• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4965 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۹ تير

كالونيسم بستري براي دركي متفاوت از مسيحيت نوين

درياي ايمان

محمد ميلاني

مسيحيت امروز، البته نه آن مسيحيتي كه نه اقتصاد و نه سياستش معلوم است و نه جريان‌هاي فكري و اعتقادي‌اش، يعني همان مسيحيت ناب و نزديك به آموزه‌هاي ناب عيسوي و پولوسي‌اش اگر نگوييم كه بنيانگذار انديشه‌هاي اصلاح‌طلبي در مسيحيت نوين شده‌اند، بي‌شك نمي‌توانيم سخني برپايه و مبناي اصالت مسيحيتي بزنيم كه روزي توسط اصلاح‌گران بزرگي، در طرحي نوين توانستند جامعه مسيحيت را سبك و سياقي نوين ببخشند. بي‌هيچ ترديدي اگر مسيحيت عيسوي دستخوش تغييرات و اين گرايش‌هاي موجود اصلي و اساسي موجود نمي‌شد ذات مسيحيت بالجمله با اصل معنا فاصله مي‌گرفت و امروز چيزي كه در دست ما و به ما رسيده است، نمي‌توانست دست‌كم مايه و شالوده سعادت بشري را پي‌ريزي كند يا دست‌كم مدعي آن باشد. اگر به اين واقعيت قايل باشيم بي‌ترديد از عملكرد بزرگ كالون و لوتر نمي‌توانيم چشم‌پوشي كنيم، اما عملكرد كالون به دليل تاثير بنيادي‌اش دست‌كم شايد كمتر مورد عنايت عامه مردم در جهان غيرمسيحي قرار گرفته است.
 كالون با بنيان‌هاي مسيحيت روزگار خودش درافتاد و از اين روي هر آن‌قدر كه بتوان او را يك مصلح ديني دانست به همان اندازه نيز نبايد فراموش كرد كه يك سنت پايدار مسيحيتي كه در قرون وسطي شكل انسجام‌يافته‌اي از شؤونات سخت دينداري و گاها انحرافي را به خود گرفته بود را با چالش‌هايي نوين و اساسي مواجه كرد. پس از اين روي هر آن‌قدر كه اسم كالون را به راحتي مي‌توان به عنوان يك مصلح ديني، اجتماعي و حتي گاها اقتصادي به ميان آورد، به همان اندازه نيز بايد سعي كرد كه آموزه‌ها و دارايي‌هاي فكري او را از خطر عوام‌زدگي ديني مصون نگه داشت. 

مختصري از زندگي كالون 
ژان كالون (نام اصلي كاوون) اين متكلم بزرگ و مصلح ديني برجسته در عالم مسيحيت اروپايي از پدرش كه مدير مالي در يكي از كليساهاي معتبر كاتوليك در اروپا بود تاثير فكر كاري زيادي گرفت. او از چهارده سالگي در پاريس تحصيلات سخت كلامي- كاتوليكي و زبان لاتين را آغاز كرد و بالطبع با ذكاوتي كه داشت آنها را بسيار خوب آموخت. بعد از مدتي باز به خواسته پدر درس حقوق را به خوبي فراگفت. رشته‌اي كه بدون ترديد او را آماده مي‌كرد تا وارد بحث‌هاي انتقادي كلامي- ديني از آن حيث كه تاثيرات اجتماعي ديني مسيحيت چگونه بر آموزه‌هاي اجتماعي تاثير مي‌گذارد را به خوبي فراگيرد. بعد از اخذ مدرك دكتري در رشته حقوق به نواين محل تولدش بازگشت. فعاليت‌هاي اصلا‌ح‌گري‌اش را آغاز كرد كه بخشي از آنها به درگيري پدرش با كليساي كاتوليك‌ها روي برخي مباني اقتصادي مسيحيت كاتوليك شامل قانون ارث و نحوه تقسيم اراضي و مواردي از اين‌گونه مي‌شد و اين تاثيرگذاري‌اش بود كه براي بار اول از سوي كليساي كاتوليك تكفير شد. 
ترك زادگاه را بر ماندن ترجيح داد و درنهايت دوباره به پاريس بازگشت. پاريس باعث شد تا هم فعاليت‌هايش را توسعه بدهد و هم از سويي ديگر در پاريس به نهضت انديشه‌هاي اصلاحي ديني در مسيحيت كاتوليك روي آورد. نقطه اوجي كه كالون را تبديل به كالون بزرگ كرد دقيقا از همين‌جا آغاز مي‌شود. آنچنان تاثير كلام و آموزه‌هايش كليسا را متعجب و در عين حال نگران كرده بود كه پاريس نيز نمي‌توانست او را به عنوان يك مصلح ديني بپذيرد. از اين روي پس از تكفير دوم به سوييس گريخت و در بازل اقامت گزيد و در پايان عمر نه چندان بلندش در آن شهر روزگار گذرانيد. شهري كه هم جرگه طرفدارانش يعني كالوينيسم‌هاي پروتستان را در آنجا تشكيل داد در آنجا برپا كرد و هم مهم‌ترين اثر يعني كتاب مبادي دين مسيحيت را در آنجا به اتمام رسانيد و گويا تا پايان عمرش دو بار به چاپ هم رسيد. 
كالوينيسمِ كالوني و دايره اعتقادي
نكته بسيار مهم اين است كه كالوينيسم را به هيچ عنوان نبايد از آن حيث كه داراي ايسم يا يسم است با مكاتب فكري و اعتقادي بزرگ و تاثيرگذار جهاني يكي دانست. از اين حيث كه اعتقاد به اين نهله يعني كالوينيسم عمدتا تاثيرگذاري فلسفي آموزه‌هاي كالون در سياست متاخر او در اروپا و نيز اقتصادي است كه تقريبا يك قرن بعد به سمت آزادي از قيودات سنتي مسيحي و حتي اقتصادي خانوادگي مبتني بر آموزه‌هاي يهوديت سنتي مي‌توان دانست، چراكه تاثير اقتصاد يهود بيش از هر آموزه ديگري در ميان ارتدوكس‌هاي مسيحي (راست كيشان مسيحي و نه به الزام معتقدان به اين گرايش از مسيحيت) تاثيرگذار بوده است. بعدها در آثار برخي متفكران بزرگ اروپايي از جمله هگل، دوركيم و حتي اگوست كنت مي‌بينيم كه تاثيرات اجتماعي و اقتصادي نظريه‌هاي كالوني تا چه حد توانسته باعث توجه اين متفكران به بنيان‌هاي خانوادگي، منشا مالكيت و نيز قوام اصول اجتماعي بر نهاد خانواده شود، از اين روي است كه به هيچ عنوان نمي‌توان جايگاهي به مراتب كم‌اهميت‌تر به نسبت لوتر به كالون داد. چه بسا قوانين وضع شده كالون بر كليسا و عملكردش اگرچه در فرانسه برنتافته شد اما در سوييس و بالاخص در ژنو باعث آن شد كه كليسا رسمي از او بخواهد كه قوانين موضوعه و لازم‌الاجرايي كه هم بر عملكرد كليسا در برابر دينداران تاثيرگذار بود و هم باعث افزايش نقش آموزه‌هاي مسيحيت بر زندگي روزمره مردم مي‌شد را به نوعي طرح‌ريزي كند كه اين كار نيز عملي شد. بخشي از اين آموزه‌ها در كتاب مبادي دين مسيحيت او بالاخص در فصول: 32. اطاعت از انسان نبايد مانع اطاعت از امر الهي شود. 9. وظيفه حكومت. 20. حكومت مدني و زيرمجموعه‌هاي اين فصل. بالاخص زيرمجموعه 5 اين فصل يعني اصل به واسطه ايمان، مسيحيت و رحمت واقعي الهي را دريافت كنيم آمده است. 

ساختار فكري و اعتقادي كالون
 يك نظام الهياتي است
از اين روي بي‌ربط نخواهد بود كه نظام اعتقادي و تاثيرگذار كالون را به همين معنا دقيقا يك نظام فكري- اجرايي بدانيم. ساختاري كه نه بر آن است كه اركان اصيل مسيحيت را بلرزاند و آن را زير سوال ببرد و نه بر آن است كه طرحي دراندازد كه به ‌طور كلي برحسب گذار تاريخي به هيچ عنوان ديگر نتوان آن را مسيحيت كاتوليك يا پروتستاني دانست. از اين روي دامنه تاثيرات كالوني را هم در سده‌هاي پيشين مي‌توان يافت و هم در آموزه‌هاي كليسايي اين روزهاي اروپاي مدرن. اگرچه نظام اجتماعي و اقتصادي و سياسي امروز اروپاي مدرن تفاوت‌هاي بسياري با گذشته داشته و دارد و بالطبع ديگر نمي‌توان ردپاي آموزه‌هاي كليسايي را تا به آن حد جدي در مناسبات اجتماعي، اقتصادي-سياسي جست‌وجو كرد اما كماكان اگر بر آن باشيم كه كليسا نفوذ خودش را بر اركان زندگي بسياري از مومنان دارد پس لاجرم بايد به تاثيرگذاري‌هاي كالونيسم نيز قايل باشيم. 

عقايد كالوني در سياست، اعتقاد به تئوكراسي يا جمهوري
در نگاه اول به اعتقادات سياسي-فردي كالون ما را با نوعي دگرگوني بالطبع جدي در برابر شخصيت او قرار مي‌دهد. به اين معنا كه اعتقادات او به تعبيري نافي آزادي فردي آن‌طور كه مثلا در آراي لوتر وجود دارد در نسبت به آموزه‌هاي سخت كليسايي مي‌بينيم است. براي نمونه چهار اصل اوليه اعتقادي كالوني‌ها عبارت است از: 
پرهيز از رويارويي و مقاومت در برابر رهبران و زمامداران سياسي.
 پرهيز از بروز و ايجاد تمايلات آزادي‌خواهانه و تغييرطلبي.
پيروي محض و بي‌چون و چرا از دولت.
اعتقاد به تقدير.
ضمن آنكه در وضعيت الوهي كالون معتقد به بخشش قطعي الهي مومنان است. دقيقا وقتي به اين مرتبه بخشش از نظر كالون مي‌رسيم پذيرش اصول اعتقادي او عملا خللي در منطقي بودن آموزه‌هاي او ايجاد نمي‌كند. در خوانش رسايل و فصول كتاب مبادي دين مسيحيت نيز همين اتفاق مي‌افتد. كالون يك اصلاح‌گر ديني و متكلمي تراز اول است و همه اين موارد در خدمت فردي بسيار معتقد به پروردگار و مباني دين مسيحيت است. يك ديندار معتقد در هر كدام از اديان آسماني و ابراهيمي وقتي به خدا اعتقاد راسخ داشته باشد آزادي فردي برايش معناي ديگري وراي آموزه‌هاي فردي ليبرالي مي‌يابد و بالطبع اصل اطاعت از حكومت ديني و... معنايي دقيقا مترادف با اصول و قواعد اعتقادي كالون مي‌يابد. پس از اين روي منافاتي نه بالذات و نه بالعرض در بندهاي اعتقادي كالون، نه در رسايلش و نه در بندهاي كتاب مهم او مي‌توان پيدا كرد، چراكه آيين كالوني مبتني بر كتاب مقدس است و در تبيين و شرح مباني اعتقادي‌اش بسيار مستدل و مشروح از اصول انجيلي و پروتستاني تبعيت مي‌كند. براي نمونه و تاييدي بر اين ادعا بايد گفت كه كالون آموزه‌هاي اصلاحات اوليه يعني عادل شمردگي (اصل حاكم سياسي و ديني) را به وسيله ايمان (تنها ايمان) كه فيض الهي آن را عطا كرده است را در اولويت و برتري كتاب مقدس و كشيش بودن ضمني فرد و از براي تمام معتقدان واقعي تحت لواي او را امري اساسي مي‌داند. به همان اندازه كه آموزه‌هاي كالوني را خاص و ويژه تلقي مي‌كنم به همان اندازه نيز بايد گفت كه او ساختار جديدي ايجاد كرد كه در خصوصيات و اعمال، تفاوت بسياري با آيين لوتري يا آيين حتي انگليكني در بريتانيا و نيز ديگر اصلاحات اقتدارگراي مصلحان و متكلمان مسيحي در قرن شانزدهم و هفدهم داشته و دارد. از اين روي تمايل كالون حكومتي مبتني بر آموزه‌هاي تئوكراسي كه در ضمن خود اليگارشي محور باشد را مي‌پذيرد. الما ساختار اليگارشي او نه خانوادگي بلكه ناشي از اتحادي به تحقق مي‌رسد كه در نتيجه اتحاد كشيشان با طبقه اعيان اخلاقي و به اصطلاح افراد ذي‌نفوذ محترم محقق مي‌شود. بالطبع در چنين ساختار سياسي نيز توده مردمي نقشي در اداره حكومت ندارند اما ناگفته نماند كه وظيفه اصلي و اوليه عناصر دولت و حكومت خدمت جدي و نه از سر تفنن از براي مردم است. در اينجا دقيقا اصل توجه كالون در كتاب مبادي دين مسيحيت به امور مومنان همان‌طور كه پيش‌تر عنوان شد بيشتر مورد فهم و توجه قرار مي‌گيرد. 

كالون و تنفر و انزجار از 
ساختار نظام شاهنشاهي
كالون به كرات شاهان و عملكردشان را چه در تاريخ و چه در زمانه خودش در اروپاي قرن شانزدهم به دليل فر و شكوه كاذب‌شان مورد انتقاد شديد قرار داد. به اصلي ميانه‌رو در رفتار و فضايل حكومت‌دار اعتقاد داشت كه خب طبيعي بود كه شاهان فاقد چنين معيارهاي اخلاقي بتوانند باشند. امري را كه بتوان در اين خصوص به عنوان رفتار فردي خود او قلمداد كرد و همچنين در بخش‌هايي از كتاب نيز به آنها اشاره دارد توجه به تهيدستان، فقرا و نيز مالباختگان است. از ديد كالون به اين قشر جامعه بايد توجه كرد و اهميت داد. به امر آموزش در ميان مسيحيان و تعميم علم و دانش نيز اهميت مي‌داد و از اين روي مدرسه‌اي عمومي و البته رايگان بيشتر براي فرزندان اقشار محروم جامعه در ژنو تاسيس كرد، به‌طوري كه حتي با بودجه خود و اعتباري كه كليساي ژنو به او داده بود اساتيدي براي آن مدرسه استخدام و هزينه آنها را نيز پرداخت مي‌كرد.او نفرات اصلي ساختار حكومت شاهنشاهي را حاكماني مستبد مي‌دانست كه شكوه و جلال كاذب باعث شده تا آنها خودشان را از اساس تافته جدابافته از ديگران بدانند. بر اين مبنا ساختار حكومتي آريستوكراسي انتخابي درنهايت مي‌تواند به دموكراسي سطح مطلوب اروپايي ختم شود اما حكومت شاهنشاهي به هيچ عنوان داراي چنين مولفه‌هايي از اساس نمي‌تواند باشد، چراكه حكومت شاهان به دليل رفتارهاي ظالمانه آنها و نوع و سبك تربيتي شاهنشاهي هيچ‌گاه الگوي موثر و جامعي نمي‌تواند براي اداره حكومتي يا سلطه بر مردم مطلوب تلقي شود. او هر چند به اين اصل اساسي قايل بود اما هيچ‌گاه ساختار حكومتي آريستوكراسي را نيز متضمن همه نيكي‌ها يا اصول و قواعد مطلوب حكومتداري قلمداد نمي‌كرد. اگرچه در آثار او به هيچ عنوان از دموكراسي به عنوان ساختار غايي مطلوب و امر نهايي حكومت ‌داري سخني به ميان نمي‌آيد اما به ‌طور ضمني نظام تئوكراسي اليگارشي محور او نيز در غايت بايد به يك دموكراسي مورد فايده منتهي شود. امري كه به تعبير او در ساختار يك حكومت ديني نيز مي‌توان به دنبال آن بود. 

كالون، شعاع و گستره تفكراتش در مقام يك مصلح ديني نابغه
 زماني كه كالون مبادي دين مسيحيت را نوشت 
27 ساله بود. در همان ايام نيز كتاب منتشر شد. يعني اگر نزديك به دو سال كار نگارش كتاب را درنظر بگيريم يعني در 25 سالگي علت نوشتن كتاب در وجودش و با اصرار پدرش ايجاد شده است. منبع اصلي نظام الاهياتي كالون چه در آموزه‌هايش و چه در تدوين و تاليف اين كتاب، كتاب مقدس بود. كالون كتاب مقدس را به ‌طور كامل و به دفعات خوانده بود و تقريبا بر تمامي بخش‌هاي كتاب مقدس و همچنين اغلب شرح‌هاي نوشته شده بر آنچه به زبان لاتين و چه به فرانسه احاطه كامل داشت. در نوع خود يك روحاني مسيحي پويا و تمام عيار بود. شايد هيچ يك از رهبران اصلاح ديني دانشي چنين گسترده درباره «عهد قديم» نداشتند. استفاده كالون از كتاب مقدس فوق‌العاده و قابل مقايسه با علماي پيشين او، نظير مارتين لوتر، است. لوتر در جايي از آثارش عنوان مي‌كند كه مطالعه كتاب مقدس بايد با توجه به روشن‌سازي و اثبات انگاري اصول منتهي به ايمان اصيل باشد. او اين شرط را در آموزه‌هاي كتاب مقدس به عنوان اصلي اصيل مي‌شناسد. در مقابل، كالون معتقد است تمام بخش‌هاي كتاب مقدس، از كتب قانون و مناجات عهد قديم تا رساله‌هاي پولس قديس، براي مسيحيان يك ساختار آزموني و تفهيمي دارند. مگر آنكه فردي با رويكردي متفاوت و با مداقه در تمام شؤونات مسيحيت به سراغ اين متون برود. بنابراين كتاب مقدس براي كالون، كتابي بود متشكل از متوني كه بايد به‌طور كامل خوانده مي‌شدند. او از مجموعه بسيار متنوعي از نسخه‌هاي كتاب تفصيلي و شرحي در باب كتاب مقدس استفاده كرد تا برنامه‌اي براي اصلاح اشخاص و جامعه عرضه و نظرات الهياتي و كلامي خودش را به اثبات برساند. پس بي‌دليل نخواهد بود كه او را نابغه‌اي در نوع خود بدانيم. در باقي عمر كتاب تجديد چاپ مي‌شد و او درنهايت به گفته مورخين، دو بار كتاب را مورد بازنگري و تصحيح و تكميل قرار داد. يك بار در سال 1551 نسخه لاتين كتاب و بار ديگر 1560 نسخه فرانسوي كتاب را بازنگري و تكميل كرد. اگرچه تغييرات جدي در نسخه‌هاي اثر وجود ندارد كه اين خود مويد اشراف او به بحث تخصصي خودش بوده است، ضمن آنكه به عنوان متفكري پويا دغدغه‌هايي بسيار بلندپروازانه و روبه جلو داشت. خودش در نامه‌اي به پادشاه فرانسيس اول، نوشته بود كه قصد او از تاليف كتاب مبادي اين بوده است كه شرحي درنهايت سادگي و قابل فهمي درباره تعاليم عالي مسيحيت بنويسد تا به وسيله آن «كساني كه مايه و مقداري از شور و تعصب ديني دارند، به آن تعصب دروني‌شان صورت و قوامي از يك ايمان و حدي از خداشناسي حقيقي را بدهند.»
 
 منابع: 
1- مجله انديشه ديني. دانشگاه شيراز. حس الوهيت در انديشه جان كالون. نوشته: قربان علمي. مقاله 3، دوره 15، شماره 56، پاييز 1394، صفحه 47-68
2- تاثير آراء و انديشه‌هاي كالون بر شكل‌گيري اقتصاد كلاسيك سرمايه‌داري. زهرا بردبار. دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده ادبيات و علوم انساني سال انتشار: 1391
 3- Calvin, John, (1844) , Institutes of the Christian Religion, Trans. by Thomas Tegg, London.pp. 88.91
4- Calvin and the Judaism, Influence and actions and obsessions. Revoeder Hebr.Press. Levi Lancaster 200, page 106.111
5- Clifton E. Olmstead (1960) , History of Religion in the United States, Prentice-Hall, Englewood Cliffs, N.J., pp. 9–12
6- Parker, T. H. L. (2002) , The Oracles of God: An Introduction to the Preaching of John Calvin, Cambridge1 p.p118.126 .


كالون به كرات شاهان و عملكردشان را چه در تاريخ و چه در زمانه خودش در اروپاي قرن شانزدهم به دليل فر و شكوه كاذب‌شان مورد انتقاد شديد قرار داد. به اصلي ميانه‌رو در رفتار و فضايل حكومت‌دار اعتقاد داشت كه خب طبيعي بود كه شاهان فاقد چنين معيارهاي اخلاقي بتوانند باشند. امري را كه بتوان در اين خصوص به عنوان رفتار فردي خود او قلمداد كرد و همچنين در بخش‌هايي از كتاب نيز به آنها اشاره دارد توجه به تهيدستان، فقرا و نيز مالباختگان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون