مرگ روزنامهنگار انديشه
محسن آزموده
خبر درگذشت عبدالرحيم مرودشتي، روزنامهنگار پيشكسوت حوزه انديشه، بر اثر سرطان، در سوم مردادماه سال جاري در سن 62 سالگي، اندوهبار است و نبايد در ميان انبوه اخبار تلخ و ناگوار اين روزها فراموش شود. گفتهاند از دل برود هر آن كه از ديده برفت. مرگ اين پژوهشگر و مترجم پركار، در غربت و انزواي رسانهاي، وقتي به ياد آوريم كه او در دوران اوجگيري بهار مطبوعات، روزنامهنگاري ميكرد، تلخي آن را مضاعف ميسازد. آقاي مرودشتي، در سرويسهاي انديشه و فرهنگ روزنامههاي جامعه، توس، نشاط، عصر آزادگان و ... كار ميكرد و همزمان كتابها و مقالات فراواني ترجمه و تاليف كرده است. صفحه انديشه، احتمالا يكي از بدعتهاي روزنامهنگاري در ايران است، از ابداعات مثبت و مفيد كه از سالهاي آغازين دهه هفتاد خورشيدي در مطبوعات ايران پا گرفت. اين داوري ايجابي صرفا از آن رو نيست كه نگارنده از اين راه امرار معاش ميكند. بسياري روزنامهنگاري انديشه را «شتر گاو پلنگ» ميدانند و معتقدند به مارماهي ماند، نه روزنامهنگاري است، نه انديشهورزي. حتي براي آن اثرات منفي و زيانباري بر ميشمارند، مثل دستمالي و سطحي كردن انديشههاي عميق و ژرف و لاجرم ايجاد توهم دانايي در مخاطبان سادهگير. ايشان از نقش روشنگرانه و آگاهيبخش اين شكل از كار مطبوعاتي غافلند. كمترين اين خدمات، ايجاد پلي ميان جامعه دانشگاهي و پژوهشگران گوشهنشين با خيل عظيم مخاطبان و علاقهمندان فكر و فلسفه و علوم انساني است. كسي نميتواند اهميت مطبوعات و روزنامهها را در آگاهيبخشي به جامعه جوان ايران به خصوص در دوران طلايي آن مثل عصر اصلاحات (1384-1376) انكار كند. هجمه سنگين مخالفان آزادي به مطبوعات بدون شك به علت اثرگذاري فراوان آنها بود. در اين سالها، روزنامهنگاران انديشه، نقش كليدي و موثري در ايجاد پيوند ميان انديشمندان و روشنفكران ديني و عرفي با جوانان دانشجو و تشنگان انديشههاي نو ايفا ميكردند. نسل جوان، با بسياري از متفكران و فيلسوفان معاصر و آثار و انديشههايشان، نخستينبار در صفحات انديشه مطبوعات آشنا ميشدند. گيرم در ادامه به مطالعه و تحقيق جديتر ميپرداختند. امروز اگر با شمار چشمگيري از اساتيد ميانسال و نسبتا جوان رشتههاي علوم انساني صحبت كنيد، بر نقش و اثرگذاري صفحات انديشه در شكلدهي به علايقشان صحه ميگذارند. با فرارسيدن خزان مطبوعات اما بسياري از روزنامهنگاران خوشذوق، از جمله در حوزه انديشه، عطاي مطبوعات را به لقاي آن بخشيدند و انتقال تجربههاي نسل پيشين به نسلهاي بعدي، با گسست مواجه شد. اينك وظيفه ماست كه با روشن نگاه داشتن ياد شمعهاي خاموش، مانع از نشستن گرد فراموشي بر تلاشها و زحمات آنها شويم و به نسل پر جنبوجوش بعدي خاطرنشان سازيم كه تنوع و رنگارنگي بازار نشر انديشهها در روزگار كنوني، اگر چنين باشد، حاصل زحمات انديشهورزي بيمنت شخصيتهايي چون عبدالرحيم مرودشتي است، يادش گرامي باد. با اميد.