تمرين رواقي زيستن
سيدحسن اسلامياردكاني
در فلسفه رواقي نكته عجيبي است كه نميتوان ناديدهاش گرفت. اين فلسفه از يونان باستان تا امروز همچنان جاذبه خود را حفظ كرده است و مهر خود را بر متفكران مسلمان، مسيحي و حتي متفكران مدرني چون دكارت و كانت زده است. امروزه نيز شاهد رستاخيز اين تفكر در قالبهاي متفاوتي هستيم. با اين همه، عدهاي به خطا فكر ميكنند رواقيگري يعني تسليم و رضا. در نتيجه، رواقيها كساني هستند كه ورد زبانشان آن است كه «چو قسمت ازلي بيحضور ما كردند/گر اندكي نه به وفق رضاست، خرده مگير». اما تفكر رواقي عميقتر از اين باورهاي سطحي است و به همين سبب كمتر متفكر اصيلي نسبت به آن بيتفاوت بوده است. اين تفكر يا فلسفه سه جنبه بنيادين دارد: يكي آموزههايي درباره عالم و آدم، دوم كاربست آنها در عمل و سوم جديت در تمرينات و سختگيري به خود و مو را از ماست كشيدن. اين جنبه سوم است كه آن را از هر نوع تفكر نظري صرف و بحث و گفتوگو فراتر ميبرد. رواقيگري نوعي زيست مسوولانه و هوشيارانه است؛ نوعي خودنگري مدام و خودگستري عميق است. براي همين، در دل همه تمرينات معنوي و رياضتهاي رواقي توجه به خود و تامل كردن جايگاه خاصي دارد. در همه كتابهاي اصلي متفكران رواقي، مانند اپيكتتوس و ماركوس اورليوس، بر تامل روزانه و تفكر درباره كار و بار خود تاكيد شده است. ايده آشناي مراقبه و خودسنجي (يا محاسبه النفس) در دل تمرينات اين فلسفه عملي قرار دارد. حال اين آموزه تمرين روزانه و مراقبت چگونه بايد باشد و شكل عملي آن كدام است؟ كتاب دفتر يادداشت روزانه رواقي نوشته رايان هاليدي و استفن هانسلمن
(The daily stoic journal: 366 days of writing and reflection on the art of living, Ryan Holiday and Stephen Hanselman, Penguin, 2017) ميكوشد اين ايده را در قالب اقداماتي براي 366 روز سال عملي سازد. نويسندگان يك سال را به 52 هفته تقسيم و براي هر هفته يك تمرين بنيادي را معرفي ميكنند و از علاقهمندان ميخواهند تا در هر هفته بر يك تمرين يا آموزه متمركز شوند و طبق آن عمل كنند و حاصل آن را به شكل روزانه در دفتر يادداشت خود بنويسند. براي نمونه، در يك هفته از ما ميخواهند به دقت ميان آنچه بر آن مهار داريم و آنچه خارج از كنترل ماست، تفاوت بگذاريم و وقت خود را صرف گروه نخست كنيم. يا در هفته ديگري تعليم داده ميشود كه هر روز را انديشمندانه و با برنامه آغاز و به كارهاي خود فكر كنيم و در پايان روز هم از خودمان بازخواست و مشاهدات و تاملات خود را ثبت كنيم يا آنكه تمرين كنيم هرگز از وضع روحي و هيجاني خود غافل نباشيم. ما نيازمند خلوت با خود هستيم، اما لازم نيست كه براي اين كار به گوشه غاري پناه ببريم يا از ديگران فاصله بگيريم، ميتوانيم همواره در ميان جمع نيز اين حالت خلوت دروني خود را حفظ كنيم. به جاي شعار دادن و گفتن، در عمل و رفتار خود كمال را جلوهگر كنيم. فلسفه رواقي مانند هر انديشه اصيلي در معرض بدفهمي و سوء تفسير و در نتيجه انتقاد قرار گرفته است. اما هر چه باشد، اين فلسفه ما را به بيتفاوتي دعوت نميكند. برعكس از ما ميخواهد دستكم در قبال خودمان مسوولانه عمل كنيم. به جاي آنكه چون كاهي بر امواج دريا باشيم، به ميزاني كه ميتوانيم سررشته زندگي خود را به دست بگيريم، مقصدي براي خود طراحي كنيم و همواره در خوشي و ناخوشي، شيريني و تلخي و فراز و فرود زندگي آن را دنبال كنيم. فلسفه رواقي به شدت سختگيرانه و كمالطلبانه است و مغاير باري به هر جهت زيستن است. اين فلسفه از ما ميخواهد تا معمار روح و روان خود باشيم و حتي زماني كه شرايط به سود ما نيست، اجازه ندهيم ذهن و روانمان ناخواسته به دست ديگران تسخير شود. فلسفه رواقي، تمرين آزادي و آزادگي است و به همين جهت به غايت دشوار است. اما چيزي از زيبايي و اعتبار آن نميكاهد.