شهروندان در گير و دار تنشهاي آبي و خاموشيهاي نابهنگام، تريبونهايشان را در فضاي مجازي در خطر ميبينند
1+2 نگراني ايراني
گروه سياسي
مردم نگرانند؛ نگران از نبود نيازهاي ضروري و بلكه حياتيشان. از نبودِ برقي كه اين چند هفته، هر از گاه رفته و در تاريكي، تنها، رها ماندهاند. از نبود آبي كه 10 روز بيشتر است كه چنان آنان را در مضيقه گذاشته كه شبانه به خيابانها آمدند كه شايد صدايشان را بشنوند. حتي نگران از نيازي كه ميليونها سال، بشر بيآن، بيآنكه كمبودي احساس كند زندگياش را كرده اما حالا، طي همين چند ده سال چنان محوري و بلكه حياتي شده كه قطع دسترسي كه هيچ، گاه ساعتي اختلال در دسترسي چنان شهروندان يا همان «كاربران فضاي مجازي» را به نقطه جوش ميرساند و طاقتشان را طاق ميكند كه انگار خدايي ناكرده به «تنش آبي و خشكسالي» و «خاموشي» دچار شدهاند. شهروندان اين روزهاي داغ تابستان 1400 را اما درحالي سپري كرده و ميكنند كه گاه با مصايب ناشي از بيآبي سروكله ميزنند، گاه درگير مشكلات خاموشي و قطع برقند و در اين گير و دار، هر از گاه خبري هم از احتمال فيلترينگ اين و آن شبكه اجتماعي محبوبشان ميشنوند و صحبت و سخني درخصوص قانوننويسي مجلس يازدهميها در اين خصوص؛ قانوني كه البته بهتر و صحيحتر است همان «طرح» بخوانيمش و بيش از اين جدي نگيريمش اما حالا ديگر نه صرفا طرحي كه در كازيوي نمايندگان خاك ميخورد تا اين دوره 4 ساله تمام شود؛ بلكه طرحي كه از ابتداي همين هفته در دستوركار پارلمان قرار گرفته و اگرچه پيشازظهر ديروز، همين كه نشست علني مجلس به دقايق پاياني رسيد و خبري از ورود به آن نشد، چند رسانه از سر ذوق و شوقي البته كمدوام، تيتر زدند كه اعتراضها نتيجه داده و پارلمان محافظهكاران عقب نشسته است؛ حال آنكه اين صرفا يك خطاي رسانهاي بوده، ناشي از ناآشنايي با ساختار و روند كار پارلمان و جلسات علنياش و طرح بحثانگيز و جنجالي مجلس يازدهميها صرفا به دليل آنكه در نوبت نخست رسيدگي نبوده و رسيدگي به موارد مقدم طولاني شده، در اين جلسه مورد بررسي قرار نگرفته و نمايندگان نهايتا ظرف همين دو، سه نشست علني بعدي وارد بحث آن خواهند شد؛ طرحي كه البته طراحانش نام «صيانت از حقوق كاربران فضاي مجازي» بر آن گذاشتهاند اما كارشناسان بيرون پارلمان و البته حتي بعضي از همين نمايندگان عمدتا دستراستي مجلس يازدهم معتقدند نهتنها حقوق كاربران را صيانت نميكند، بلكه مشخصا حقوقشان را محدود ميكند. آنچه اما فارغ از «نگراني مردم»، بحث از مشكلات ناشي از تنش آبي و اختلال نابهنگام برقرساني را به بحث اينترنت و فضاي مجازي پيوند ميزند، صرفا آن نيست كه اين سه به عنوان نيازهاي اساسي شهروندان ايراني، به يكديگر مشابهت دارند؛ بلكه دستكم به جز اين، از جهتي ديگر نيز آن دو فقره نخست به اين مورد آخري مربوط است و آن، «حق انتقاد و اعتراض شهروندان» است. اينكه وقتي شهروندي آب ندارد، حق دارد كه به طور مسالمتآميز اعتراض كند و وقتي به خاموشي نابهنگام و ناشي از ضعف مديريت برق دچار شد، حق دارد كه در چارچوب قانون اعتراضش را بگويد و البته اگر دسترسياش به اينترنت با چالش مواجه بود، از اين حق برخوردار است و حتي آنطور كه ازقضا همين دو، سه روز گذشته رييسجمهوري نيز به صراحت مورد تاكيد قرار داده، حق دارد «خيابان» را محل بيان اعتراض خود برگزيده و دست به تجمع اعتراضي در اماكن عمومي بزند. اما نكتهاي ديگر نيز در ميان است و آن، اينكه اينترنت و فضاي مجازي، نه فقط حقي است كه شهروندان محق به برخورداري از آن هستند، بلكه در عين حال فراهمكننده فرصت و مجالي است كه شهروندان (كاربران) به كوچه پسكوچههاي مجازياش سر بزنند و اينجا و آنجا، ازقضا به مسالمتآميزترين شكل ممكن اعتراض كنند؛ هم به اينكه چرا بر فرض حق برخوردارياش از اين امكان مجازي محدود شده يا قرار است چنين شود و البته هم به اينكه مثلا چرا وضعيت آب چنين است يا خاموشي گاه و بيگاه، كار و زندگيشان را به چالش كشيده و همچنين مجالي است براي بيان هزار و يك نقد و گلايه ديگر از كمبودها و كاستيها، خطاب به اين مسوول دولتي و آن مقام حاكميتي كه حتي در بخشهايي از فضاي مجازي كه به موجب قوانين رسمي مملكتي، مسدودند.
ديروز كه چهارمين روز مرداد ماه 1400 بود و درست 10 روز مانده به مراسم تحليف رييسجمهوري منتخب در صحن علني يازدهمين دوره مجلس شوراي اسلامي، درحالي فرصتي بود براي آنكه نمايندگان مجلس از 10 شب اعتراض خوزستانيها به وضعيت آب اين استان بگويند كه در نشست علني پيشين مجلس كه ازقضا در اوج همين اعتراضات برگزار شد، جز يكي، دو تذكر و درخواست در اين خصوص، عملا صحبتي از تريبون پارلمان درباره خوزستان نبود. جالب آنكه آن جلسه علني كه با حضور معاون وزير نيرو برگزار شد، اگرچه بهطور كلي درباره مسائل برق صحبت شد اما بحث خاصي از خاموشيهاي اخير هم نبود. هرچه بود همان روز در همين صفحه «اعتماد» از اين هم نوشتيم كه چرا واكنش «بهارستان» به اعتراضات خوزستان، چيزي است بسيار نزديك به بيتفاوتي و بلكه سكوت. ديروز البته اوضاع متفاوت بود و نميتوان گفت كه نمايندگان از خوزستان و تنشهاي آبياش نگفتند اما اولا درباره آن معضل ديگر كه همان خاموشيها باشد، چيزي نگفتند و ثانيا آنچه درباره خوزستان گفته شد نيز چندان برجسته نبود. جالب آنكه ديروز درحالي شاهد اين بيتوجهي يا به تعبير منصفانهتر، «فراموشي» مساله خاموشيها ازسوي ساكنان «بهارستان» بوديم كه در فاصله چند كيلومتري ساختمان پارلمان، خاموشي و قطع برقِ «پاساژ علاءالدين»، نه فقط صداي فروشندگان و خريداران حاضر در اين مكان تجاري را درآورد و خيابان جمهوري را براي ساعاتي به محل تجمع اعتراضي منتقدان وضعيت مديريت منابع انرژي و مشخصا برقرساني تبديل كرد، بلكه بنابر ويديوهايي كه بلافاصله و به طور گسترده از اين تجمع اعتراضي در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي دست به دست شد، تعدادي از ديگر شهروندان تهراني نيز به معترضان پيوستند. اين را هم نبايد از ياد ببريم كه فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي، همزمان با برگزاري نشست علني ديروز مجلس و ساعات پس از اتمام اين نشست، محل اعتراض كاربراني بودند كه نگران طرح مجلس براي ساماندهي اين فضا يا به بيان دقيقتر محدود ساختن آن هستند. كاربراني كه معتقدند فارغ از آنكه شهروندان به وضعيت آب معترضند يا از خاموشيها گلايه دارند يا مشكلي جز اين دو دارند و حتي اگر هيچ مشكلي ندارند، از اين حق برخوردارند كه آزادانه حرف و نظرشان را ابراز كنند و گلايه و اعتراضشان را از طريق حسابهاي كاربري و صفحات شخصيشان در اين و آن شبكه اجتماعي به گوش مسوولان برسانند و حالا شايد حتي بيش از آنكه نگران آب و برقشان باشند و مضطرب نسبت به وضع معيشتشان، از اين تصوير احتمالي خود كه چند صباح ديگر پيرو تصويب طرح جنجالي مجلس يازدهميها، درحالي كه با مشكل آب و برق روزگار ميگذرانند، حتي تريبوني كه براي بيان نارضايتي دراختيارشان بوده نيز از دست برود و بعد، آنها بمانند و مشكلاتي كه فضاي سكوت بر آن سايه انداخته و گذر زمان نهتنها مشكلاتشان را پيچيدهتر كند، بلكه تيرگي سايه سكوت را دوچندان و گستردگي و وسعتش را نيز افزون كند.