گفت‌وگوي «اعتماد» با عبدالصمد خرمشاهي؛ يكي از وكلاي آرمان عبدالعالي
اگر متهم قصاص شود، در آينده راه جبراني وجود ندارد
در خصوص نهايي شدن پرونده آرمان چه اطلاعاتي در دست است؟
با وجود اينكه پرونده نهايي شده است ولي درست نيست به ماهيت اين پرونده بپردازيم و وارد جزييات شويم. ما در هر مرحله به ابهامات اين پرونده اشاره كرديم. چه از نظر قضايي و چه از نظر موارد ديگر. موردي كه خيلي تاكيد بر آن داشتيم وضعيت حيات و ممات غزاله شكور بود. اگر مواردي را رعايت نكنيم و آرمان قصاص شود؛ در آينده افسوس براي اين پرونده و قصاص كفايت نمي‌كند.
چهارشنبه ۲۸مهرماه؛ قرار بود آرمان قصاص شود؛ اما براي چندمين بار به تعويق افتاد. علت اين تعويق چيست؟
ما نبايد طبل خشونت را در جامعه به صدا درآوريم. هر خشونت، خشونت ديگري را به دنبال خود دارد. بحث اصلي اين پرونده اعترافات آرمان نيست. آنچه مورد بحث واقع شده، اين است كه در اين پرونده شبهه وجود دارد. همان‌طور كه مشابه اين شبهات را در پرونده كبري رحمان‌پور و شهلا جاهد شاهد بوديم. اگر شهلا در آخرين لحظات، به حقيقت اعتراف كرده بود؛ شايد شاهد قصاص او نمي‌شديم. موضوع اينجاست كه در چنين پرونده‌هايي مردم در آنها ابراز همدردي مي‌كنند و با قصاص آرمان نه تنها روح خانواده او، بلكه اذهان عمومي خدشه‌دار مي‌شود. اگر حتي يك در هزار هم غزاله زنده باشد، مجازات و قصاص زير سوال مي‌رود و ديگر قابل جبران نيست.
فكر مي‌كنيد زنده بودن غزاله صحت دارد؟
امري محال است اما امكان همه چيز وجود دارد. در چنين پرونده‌هايي نبايد ريسك كرد. قصاص حق است. خانواده شكور در نهايت بايد تصميم بگيرند و قصاص حق‌الناس است و به سيستم قضايي مربوط نمي‌شود. اما اگر در پرونده مشابه؛ قصاص صورت گيرد، همان‌طور كه عرض كردم غير قابل جبران است.
اين پرونده در ذهن مردم سوالات و ابهاماتي ايجاد كرده است. در اين مورد نظر خودتان را بگوييد.
مردم در چنين پرونده‌هايي، قضاوت‌هايي ناآگاهانه مي‌كنند. مثلا عده‌اي مي‌گويند؛ آرمان بايد قصاص شود. چرا آرمان در زندان درس خوانده. اگر رفتار آرمان در زندان منجر به جرم مي‌شد، آن زمان، مردم بار ديگر از طريق ديگري قضاوت مي‌كردند. مردم بايد خشونت را از جامعه دور كنند. آرمان در زمان ارتكاب جرم فقط ۱۷سال داشته. بنابراين وقتي اين عمل را انجام داده؛ دچار هيجاناتي شده است و نمي‌دانسته چه كاري انجام دهد. طبق اعترافات آرمان؛ جسد غزاله داخل چمدان گذاشته شده. اعترافات او هيچ ربطي به تشويق خشونت در جامعه ندارد. مردم نبايد همديگر را تشويق به خشونت كنند. كما اينكه تشويق به بخشش و گذشت، در فرهنگ ما از قديم الايام بوده است. اما در مقابل عده‌اي تبليغ خشونت مي‌كنند.
28 مهرماه، آرمان براي چندمين بار به قرنطينه اجراي حكم قصاص رفت؟
فكر مي‌كنم دومين يا سومين بار بود. همين مساله بسيار به لحاظ روحي در ذهن آرمان تاثير منفي گذاشته است. به‌طوري كه راحت مي‌توان گفت؛ آرمان در اين مدت طعم مرگ را چندين بار چشيده است. شخصي كه براي اعدام به قرنطينه مي‌رود؛ همان زمان مرگ را احساس مي‌كند. آرمان سه بار اين احساس را تجربه كرده. هرچند آرمان مرتكب جرم شده، اما بايد به لحاظ انساني به اين موضوع توجه داشت كه او به اندازه كافي، متحمل زجر شده است.
آيا امكان دارد آرمان حقيقت را كتمان كرده باشد و تعويق حكم براي تحت فشار گذاشتنش به بازگو كردن حقيقت باشد؟
خير، آرمان بيشتر از هر كسي تحت فشار است و دليلي براي كتمان حقيقت وجود ندارد. چنين مواردي بيشتر در اداره آگاهي عملي مي‌شود. او آماده حكم قصاص است، لذا نيازي به كتمان حقيقت ندارد.
* در فضاي مجازي شاهد هستيم؛ مردم ادعا مي‌كنند؛ خانواده آرمان عبدالعالي براي طلب بخشش نزد خانواده غزاله شكور نرفته‌اند. آيا اين موضوع صحت دارد؟
از ابتداي اين پرونده من با خانواده آرمان در ارتباط بودم. پدر و مادر آرمان؛ جزو افراد تحصيلكرده جامعه و هر دوي آنها پزشك هستند. چندين بار شاهد بودم كه از خانواده شكور طلب بخشش كردند.