استرس بعد از سالها دوري از كنكور
نتايج كنكور سراسري ديروز اعلام شد و هشتگ «كنكور» در توييتر فارسي داغ. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«زمان كنكور سراسري ما، كل فاميل زنگ ميزد فضولي ميكرد كه رتبه آدم چند شده. حتي اون فاميل توي تورقوزآباد كه هزار سال زنگ نميزد بپرسه مُرديد يا زندهايد. چقدر فشار روحي رواني به آدم وارد ميشد. به يكي از فاميلها رتبهام رو نگفتم، مرد گنده تا چند ماه با من و خانوادهام قهر بود»، «رتبه كنكور يه چيز شخصيه مثل مسواك»، «دوستان لطفا فضول نباشيد رتبه كنكوري مساله شخصيه اگر خوب بشه از طريق استوري اعلام ميشه»، «نتايج كنكور كه اومد دنيا رو سرم خراب شد، تمام آرزوهام جلوي چشمام مردن و اشكهام همونجور بهتزده ريختن پايين، چند روز بعد هم اشكهام قطع نشد و يه ماه لباس سياه پوشيدم و گفتم منِ روياها و آيندهام مُرد، ولي اونقدر قوي بودم كه براي خودم راه بسازم، عاشقش بشم و ادامه بدم و خوشحال باشم»، «نتايج كنكور؟ سال اولي كه نتايج كنكور اومد غمگين عالم شدم و اينقدري افسرده شدم كه مني كه برنامه دانشگاههاي دولتي تهران و مهندسي داشتم، بدون كنكور رفتم زبان خوندم دانشگاه غيرانتفاعي ورودي بهمن تكميل ظرفيت»، «شماها يادتون نمياد ولي يه زماني نتايج كنكور رو علني تو روزنامههاي كثيرالانتشار چاپ ميكردن... شخصي و خصوصي چيه ديگه بابا»، «خيلياتون امروز مثل من منتظر اعلام نتايج كنكور بودين، خيليا خوشحال بودن، خيليا ناراحت، خيليا هم براشون مهم نبود، تبريك ميگم به همه اونايي كه به رتبه دلخواهشون رسيدن و اگه اوني كه خواستي نشد ايرادي نداره، خودتو جمع و جور كن، خوب فكر كن و بهترين تصميمو براي آيندهات بگير»، «يهجوري واسه نتايج كنكور امسال دوستم استرس كشيدم كه انگار كنكور خودم بود»، «الان كه نتايج كنكور اومده جا داره يادي كنم از مشاور كنكور سرشناس كه اينقدر هر رشتهاي به جز پزشكي و دندانپزشكي رو بيارزش جلوه ميداد كه اصلا رومون نميشد به رشتههاي ديگه فكر كنيم و الكي الكي كلي شاگرد بيچاره سالها پشت كنكور موندن كه دكتر بشن تا رضايت آقاي مشاور رو به دست بيارن»، «قشنگترين چيزي كه هر انساني تو زندگيش ميتونه داشته باشه حامي و پشتيبانه كه بفهمتت و تو مرحله به مرحله زندگي دركت كنه، اينو امروز كه منتظر نتايج كنكور بودم با جون و دل درك كردم»، «بعد از سه سال وقتي شنيدم امروز نتايج كنكور اومده منم استرسي شدم، چيكار كردن با ما كه هنوز اسم كنكور برامون وحشتناكه»، «ياد روز اعلام نتايج كنكور خودم افتادم، مرداد سال ۹۲ بود خونه خالهام بودم اينترنت در دسترس نبود دوست خالهام از يه شهر ديگه رتبمو گرفت گفت ۱۹۰۰ شدي اولش خيلي گريه كردم ولي بعدش خيلي خوشحال بودم الانم يه لحظه خوشحال شدم چون براش زحمت كشيده بودم. بيشتر از يه دانشآموز عادي زحمت كشيدم»، «نتايج كنكور سراسري اعلام شده تا الان ۲ نفر اومدن گفتن مدارك ثبتنام و شماره داوطلبي را گم كردن. زمان ما يه سري هم از مدارك ثبتنام كپي ميگرفتن و در چند جاي مختلف نگهداري ميكردن كه گم نشن»، «يادمه نتايج كنكور كه اومده بود، كل فاميل يا به تلفن خونه زنگ ميزدن يا به موبايل مامانم يا بابام. سوالشونم همين بود: ريتبه چينديم شيدي»، «يادمه بعد از اعلام نتايج كنكور خيلي خوشحال بودم كه تونستم رشتهاي كه ميخواستم رو بيارم و لازم نيست مثل خيلي از دوستام برم يه كشور ديگه؛ ولي الان ميبينم شايد اگه رتبهام بد شده بود؛ وضعيتم بهتر از الان بود» و «دعوام نكنيد ولي من هنوزم بعد از سه سال از يادآوري خوشحالم بعد از ديدن نتايج كنكور عميقا خوشحال ميشم.»