مطمئنم يك جايي اينها را خواهي خواند

بايد ساده زندگي كرد اما نبايد از دنيايي كه تنها  يك مرتبه آن را تجربه مي‌كنيم، به سادگي عبور كرد. زنده‌ياد دكتر حميدرضا صدر را اولين مرتبه از قاب تلويزيون شناختم؛ شناختي با آن حركات دست كه خاص خودش بود. همين عامل اوليه به شمار مي‌رفت در توجه به ايشان قبل از توجه به گفته‌هاي‌ ايشان. زمان گذشت و او براي همه بيشتر شناخته شد اما ديگر نه فقط براي رفتارها كه براي حرف‌ها. حرف‌‌ها و تحليل‌هايي كه هم موافق داشت هم مخالف، مرور تاريخ توسط او‌ كه اين نيز هم موافق داشت هم مخالف ولي يك چيز غيرقابل انكار بود و آن بازمي‌گشت به كاريزما و جذب مخاطب توسط او.... بگذريم! در گذر زمان با كارشناس مطرح فوتبال و سينما بيشتر آشنا شدم، آشنايي از نزديك و‌ فراي قاب تلويزيون كه اين مربوط مي‌شد به اسم بزرگ ‌ناصر حجازي. از زنده‌ياد حميدرضا صدر به دفعات براي مراسم‌هاي مختلف به‌ ياد بهترين دروازه‌بان قرن آسيا دعوت كردم، با رويي باز هر مرتبه هر دعوت را مي‌پذيرفت و آخرين آن حضور در فيلم «من ناصر حجازي هستم...» بود. با اينكه بيماري همسر گرامي‌ خود را دغدغه خود مي‌دانست، اين ‌‌‌‌را برايم تعريف كرد و در ادامه تعريف، تصور بر عدم آرامش ذهني براي صحبت مقابل دوربين داشت ولي مثل هميشه آمد و چقدر زيبا از زيبايي‌هاي گلر محبوب خود و ميليون‌ها نفر سخن گفت، به‌ خصوص آنجا كه بيان كرد: ناصر حجازي اين پيام را به ديگران مي‌داد كه «نگران نباشيد، يكي درون دروازه هست، هر مهاجمي مي‌خواهد بيايد، ضربه هر چقدر سهمگين‌تر، من اينجا ايستادم و... و من (حميدرضا صدر) مطمئنم حجازي يك جايي در حال مهار آن ضربه‌ها است.» چندي قبل از يك همكار شنيدم كه دكتر صدر حال خوشي ندارد، گفتم اشتباه شنيده‌ايد، دنبال درمان بيماري عزيز خودش است. كمي بعدتر فهميدم كه حرف آن همكار درست بوده و خود ايشان در بستر بيماري است، شايد غم درد عزيز، او را به درد نزديك كرد، نزديك و نزديك تا رسيدن به پايان خط، البته شايد، نمي‌دانم. دكتر حميدرضا صدر به واقع مهربان بود، حداقل در ارتباط با خودم اين ‌‌‌را ديدم و مي‌توانم ادعا كنم. او رفت اما ياد او بي‌شك در اذهان باقي مي‌ماند، زيرا بي‌توجه به مخالف و‌ موافق يك چيز را خوب مي‌دانست و آن اين بود كه هيچ احدي ارزش شكسته شدن ارزش‌ها را ندارد؛ ارزش‌هايي كه بايد براي به تكامل رساندن آنها بكوشيم. صدر عزيز امروز همان‌‌جايي است كه به گفته خودش حجازي نامدار هنوز در حال مهار آن ضربه‌هاست و منِ امير رفيعي مطمئنم دكتر صدر اين ضربه‌ها را تحليل مي‌كند.
ياد و نام‌شان تا ابد ماندگار