• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5008 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۳ شهريور

اشك‌هاي مسي و محك تجربه

علي وراميني

مي‌دانم اوضاع دنيا، حداقل ما و اطراف‌مان خيلي قمر در عقب‌تر از اين است كه بخواهيم درباره اشك‌هاي مسي فكر كنيم و سخن بگوييم. حقيقت، خود من به كساني كه هنوز دغدغه خريد فلان مربي را دارند و آمدن بهمان بازيكن رشك مي‌برم. رشك به اينكه چيزي براي قلاب كردن ذهن و ضمير خود دارند و احتمالا بتوانند، حتي براي لحظاتي از زير آوار وضعيت انتزاعي و واقعي خود را رها كنند. در اينجا مي‌خواهم از جريان خداحافظي مسي از بارسلونا و اشك‌ها و لبخندهاي بعدش وام بگيرم و نكته‌اي كه مدتي است ذهنم را مشغول كرده، طرح كنم. مسي يكي از معروف‌ترين افراد زنده دنياست، طبيعي است اشك ريختن او جلو دوربين‌‌ها به سرعت به پربازديدترين ويديوي روز تبديل شود. ديري نپاييد كه عكس‌هاي او با لبخندي به پهناي صورت در تيم جديد و هواداران جديدش هم دست‌ به دست شد. ملاحاني هم با كنار هم گذاشتن اين دو عكس، شوخي‌هاي خنده‌داري مطرح مي‌كردند. با عنايت به توالي اين دو عكس مي‌توان به دو نكته در روانشناسي و فلسفه اخلاق توجه كرد. 
در روانشناسي و روانشناسي اخلاق اينكه ساحت‌هاي وجودي انسان همپوشاني داشته باشند خيلي مهم است. يعني من در لحظه همان حسي را كه دارم نشان بدهم، چه در گفتارم و چه در كردارم. كودكان، معمولا از اين بابت صادق‌ترين هستند. آنها ثانيه‌اي مي‌خندند و چند لحظه بعد گريه مي‌كنند، يا عكس اين. حركت مسي را از اين منظر مي‌توان ديد. در لحظه خداحافظي احساس غم داشته و شاهد اشك‌هايش بوديم و دو روز بعد هم كه در پاريس لبانش به پهناي صورت گشوده ديده شد هم احتمالا از سر ذوق آن لحظه بوده است.
نمي‌توان به كل منكر اين خوانش از رفتار مسي شد، اينكه او را چون طفلي ساده و صادق بدانيم كه در هر لحظه احساس درونش را برون‌ريز كرده است؛ شايد هم در سطح، قضيه چنين باشد. اما تقليل كل اين داستان به چنين خوانشي، هم دست‌كم گرفتن خودمان است و هم مسي. كودكي كه در لحظه واكنش‌هاي منطبق بر احساسش نشان مي‌دهد در همان لحظه اگر چك چندميليون دلاري به او بدهيم مانند يك كاغذِ بازي با آن رفتار مي‌كند؛ يا پاره‌اش مي‌كند يا رويش نقاشي. منظور اين است كه واكنش احساسي يك كودك بسيار بسيار كمتر متاثر از زيست جهاني است كه تا به حال داشته يا تجربيات ذهني و قوه استدلالش. براي آدم بزرگ چنين نيست، در يك لحظه هزاران محاسبه خودآگاه و ناخودآگاه شكل مي‌گيرد تا يك واكنش انجام دهد. پس شايد خيلي عقلاني نباشد مسي كه در هوش‌ بالايش هم شكي نداريم، ذهني ساده و كودكانه داشته باشد، آنقدر كه در فواصلي به اين كوتاهي عميقا شاد و عميقا غمگين باشد.
 از منظر ديگري كه مي‌توان به ماجراي مسي نگاه كرد، فلسفه اخلاق است. از اين منظر در بهترين حالت اشك‌هاي مسي يك احساس آني و تحت تاثير جو است. اگر مسي به حقيقت دلبستگي به باشگاه بارسلونا و هوادارانش داشت و خود را به آن وفادار مي‌دانست، به نظر نمي‌رسيد كه اضطراري براي جدا شدن داشته باشد. احساس اندوه عميق براي زماني است كه انسان از سر جبر ناچار به انتخابي باشد نه اينكه ميان چند گزينه، گزينه بهتر را انتخاب كند. حكايت مسي، حكايت همه ما آدميان است. كمتر مي‌توان به ابراز احساسات در لحظه يكديگر عميقا اعتماد كنيم. معمولا هنگاهي كه محك تجربه در ميان باشد، مشخص مي‌شود ما نسبت به فرد يا شرايطي، عميقا چه احساسي داريم. احساسات واقعي ما نسبت مستقيمي با هزينه دادن‌هاي‌مان دارد. همان‌طور كه ميزان هزينه دادن مسي براي بارسلونا و تعلق خاطرش براي ماندن در بارسلونا تا پيش از پيشنهاد تيم جديد بود، احساسات ما هم در حيات فردي و اجتماعي‌مان ربط مستقيمي به ميزان ظرفيتي كه براي هزينه دادن نسبت به آن چيز داريم بستگي دارد. در طول زندگي اكثر آدميان همپوشان نبودن احساس واقعي با كردار و گفتار ديگران و حتي خودشان را به مرور و شهودي درك مي‌كنند. براي همين است كه عباراتي مانند؛ من خدمتگزار مردم هستم در حيات اجتماعي يا قربانت شوم در زندگي شخصي به واژه‌هايي بي‌اعتبار و دم‌دستي تبديل شده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون