فروگذاشتن تجربه تاريخي
نيوشا طبيبي
مشكلاتي كه يك يك از پي هم ميرسند، غالبا ريشه در عملكرد گذشته ما دارند. اگر امروز با بيبرقي ناشي از مشكلات فني و كمبود بارش درگير شدهايم، جداي از بيتدبيري و لابد غفلت مسوولان، يك ريشه مهم ديگر هم دارد. در همه تاريخ زندگي در خاك اين سرزمين مهارت ويژهاي ميطلبيده است. نياكان ما با گذشت قرنهاي متوالي و با صرف هوش و دقت و پشتكار و تلاش به قواعدي براي زندگي در اين جغرافيا رسيده بودهاند. مثلا فهميده بودهاند كه در اينجا نبايد از چاه براي استخراج آب استفاده كنند. براي آب راهحل بنيادي و بيبديلي يافته بودند كه تا امروز هم زنده است. اگر چه از 60 - 50 سال پيش به اين سو در اثر رواج مدلهاي غربي توسعه نسبت به «قنات» بيمهري كردهايم اما بسياري از قناتها پس از قرنها هنوز زنده هستند. ما اين راهحل بينظير را كه نقشي تمدنساز در حيات تاريخيمان داشته، كنار گذاشتيم و با چاههاي عميق و نيمه عميق به جان كشور افتاديم و شيره جانش را كشيديم. باغ ايراني از افتخارات معماري ماست. در ميان دشتهاي خشك يا كوهپايههاي ايران گاه به نگينهاي سبزي برميخوريم كه بر همين الگو ساخته شدهاند. جويباري ميان باغ، سايهسار درختان بلند و كوشكي در ميانه آن. اين باغها درست و دقيق در جاي خود بنا شدهاند. حتما بر سر راه قناتي يا چشمهاي. كسي چاه عميق احداث نميكرده تا در بياباني خشك و لميزرع، باغي احداث كند. ميدانستهاند كه عمر اين باغ به بيش از يك نسل نخواهد رسيد. نمونههاي اين باغها در سراسر ايران فراوان هستند. باغ شازده ماهان، باغ فين كاشان و دهها نمونه ديگر كه هيچ كدام با چاه آبياري نميشوند. اما در سالهاي اخير كه باغداري و ويلاداري ميان مردم رايج شده و عده كثيري با مجوز و يا بيمجوز - در غفلت نهادهاي ذيربط به ويژه سازمان محيط زيست - به ويلاسازي و باغسازي انبوه روي آوردهاند، حجم عظيمي آب از سفرههاي زيرزميني استخراج ميشود و براي اين تفنن غيرلازم كه خلاف طبيعت اين سرزمين است به هدر ميرود. سنت باغداري در كشور ما ريشهاي عميق دارد و مردم نشستن زير سايهسار درختان و لب جوي را به سنت آبا و اجدادي دوست دارند، اما به راستي به جه قيمتي ويلا و باغها در كناره شهرها احداث ميشوند؟ جداي از تاثيرات عميق اقليمي، بافت فرهنگي و اجتماعي اين مناطق چه خواهند شد؟ چند صد روستاي قديمي و زيباي ايران در اين موج ناميمون ويلاسازي دستخوش تغيير شدند و بسياري از بناها و بافت زيباي قديمي و بومي خود را از دست دادند؟ هجوم ويلاسازان و باغداران به اين مناطق زخمهاي عميقي بر پيكر آنها وارد كرده است. آبهايشان را هدر داده و ظاهرشان را بدقواره و زشت و بيگانه كرده. هر جا برخلاف طبيعت و سنت زندگي در اين خاك رفتار كردهايم خيلي زود ضررها و خساراتش را ديدهايم. نيروگاه حرارتي را وسط دشت كبودرآهنگ احداث كرديم! نيروگاه حرارتي براي ادامه كار خود روزانه به حجم عظيمي آب نياز دارد تا توربينهايش به چرخش درآيند، دشت كجا ميتواند چنين آب عظيمي را تامين كند؟ نتيجهاش فرو نشستن دشت و از بين رفتن سفرههاي چند ميليون ساله آبهاي زيرزميني و برهوت شدن ابدي آن ناحيه از ايران شد. اي كاش چه در حيات فردي و شخصي خود و چه در شيوه حكمراني به ميراث گذشتگان و آنچه رفتارشناسي اين سرزمين است، توجه ميكرديم. سنتها و فناوريهاي بومي قديمي دستاورد هزاران سال تجربه تاريخي است كه بياعتنايي به آنها عين خسارت و اتلاف منابع و نابودي ذخاير است.