهر شدهاند، بلكه در انتخاباتي كه مجلس اصولگراي يازدهم مسووليت نظارت و بررسي صلاحيت داوطلبان را برعهده داشت و بنا بر اعلام سخنگوي جبهه اصلاحات ايران حدود 20 نيروي كيفي اين جريان سياسي ردصلاحيت شدند، اصولگرايان باز هم با كاهش آرا مواجه شده در شرايطي كه مردم به كنشگري انتخاباتي اصلاحطلبان بيتوجه بودند، در يك كلام از مقبوليت اصولگرايان نيز همچون اصلاحطلبان كاسته شده است.
كاهش اقبال مردم به اصولگرايان
در ديگر استانها
بررسي نتايج انتخابات شوراي شهر در ساير شهرهاي ديگر تفاوت چنداني با تهران ندارد. در بسياري از اين شهرها، آراي باطله بيشترين تكرار را داشته، ميزان مشاركت كاهش يافته و ميزان آراي اصولگرايان نيز كمتر از سال 1396 شده كه نمونههايي از آن در ادامه قابل مشاهده است:
راي فريدون بابايي، نامزد اصولگراي شوراي شهر تبريز از 59 هزار راي در سال 1396 به 20 هزار راي در سال 1400 رسيده و با همين تعداد راي وارد شوراي شهر تبريز شده است.
راي مريم قهرماني، نامزد اصولگراي شوراي شهر كرج از 39 هزار راي در سال 1396 به 9 هزار راي در سال 1400 رسيده و با همين تعداد راي وارد شوراي شهر كرج شده است.
راي غلامحسين صاحبي، نامزد اصولگراي شوراي شهر مشهد از 163 هزار راي در سال 1396 به 103 هزار راي در سال 1400 رسيده و با همين تعداد راي وارد شوراي شهر مشهد شده است.
راي سيد اميرحسين علوي، نامزد اصولگراي شوراي شهر رشت از 24 هزار راي در سال 1396 به 9 هزار راي در سال 1400 رسيده و با همين تعداد راي وارد شوراي شهر رشت شده است.
كاهش راي نامزدهاي اصولگراي شوراي شهر در مناطق مختلف كشورمان حاكي از آن است كه اقبال به اصولگرايان در انتخاباتي كه رقيبشان مورد توجه مردم نبوده و بسياري از نامزدهاي اصلاحطلب هم ردصلاحيت شده بودند، باز هم كاهش يافته است. علاوه بر اين، مقبوليت منتخبان شوراي شهر نيز به نسبت 4 سال گذشته به شدت كاهش يافته است. مقايسه ميزان آراي نفرات اول در انتخابات شوراي شهر در سال 1396 و سال 1400 به خوبي گوياي همين امر است.
اين يافتهها نشان ميدهد كه با وجود افزايش آراي ابراهيم رييسي، نامزد مورد حمايت اصولگرايان در انتخابات رياستجمهوري، آراي بسياري از نامزدهاي اصولگرا در انتخابات شوراي شهر در سراسر كشور كاهش يافته است. افزايش آراي باطله در انتخابات اين شهرها و كاهش آراي نفر اول انتخابات نيز نشان ميدهد كه حتي اصولگرايان پيروز در اين انتخابات هم با كاهش مقبوليت عمومي مواجه شدهاند و به اين اعتبار، طبيعتا آنها نميتوانند به رايي كه در انتخاباتي بدون رقيب جدي به دست آوردهاند، افتخار كنند.