همه سواران ليگ، روي ميز تشريح «اعتماد»
زينهاي شعلهور!
اميد مافي
۱۶ مربي آماده جدال زير ذره بين. در آغاز ليگي كه قرار است روح رفته را به كالبد خسته برگرداند، مرور آخرين شرايط سوزنباناني كه دوست ندارند در ايستگاههاي بين راهي پياده شوند و با صدايي محزون سراغ تقدير را بگيرند خالي از لطف نيست. مرداني كه از پشت زرهها و كلاهخودها به جنگ تا آخرين دم ميانديشند و ذرهاي درنگ منتج به خاموشيشان خواهد شد. وقتي اين سطرها را ميخوانيد به بيرحمي فوتبالي كه ميتواند يكشبه بزرگترين سكانداران اين حوالي را بسوزاند بيشتر فكر كنيد لطفا!
يحيي گلمحمدي
مردي كه با گلات قهرماني قدم در بيستويكمين دوره ليگ برتر گذاشته، پس از شكست سنگين در پرنس فيصل، حالا فهميده در ليگ روزهاي صعبي را پيش رو دارد. وقتي سارها در منظومهاي پاييزي پرواز ميكنند لابد يحيي پي برده اگر نقشههاي تازه را رو نكند و نجنبد با هزار بهاريه نيز از اين برگريزان خلاص نخواهد شد!
فرهاد مجيدي
حالا كه خودش تفنگها را پر از فشنگ كرده، بايد هر لحظه هزار بار در ميان حسادت پرندگان دور، پرواز را به ياد توپچيهايش بياورد. مردي كه باشوي كوچك را ندارد با كدام ماشين گلزني انبارهاي باروت را به وقت لزوم منفجر خواهد كرد؟ كسي خبر دارد!؟
محرم نويدكيا
خريدهاي دلچسب از مغانلو تا ريگي و البته كريستوفر نت سبب شده تا مرد نصف جهاني با طيبخاطر بيشتري به افقهاي پيش رو بنگرد. اين ليگ ميتواند جايي براي تركتازي طلاييهاي زايندهرود باشد. وقتي محرم جامهاي از آينه بر تن كرده حتما ميخواهد از شر شورچشمان حرفهاي در امان بماند.
عبداله ويسي
نشستن روي صندلي مرد نكونام سختترين كار دنياست، اما فرمانده اهل رامهرمز ميخواهد در ۵۰سالگي قشوني باصلابت را به ليگ و آسيا بفرستد. عبداله اين را خوب ميداند كه اگر هماي سعادت را كنار نخلها روي شانههايش نشاندند گريزي جز بيتوته پشت درهاي بسته نخواهد داشت.
امير قلعه نوعي
امير اردشير كه فصل پيش گلگهر را تا پلكان پنجم ليگ رهنمون كرد حالا با مهرههايي چون محسن فروزان، شايان مصلح و محمدرضا خانزاده به دنبال حضور پررنگ در بالاترين نقطه جدول است. سكاندار كاريزماتيك آنقدر به لژنشيني خو گرفته كه بعيد نيست خيلي زود دست رقيبان را در حنايي پررنگ بگذارد و آسماني مهتابي را براي سيرجانيها به ارمغان بياورد.
فيروز كريمي
با پنجره بسته و معادلات بر جاي مانده از گذشته فيروز روزهاي آرامي را در دامنه سهند سپري نخواهد كرد. با اين همه او آنقدر انگيزه دارد كه در ۶۳سالگي براي حريفان خط و نشان بكشد و وعده دهد زير برف زودرس تبريز انگشتنماي ماه خواهد شد. فيروز است ديگر...
مجتبي حسيني
تيكآف كشيدن با پيكان براي راننده ۴۷ ساله آملي كار سادهاي نيست؛ خاصه آنكه حسيني جاي مهدي تارتار را اشغال ميكند كه يك فصل موفق را با خودروسازان سپري كرد. بايد ديد مربي جوان با يك مشت صيد تازه در گرماگرم ليگ دل به درياي توفاني خواهد زد؟
مهدي تارتار
او مزد كارنامه موفقش را در پيكان گرفت و راهي چهل ستون شد تا نبض ذوبيهاي متمول را در دست گيرد. تيمي كه فصل قبل تا لبه پرتگاه رفت و مرگ را زندگي كرد حالا با داماد فيروزخان منظومهاي ديگر را آغاز خواهد كرد؛ منظومهاي پشت به خورشيد ژوليده و بيبند و بار!
عليرضا منصوريان
او يك فصل رمانتيك را در كنار اروند سپري خواهد كرد اگر بتواند دريچههاي نيمهباز را به روي عشق فوتبالها باز كند و كليد طلايي را در انبوهي از كليدهاي زنگزده پيدا كند. ناخدايي كه مجاهد خسته از پستونشيني را به نيمكت نفت اضافه كرده ميتواند كاري كند كه بوي مشمئزكننده پُتاس در آن سوي احمدآباد به مشام هيچكس نرسد.
فراز كمالوند
مربي ۴۴ ساله خرمآبادي خوب ميداند قدم روي ميدان مين گذاشته و اگر مشكلات ريز و درشت مسجدسليمانيها را حل نكند باز هم بايد به فكر مقصد جديد باشد. فراز كه با كشاندن جاسم كرار به شهر نفتخيز، حسابي خبرساز شده در چشماندازي آكنده از غبار به دنبال پرنده آرامش ميگردد.
رضا مهاجري
مرد مشهدي آب از گلويش پايين نخواهد رفت اگر نتواند اين كشتي به گل نشسته را نجات دهد. وقتي پنجرهها بسته شده و او با يك مشت بازيكن اميد به بقا ميانديشد ميتوان حدس زد طغياني دهشتناك انتظارش را ميكشد. آيا او ميتواند دست به يال اسبهاي آرزو تا خط پايان پيش بتازد؟
محمد ربيعي
مديران مس حاشيه امنيت را با ابقاي مربي جوان ايجاد كردند و در هياهوي كركننده نقلوانتقالات گوش به خبرهاي يائسه ندادند. حالا ربيعي جوان با استخدام دو بازيكن خارجي و يك مشت جوان به دومين حضور شكوهمند مس در ليگ برتر ميانديشد. مطرح شدن در وضوح بينامي هنر مربي جوان و بااتوريتهاي است كه از محدوده گرگ و ميش دوري ميجويد.
ساكت الهامي
شلوغترين ساكت دنيا حالا كه مسعود شجاعي را در قلب ميدان تيمش قرار داده و شاهرخ بياني را كنار دستش نشانده به خلق فصلي پرسر و صدا با نتايج اميدواركننده فكر ميكند. براي ساكت روشن كردن فانوسها در ورزشگاه فرتوت وطني قائمشهر كار سختي نيست. هر چند آنجا در قائمشهر حاشيهها تمامي ندارند.
رسول خطيبي
ترك اوغلان به اراك برگشته تا خاطرات خوشرنگ گذشته را زنده كند. وقتي سكوهاي خالي هوايش را دارند و او به دنبال مرهمي براي زخم سرگشاده چمنزار است، ميتوان حدس زد با كل و هلهله، نبردهاي سختتر از مرگ و زوال را به اتمام خواهد رساند و ماندگار خواهد شد.
اصغر كلانتري
ستاره باستاني برق شيراز در ۵۳ سالگي با توپچيهاي جوياي نام سپاسي به ليگ برتر رسيده تا ديگر كسي در ميانه يك ليگ داغ دلش براي مراتع سبز ركنآباد تنگ نشود. جانشين خلف شاغلام با سربازان بيفانوسقه و بيقمقمه بايد ثابت كند ميتواند در طرفهالعيني از خاكريزهاي بلند به سلامت رد شود و حافظيه را به ابرها سنجاق كند.
رضا عنايتي
مهاجمي كه روزگاري چشم بسته گل ميزد در اولين سال حضورش به عنوان سرمربي در ليگ برتر به پريدن ميانديشد و دوست ندارد سر از جادههاي سنگلاخي درآورد. بايد ديد سكاندار 4۵ ساله مشهدي چگونه كنار نيمكت برزخي پلنهاي رسيدن به قفس توري حريفان پرمدعا را ترسيم خواهد كرد و چگونه از قربانگاه عبور ميكند؟