• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5028 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۲۷ شهريور

محسن شريعتي‌نيا در گفت‌وگو با «اعتماد»:

گسترش دامنه منافع از شانگهاي به تحريم‌زدايي وابسته است

شهاب شهسواري

سازمان همكاري شانگهاي بعد از ۱۵ سال از درخواست ايران براي عضويت در اين سازمان، سند عضويت كامل جمهوري اسلامي ايران را تصويب كرد تا ايران به نهمين عضو اين سازمان بدل شود. محسن شريعتي‌نيا، كارشناس مسائل شرق آسيا معتقد است كه پيوستن ايران به سازمان همكاري شانگهاي يك ضرورت بود كه اجازه تعامل ميان طيفي از كشورهاي آسيا را پديد مي‌آورد و اجازه مديريت بحران‌هاي مهم منطقه را به اعضا مي‌دهد. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با محسن شريعتي‌نيا، كارشناس مسائل شرق آسيا مطالعه مي‌كنيد.

پيوستن به سازمان همكاري شانگهاي، به ويژه بعد از مدت‌ها تعلل در پذيرش عضويت ايران، چه مزايايي براي ايران در پي خواهد داشت؟ آيا مزاياي اقتصادي و تجاري در پي پيوستن به اين سازمان در همكاري با ديگر كشورهاي عضو وجود دارد؟

پيوستن ايران به اين سازمان انتخاب نيست، بلكه ضرورت است. شما اشاره كرديد كه ايران بسيار دير به اين سازمان ملحق مي‌شود. اين سازمان در محيط همسايگي ايران قرار دارد و حضور در آن بي‌شك به تامين منافع ملي كمك مي‌كند از طرفي از آنجا كه هند و پاكستان وارد اين سازمان شدند هويت ژئوپليتيكي اين سازمان و قرار گرفتن آن در مسير خواست يك يا دو قدرت بزرگ از بين رفته است. بنابراين سازمان فضايي براي تعامل طيفي از كشورهاي آسيايي با يكديگر فراهم مي‌كند، زمينه‌اي را براي تاثيرگذاري بر مديريت بحران‌هايي چون افغانستان پديد مي‌آورد و به لحاظ اقتصادي به كانوني براي رايزني سران كشورها، نخست‌وزيران و وزرا درمورد راه‌هاي توسعه منافع مشترك بدل شده است. در سال‌هاي اخير ابتكارات اقتصادي متعددي از طرف كشورهاي عضو در نشست‌هاي اين سازمان مطرح شده و برخي آنها همچون خطوط اعتباري تحقق يافته است. اين سازمان را شايد بتوان از وجهي با گروه هفت و سازمان‌هاي مشابه مقايسه كرد. در قالب اين سازمان كشور‌ها گردهم مي‌آيند، بر منافع مشترك پافشاري مي‌كنند و مي‌كوشند راه‌حل‌هايي براي حل معضلات مشترك پيدا كنند. مزاياي اقتصادي اين نهاد براي ايران منوط به رفع تحريم‌هاست. مادامي كه تحريم‌ها عليه ايران تداوم يابد و دسترسي ابران به اقتصاد جهاني قطع شده باشد، دستاوردهاي اقتصادي عضويت، حداقلي خواهد بود.

مهم‌ترين مزيت الحاق ايران در شرايط كنوني «پرستيژي» است، اما گسترش دامنه منافع بستگي به تحريم‌زدايي از اقتصاد كشور و نيز ايده‌هاي ايران براي همكاري با اعضاي اين نهاد دارد.

باتوجه به تنوع اعضا و رويكردها و اولويت‌هاي متفاوت اعضاي سازمان همكاري شانگهاي، براي مثال در مورد هند و پاكستان و هند و چين، تصور مي‌كنيد كه سازمان همكاري شانگهاي تا چه اندازه بتواند سازماني قابل اتكا و كارآمد باشد؟ آيا اين سازمان مي‌تواند به رقيبي براي سازمان‌هاي منطقه‌اي مانند آسه‌آن بدل شود يا اينكه به دليل اختلاف نظرات و رويكردهاي اعضا، با مشكلاتي بر مي‌خورد كه سازمان‌هاي منطقه‌اي مانند اكو را فلج كرده است؟

انتظارات از اين سازمان بايد واقع‌بينانه باشد. اين نهاد در وهله اول براي حل و فصل مشكلات مرزي ميان چين و كشورهاي آسياي مركزي و تثبيت روابط چين با روسيه ايجاد شد. در مرحله بعد اين سازمان نوعي نظم امنيتي در آسياي مركزي ايجاد كرد كه در قالب آن حضور ايالات متحده در اين منطقه پايان يافت. دولت‌هاي داراي كاركرد در اين منطقه شكل گرفتند و به نقش‌آفريني تروريسم افراط‌گرايي و تجزيه‌طلبي در اين منطقه پايان داده شد. بنابراين سازمان در نيل به اهدافي كه در منشور خود بيان كرده موفق بوده است و توانست سه نيرويي كه از آنها تحت عنوان نيروهاي شيطاني نام برده يعني تروريسم تجزيه‌طلبي و افراط‌گرايي را مهار كند. چين و روسيه تمايل دارند همين مدل را در افغانستان نيز اشاعه دهند بدان معنا كه فارغ از نوع حكومت، دولتي داراي كاركرد و با ثبات در اين كشور شكل ‌گيرد و زمينه‌هاي تروريسم افراط‌گرايي در اين كشور را از بين ببرد. افزون بر اين سازمان همكاري شانگهاي اصول را به عنوان روح شانگهاي ارايه كرده است كه همان پنج اصل همزيستي مسالمت‌آميزند كه از گذشته در سياست خارجي چين و در آسيا مورد توجه بودند. اصولي همچون برابري، منافع مشترك، احترام متقابل. بنابراين چشم‌اندازي كه سازمان به دنبال آن است رسيدن به نوع همزيستي مسالمت‌آميز ميان كشورهاي عضو است. چنين چشم‌اندازي با ماموريتي كه به عنوان مثال سازمان ناتو براي خود تعريف كرده بسيار متفاوت است، بنابراين شانگهاي در چارچوب منشور خود و اصولي كه بيان كرده سازمان موفقي بوده است.

پيش از اين به لحاظ برخي مسائل مربوط به امنيت جمعي كه در اساسنامه سازمان مورد تاكيد قرار گرفته است، گروهي از كارشناسان در ايران پيوستن به اين سازمان را خلاف قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تلقي مي‌كردند، نظر شما در اين مورد چيست؟

اگر برخي تفسيرهاي خاص از قانون اساسي كشور ملاك قرار گيرد ايران اساسا نمي‌تواند با كشورهاي ديگر همكاري كند. اما برداشت من اين نيست كه حضور و نقش‌آفريني ايران در اين نهاد با مباني و قانون اساسي و اصول قانون اساسي ايران در تعارض است. عرض كردم كه اين سازمان اهداف مشخصي را در زمينه تجزيه‌طلبي مبارزه با تروريسم و افراط‌گرايي پيگيري مي‌كند و اصول حاكم بر آن نيز نوعي همزيستي مسالمت‌آميز ميان اعضاست. عضويت در چنين نهادي در راستاي منافع كشور است و چالش چنداني هم به لحاظ قانوني ايجاد نمي‌كند.

بعد ۱۵ سال معطل ماندن درخواست عضويت رسمي ايران، سران سازمان همكاري شانگهاي عضويت ايران در اين سازمان را پذيرفتند، دلايل تعلل اعضاي اين سازمان براي پذيرش عضويت كامل ايران تاكنون چه بود؟

در مورد دلايل تعلل براي عضويت ايران مستندات كافي براي قضاوت علمي نداريم. يكي از مشكلات اساسي در تحليل سياست خارجي ايران كمبود داده‌هاي در دسترس است. عمده داده‌هايي كه در مورد سياست خارجي ايران و رفتارهاي آن منتشر مي‌شود يا تبليغات است يا فاقد ارزش براي كاربردهاي تحقيقاتي است. اين مشكل در سازمان شانگهاي هم هست. شما اگر به سايت اين سازمان مراجعه كنيد اندكي داده مي‌يابيد و مابقي تبليغات بي‌ارزش است. در سياست خارجي ما سنت پرده‌پوشي افراطي همچنان مسلط است و ارايه داده در حد تكذيب محدود مانده است. در مورد اين موضوع هم در مقطعي گفته شد كه تاجيكستان مخالفت مي‌كند، پيش از آن از مخالفت چين سخن گفته شد در مقاطعي هم از عدم توجه ايران به اين سازمان سخن به ميان آمد اما به نظرم نكته مهمي كه در اين ميان وجود دارد و در يكي از بيانيه‌هاي سازمان هم به آن اشاره شد قرار گرفتن ايران تحت تحريم‌هاي سازمان ملل متحد بود. طبيعي است كشوري كه تحت تحريم‌هاي سازمان ملل متحد است و دو عضو اين سازمان و دو عضو شوراي امنيت سازمان ملل به قطعنامه‌هاي تحريمي عليه آن راي مثبت داده بودند تمايل به پذيرش اين كشور نداشتند. پس از توافق برجام نيز عملا فرصت چنداني براي عضويت ايران در اين سازمان وجود نداشت، زيرا ايالات متحده به فوريت از برجام خارج و وضعيت به ‌شدت دگرگون شد. تنها سندي كه در مورد طولاني شدن روند عضويت ايران در اين نهاد وجود دارد همان بيانيه سازمان است كه عضويت كشورهاي تحت تحريم سازمان ملل متحد را منتفي مي‌كند.

گفته مي‌شود دولت چين يكي از اصلي‌ترين مخالفان پذيرش عضويت ايران در اين سازمان بود و عملا با جلو انداختن كشورهاي كوچك‌تر در جلسات سران، باعث عدم اجماع در مورد پذيرش عضويت ايران مي‌شد، فكر مي‌كنيد چيني‌ها چرا به‌رغم سياست دوستي با ايران چنين رويكردي در پيش گرفته ‌بودند؟ و چه تغيير و تحولي باعث شده است كه نظرات كشورهاي قدرتمند اين بلوك به ويژه چين و روسيه نسبت به عضويت ايران مثبت شود؟

عرض كردم ما در تحليل رفتار اين سازمان و اعضاي آن با مشكل شواهد و داده‌ها مواجهيم. بنابراين قضاوت علمي را نمي‌توان به آساني صورت داد. اينكه گفته مي‌شود يك كشوري كشورهاي ديگر را جلو مي‌انداخته، نمي‌تواند مبناي ارزيابي علمي باشد. در سوال پيش هم عرض كردم كه دليل اصلي به نظر من تحريم‌هاي سازمان ملل متحد عليه ايران بود. مادامي كه اين تحريم‌ها وجود داشت چين و روسيه به عنوان عضو شوراي امنيت تمايلي به حضور ايران در اين سازمان نداشتند. در وضعيت فعلي فضا كاملا تغيير كرده است. تحريم‌هاي سازمان ملل متحد عليه ايران ديگر وجود ندارد. ترامپ رفته است و تنش بالا در روابط ايران و امريكا كاهش يافته. از طرف ديگر روابط چين و روسيه با ايالات متحده تيره شده و رو به تيرگي بيشتر است، در چنين شرايطي پيوستن ايران به اين نهاد به عنوان كشوري كه در قلب اوراسيا قرار دارد و روابط گسترش يابنده با چين و روسيه را در كانون سياست خارجي خود قرار داده است، مي‌تواند براي اين دو كشور جذاب باشد. افزون بر اين مشكل پايدار ايران با تاجيكستان در سال‌هاي اخير حل و فصل شد و زمينه مخالفت تاجيكستان نيز برطرف شد.


   سازمان، فضايي براي تعامل طيفي از كشورهاي آسيايي با يكديگر فراهم مي‌كند، زمينه‌اي را براي تاثيرگذاري بر مديريت بحران‌هايي چون افغانستان پديد مي‌آورد.
   مادامي كه تحريم‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل وجود داشت چين و روسيه به عنوان عضو شوراي امنيت تمايلي به حضور ايران در اين سازمان نداشتند.
  روابط چين و روسيه با ايالات متحده تيره شده و رو به تيرگي بيشتر است. در چنين شرايطي پيوستن ايران به اين نهاد به عنوان كشوري كه در قلب اوراسيا قرار دارد و روابط گسترش يابنده با چين و روسيه را در كانون سياست خارجي خود قرار داده است، مي‌تواند براي اين دو كشور جذاب باشد.
  چشم‌اندازي كه سازمان به دنبال آن است رسيدن به نوع همزيستي مسالمت‌آميز ميان كشورهاي عضو است. چنين چشم‌اندازي با ماموريتي كه به عنوان مثال سازمان ناتو براي خود تعريف كرده بسيار متفاوت است، بنابراين شانگهاي در چارچوب منشور خود و اصولي كه بيان كرده سازمان موفقي بوده است.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون