آزمون دولت سيزدهم
طي چند سال اخير دولت روحاني مسووليت مستقيم آن را تحريمهاي ترامپ معرفي ميكرد. آنچه در پاسخهاي آقاي رييسي به سوالات در حوزه سياست خارجي و بهخصوص مذاكرات وين ميتوان مورد اشاره و تاكيد قرار داد، گوياي كمترين انعطاف نهتنها درخصوص آنچه رييسي به حقانيت ايران تعبير ميكرد، بهعلاوه بر رد هرگونه مذاكره درخصوص مناسبات منطقهاي و ساير چالشها تاكيد داشت.
آنچه درخصوص راستيآزمايي اين ادعاها و در ميدان عمل ميتوان اضافه كرد، صبوري و محول كردن داوري به نتايج نهايي گفتوگوهاي وين است. آنچه اما به اتكاي تجربه چندسال اخير ميتوان نتيجهگيري كرد، اينكه در صورت ادامه سياستهاي گذشته و در خوشبينانهترين حالت در همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخيد و كمترين انتظار براي فلاكتزدايي از زندگي مردم بيهوده و سراب است. آنچه در بيان آقاي رييسي درباره راههاي برونرفت از وضع موجود ميتوان مورد اشاره قرار داد، همان رويكرد دوگانه و البته پارادوكسيكال ميان وعدههاي آقاي رييسي در مقام ناجي وضع موجود، در تقابل با راهكارهايي است كه در عمل نتيجهاي جز تشديد وضع موجود همراه نخواهد داشت.
گذشته از وعدهها و راهكارها، اما آنچه مايه اميدواري است، مواجهه آقاي رييسي با واقعيتهاي سخت و صخرههايي است كه خواسته يا ناخواسته ميتواند ايشان را بر دو راهي عقلانيتگرايي و عقلانيتگريزي مقيد و ناگزير كند. با فرض اول آقاي رييسي ناگزير واقعيتي را خواهند پذيرفت كه سالهاي متمادي نهتنها ايشان و همجناحيهاي ايشان انكار ميكردند كه حتي زمينه هرگونه گفتمانسازي حول آن را معطل و تعطيل و تابو كرده بودند.
آنچه از فرض دوم حاصل خواهد شد، پيش از هر چيز ميتواند بر پايان راهي دلالت و تاكيد داشته باشد كه طي چهل و اندي سال گذشته تبعات آن همواره بر دوش مردم تحميل شده است. فراموش نكنيم در پايان اين راه نه دولت ناكارآمد و غارتگري خواهد بود كه مسبب وضع موجود معرفي كنيم، و نه به تاكيد آقاي رييسي مفسداني كه بهجاي انگشت، كتف آنها را قطع كنند.