ادامه از صفحه اول
يكدستي، خوب يا بد؟
اين نيز خطرناك است به دو دليل؛ اول اينكه نهادهاي حكومتي بايد در چارچوب قانون عمل كنند و در اين صورت استقلال آنها براساس قانون است و نميتوان با اقدامات سياسي اين استقلال را نقض و همه را يكدست كرد. اصولا يكدستي در حكومت معنا ندارد، چون هر نهادي بايد در چارچوبهاي قانوني خود كار كند. البته در برخي موارد تنش پيش ميآيد. براي مثال هنگامي كه مجلس و دولت از دو جناح مقابل هم هستند، ولي چون در ايران اين نهادها عموما سياسي رفتار ميكنند، تنشهاي ميان آنها بسيار برجسته ميشود و چون حاضر نيستند در چارچوب مقررات و تفاهم عمل كنند، لذا در تنش دايمي با يكديگر قرار ميگيرند و اين كار مانع از پيشرفت امور ميشود. از اين رو يكدستي در اين مورد به شرطي كه استقلال نهادي حفظ شود مفيد است، ولي مشكل اينجاست كه اين يكدستي در جامعه ما همراه با تماميتخواهي شده و با توسعه يكدست خود، به سرعت به تقابل با بخشهاي ديگر ميپردازد.
علت ديگر نفي اين يكدستي در تداوم آن براي ناديده گرفتن مردم است. حكومت يكدست به معناي مثبت بايد بازتابدهنده خواست عمومي باشد، ولي اگر قرار باشد كه نماينده اقليتي شود، در اين صورت يكدستي حكومت در تعارض با خواست عموم ميشود و اين اول مشكلات حل نشدني خواهد بود.
با اين ملاحظات چرا از يكدستي احتمالي با آمدن آقاي رييسي استقبال ميكنم؟ چون در عمل ما نهتنها دو دولت داشتيم، بلكه نهادهاي مكمل دولت نيز در تقابل با آن بودند. وضعيت مجلس، شوراي نگهبان، مجمع تشخيص مصلحت، دستگاه قضايي، دستگاههاي اطلاعاتي و نظامي، حتي نيروهاي غيررسمي همه و همه در تقابل با دولت بودند. حتي درون دولت نيز سازهاي ناساز كوك ميشد و اين تعارضات كل ماجراي قدرت اجرايي كشور را در سياست خارجي، سياست داخلي و اقتصادي دچار فلج كرده بود، از اين رو يكدست شدن اين مجموعه ميتواند موجب كاهش زيانها و نيز افزايش مسووليتپذيري شود.
آيا اين هدف محقق ميشود؟ به نظر من در كوتاهمدت بله، ولي در ميانمدت، دوباره تنش و اختلاف، آنان را رودرروي يكديگر قرار ميدهد، چرا؟ براي اينكه رويكرد جناح غالب، رويكرد واقعگرايانه و به رسميت شناختن تفاوتها نيست. در نتيجه به سرعت با بنبست مواجه خواهند شد، ولي چارهاي هم جز همراه شدن با اين فرآيند نيست، چون هيچ راه ديگري براي نشان دادن خطاي آنان وجود ندارد.
كروناي سياه از بيتدبيري تا بيخيالي!
گويا مسوولان مربوطه از مهر ماه سال 99 فعاليت خود در اين زمينه را آغاز كردهاند! اگر اينگونه نيست براي تنوير افكار عمومي آقايان اسناد خود را منتشر كنند كه از چه زماني چه فعاليتي جهت خريد واكسن انجام دادهاند و چرا پس از حدود يك سال هنوز در اين زمينه ما با انبوه مشكلات خريد، توزيع، تزريق و توليد واكسن روبهرو هستيم و جمعيت كثيري از كشور در اين خصوص جانش به لبشان رسيده است؟ بارها گفته شد خريد فوري واكسن، بخوانيد حفظ جان هزاران انسان، از چنان اهميتي برخوردار است كه جا داشت و دارد كه وزارت خارجه با هماهنگي وزارت بهداشت با تمام توان وارد ميدان شوند و اگر لازم شد دهها سفر ترتيب دهند و اگر لازم شد به كشورهاي ديگر امتياز دهيم، معامله كنيم و براي حفظ جان مردم خود از هيچ كوششي دريغ نورزيم. اكنون مسوولان هر دو وزارتخانه بايد توضيح دهند كه چرا در زمينه خريد واكسن حتي از كشورهاي دوستي مثل چين وروسيه و هند هم موفق نبودهايم و واكسنها به صورت قطرهچكاني وارد كشور ميشوند؟! (نوع برخورد كشور چين با ارسال واكسن به ايران اتفاقا معيار بسيار خوبي براي محكزدن نقشه راه 25 ساله ميان دو كشور است و اگر در اين زمينه همكاري فوقالعادهاي مشاهده نشد به تامل جدي نياز دارد) اگر تحريمها عامل اين همه تعلل و تاخير است مگر آقاي ظريف نگفت كه ما استاد دور زدن تحريمها هستيم؟ چرا فعاليت عمدهاي آغاز نشد كه تحريمها در زمينه خريد واكسن تعليق شوند؟ ديده نشد مسوولان وزارت خارجه با مقامهاي سازمان ملل بهكرات ديدار كنند، مرتبا مصاحبه مطبوعاتي بگذارند و فرياد برآورند كه تحريمها جان مردم ما را در خطر حتمي قرار داده است؟ آيا آقاي ظريف با چند توييت زدن وظيفه خود در اين ارتباط را انجام شده تلقي كرده است؟ كجا از توان ايرانيان مقيم خارج كه اتفاقا بعضا داوطلبانه براي خريد واكسن اقداماتي كردند استفاده شد؟ در اين رابطه اگر شخص رييسجمهور به كشورها سفر ميكرد و فقط چند ميليون واكسن تهيه ميشد ارزشش را داشت. آيا كسي ميتواند مدعي شود كه نجات جان چند هزار نفر ارزش هر تقلا را نداشت؟ راستي چرا طي يك هفته اخير روند توزيع و تزريق واكسن برخلاف روند نسبتا خوب قبل از انتخابات با مشكلات مختلف روبهرو شد و وعدههاي داده شده به كلي فراموش شد؟ در تاريخ 26 ارديبهشت وزير بهداشت در مصاحبه با خبرگزاري رسمي جمهوري اسلامي ايرنا اعلام كرد كه تا يك ماه آينده 14 ميليون نفر واكسن ميزنند... حالا 50 روز از آن اعلام ميگذرد، نه تنها آن وعده عملي نشد حتي روند كند واكسيناسيون هم با انواع مشكلات روبهرو شده و انتظار چندين ساعتي سالمندان گرامي براي دريافت واكسن، هر ايراني باغيرتي را سر به زير و شرمنده ميكند. همينجا باز هم تاكيد ميشود كه در فاصله تغيير دولت و تصدي مسوولان جديد ممكن است وضع از اين هم بدتر شود كه روساي جمهور مستقر و منتخب تواما بايد براي آن چارهانديشي كنند چون آنها بهتر از ما ميدانند كه كوچكترين ناهماهنگيها و خلأهاي زماني دقيقا مترادف از دست رفتن جان چه تعداد از هموطنان خواهد بود؟